قاتل23 ساله: پسرها عکس های همسرم را لایک می کردند!
چهار ماه از ازدواج من و پونه گذشته بود. او را دوست داشتم تا این‌که متوجه شدم در تلگرام فعالیت دارد. یکی از آشنایانش گفته بود باید بیشتر مراقب زنم باشم تا سرم کلاه نرود.

قتل نوعروس به خاطر عضویت در شبکه‌های اجتماعی

به گزارش یک پرونده یک روایت، بامداد 26 تیر 95، مردی 23 ساله به نام وحید به کلانتری قلهک مراجعه و خودش را قاتل همسرش معرفی کرد. ماموران به خانه او در خیابان دامپزشکی اعزام شدند و جسد پونه 16 ساله را که از ناحیه سر بشدت مجروح شده و روی تخت افتاده بود، به پزشکی قانونی منتقل کردند. وحید در بازجویی‌ها علت قتل را مشکوک شدن به همسرش به‌خاطر عضویت در شبکه‌های مجازی اعلام کرد و به زندان افتاد تا این‌که صبح دیروز در شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی محسن زالی پای میز محاکمه ایستاد.


 در ابتدای جلسه دیروز، اولیای‌دم درخواست قصاص کردند سپس وحید گفت: «چهار ماه از ازدواج من و پونه گذشته بود. او را دوست داشتم تا این‌که متوجه شدم در تلگرام فعالیت دارد. یکی از آشنایانش گفته بود باید بیشتر مراقب زنم باشم تا سرم کلاه نرود. حتی گفته بود پونه به مهمانی‌های نامناسب می‌رود. سر همین موضوع به پونه شک کردم و چند بار با هم درگیر شدیم تا این‌که قرار شد وارد شبکه‌های اجتماعی نشود. پس از مدتی فهمیدم برخلاف نظرم در تلگرام فعال است و بتازگی وارد اینستاگرام هم شده و دختر و پسرهای زیادی عکس‌هایش را لایک می‌کنند. البته تصاویر بدی نداشت، اما من راضی نبودم.»


 وحید درباره قتل نیز گفت: «شب حادثه، پس از تمام شدن مراسم ختم مادربزرگ پونه به فست‌فود رفتیم و پیتزا خوردیم. همانجا پونه تلفن همراهش را درآورد و در تلگرام برای دخترعمویش پیام صوتی فرستاد. به خانه که آمدیم از او خواستم تلفن را بدهد، اما مخالفت کرد. درگیر شدیم و گفتم تو فکر کردی من از کارهایت خبر ندارم؟ چرا چند شب پیش ساعت 4 صبح به خانه آمدی؟ پونه جا خورد. گفت تو این حرف‌ها را از آشنایمان شنیده‌ای. او چون با من مشکل دارد، این چیزها را پشت سرم گفته است. پونه روی تخت دراز کشیده بود. از شدت عصبانیت، آجری برداشتم و با آن ضربه‌ای به سرش زدم. بعد از خانه بیرون آمدم و خودم را تحویل کلانتری قلهک دادم.» متهم در آخرین دفاع خود نیز گفت: «من از کاری که کردم شرمنده‌ام. خانواده مقتول، مثل خانواده خودم هستند.»


 سپس پدر مقتول بار دیگر در جایگاه ایستاد و گفت: «من فعلا قصاص می‌خواهم، اما شاید در آینده با متهم مصالحه کردیم. الان حاضرم تفاضل دیه را هم پرداخت کنم تا قصاص اجرا شود.» در پایان دادگاه قضات برای صدور رای وارد شور شدند.

 

گردآوری: گروه خبر سیمرغ
seemorgh.com/news
منبع: یک پرونده یک روایت