قدسی ايران بالاخره نتوانست در برابر اصرار خواستگار جوانش مقاومت كند، چرا كه...

 

میرزا محمد ثقفی، عالمی متجدد بود كه اجازه اجتهاد از حاج شیخ‌عبدالكریم حائری یزدی داشت و در مدرسه سپهسالار تدریس می‌كرد و نماز می‌خواند، اما به دخترش كه او را قدسی ایران می‌خواند اجازه تحصیل تا پیش از دوره متوسطه داده بود.

سیدروح‌الله جوان تازه در قم جای پایی پیدا كرده بود و به واسطه دانش فقهی و ضمیر روشنش در حال رشد در حوزه علمیه بود و به واسطه دوستش آیت‌الله سیدمحمد صادق لواسانی خواستگار دختر آیت‌الله ثقفی بود.

قدسی ایران بالاخره نتوانست در برابر اصرار خواستگار جوانش مقاومت كند، چرا كه در خواب دید پیامبر(ص)، امام علی(ع) و امام حسن(ع) در مجلسی هستند و از او دلخورند و نزدیكانش این گلایه را به پاسخ منفی 5 باره او به سیدجوانی تعبیر كردند كه دست از طلب برنمی داشت.  بالاخره سیدروح‌الله و خدیجه خانم زندگی مشترك خود را آغاز كردند؛ زندگی زیبایی كه برپایه عشقی الهی و احترامی شگرف بنا شده بود.

در اوائل زندگی سیدروح‌الله به همسرش جامع‌المقدمات هم درس می‌داد، اما تولد اولین پسرشان زندگی آنها را وارد مرحله‌ای تازه كرد. 

سیدروح‌الله كه دایره اشتغالات علمی‌اش به حوزه‌های تازه‌ای گسترده شده و به صورتی جدی و پیگیر وارد عرصه سیاست و اجتماع شده بود، هیچگاه از احترام و ابراز محبت به همسرش كه از خانواده‌ای مرفه بود، غفلت نمی‌كرد، چنان كه سال‌ها بعد نامه‌ای كه از قلم روحانی مجتهدی چون آیت‌الله سیدروح‌الله خمینی خطاب به همسرش منتشر شد گوشه‌ای از زیبایی‌های زندگی این مرد و زن دیندار را نمایش می‌دهد. 

امام(ره) در این نامه كه در آستانه عزیمت به سفر حج نوشته شده است چنین قدسی ایران ش را خطاب می‌كند: «تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت كه مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوت قلبم گردیدم متذكر شما هستم و صورت زیبایت در آینه قلبم منقوش است. عزیزم، امیدوارم خداوند شما را به سلامت و خوشی در پناه خودش حفظ كند. [حال] من با هر شدتی باشد می‌گذرد ولی به حمدالله تاكنون هرچه پیش آمد خوش بوده و الان در شهر زیبای بیروت هستم.

حقیقتا جای شما خالی است. فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف كه محبوب عزیزم همراهم نیست كه این منظره عالی به دل بچسبد.. . ایام عمر و عزت مستدام. تصدقت. قربانت؛ روح‌الله.»

این زن پارسا در زندگی مشتركش با مردی كه بنیادهای طاغوت زمان را به لرزه در آورد مرارت‌های بزرگی را به جان خرید و زینب‌وار با شكیبایی مومنانه‌ای همه این شدت‌ها را تحمل كرد تا فرج پاداش الهی را با حلاوت درك كند. 

تبعید امام خمینی(ره) و فشارهای سیاسی و اجتماعی به بیت ایشان از سوی رژیم ستمشاهی از یك سو و از دست دادن فرزندانش سید مصطفی و سید احمد كه هردو چون پدر تباری حسینی و جانی شیفته حقیقت داشتند در كنار تحمل غم فراق دوست از خرداد 68 تنها گوشه‌ای از این سختی‌های جانسوز و تلخ است.

دیروز خبر شدت بیماری همسر امام و قرارگرفتن در شرایط بیهوشی كامل منتشر شد كه همراه با همه دوستداران خاندان امام برای سلا‌متی ایشان دست دعا بلند می‌كنیم.
 

گردآوری:گروه خبر سيمرغ
www.seemorgh.com/news
منبع:jamejamonline.ir