واقعا به سهم بزهکاری خودمان در این رابطه فکر کرده ایم؟ چه فرقی می کند این بلوتوث مربوط به اکشن " فارت " کسی باشد یا مربوط به قضایای...!!!
    
 
لازم نیست حتما  اهل فیلم دیدن باشید و پیگیر دی وی دی های جدید تا کسانی که در مترو ها ؛ پائین و بالای پل های عابر پیاده و جاهای دیگر این اقلام باحال فرهنگی را قاچاقی می فروشند ، بشناسید . چراکه این آدمها ی شهرمان کالای شان را با صدای رسا اعلام می کنند فقط کافی است یک یا دو بار به یکی از ایستگاه های متروی شهرمان سری زده باشید. از بچه های 12 ساله تا آدم 60 ساله فروشنده ی این کالا هستند و جالب اینکه 90 درصد آنها فقط فروشنده اند و نه صاحب کالا. ممکن است فردا به سراغ گل فروشی بروند و یا سر چهارراه ها عینک بفروشند. آنها حتی صاحب کالا را هم نمی شناسند . چرا که کار روزمزدی می کنند . به آنها هر صبح یک کیسه ی بزرگ پر از دی وی دی می دهند با یک تکه کاغذ . که روی آن اسم چند سریال و فیلم نوشته شده ؛ اما اصلی ترین عنوان در این لیست یک اسم خاص  است . اسمی که پرفروش ترین کالای این آدمها است.
 اما پرفروشترین جنس آنها نه سریال  پلنت ارث هست و نه مجموعه ی 24 و یا حتی لاست . فیلم های کمدی ایرانی هم پرفروش ترین جنس آنها نیست . دی وی دی نامبر وان آنها با همان اسم خاص در کنار اسامی دیگر فیلم ها و سریال ها ؛ دم گوش هر رهگذری که به ساب وی آمده چنین زمزمه می شود: فیلم خصوصی و غیر اخلاقی فارسی هم داریم.
این جمله ای است که آنها می گویند. و قدم های مسافر بی نوا از هر گرید و کلاسی کمی تا قسمتی سست می شود و بسیاری که به عمرشان حتی برای یکبار شخصا دی وی دی نخریده اند و یا حتی اهل فیلم وسینما نیستند ؛ بر می گردند و یک دی وی دی از نوع فیلم خصوصی را می خرند . اگر هم فروشنده طرف را واقعا خریدار تشخیص دهد ؛ خودش چند تا فیلم خصوصی دیگر هم پیشنهاد   می دهد و قضیه به همین سادگی تمام می شود . بامزه اینجاست که همین شهروند بعد از اینکه این دی وی دی را پانصد بار دید می گوید ای داد!!! چه آدمهایی پیدا می شوند . شرم نمی کنند همچین لباس هایی می پوشند یا حیا نمی کنند چنین کارهای زشتی انجام می دهند . و بعد هم این دی وی دی به دوست دیگری تحویل می شود و آنهم دو سه تا کپی می زند و این چرخه ادامه می یابد و آن دیالوگ هم همینگونه ! همه فیلم را می بینند و همه به بدبخت هاو بخت برگشته های  داخل آن کالای فرهنگی! فحش می دهند. در حالیکه در بین آدم های نا اهل این ماجرا سهم خود خود خریدار و کپی زن هم درست و حسابی محفوظ  هست . 50 درصد این فیلم های خصوصی مربوط به عروسی ها و یا جشن های عادی است . میهمانی هایی بسیار عادی که روزانه در هر کجای شهر می تواند برگزار شود . تا اینجا عادی است . در میهمانی های زنانه ؛ هیچ زنی از زن دیگر رو نمی گیرد و پوشیه  به رو نمی بندد . اما وقتی غریبه و نا اهلی چشمان نامردش به این مهمانی می افتد برایش جالب توجه است . فیلم های مختلط هم دست کمی از مورد قبلی ندارد. با این تفاوت که خریدار این سی دی خود را جایگزین مرد داستان می نماید که شاید داشته در مجلسی که همه با هم محرم بوده اند کمی تا قسمتی حرکات موزون انجام می داده . بلوتوث ها نیز به نوعی اشانتیون ماجرا هستند. وقتی کسی به این گونه فیلمها معتاد شده یک بلوتوث باز حرفه ای البته در امور کارهای بدبد هم می شود.
رسانه ها هم کم یا زیاد به بلوثوث علاقمندند. و اگر خبری در این باره داشته باشند ، مضایقه ای از انتشارش ندارند که هیچ با تیتر های پیچ در پیچ ؛ طرف را می فرستند بالای درخت . تعدادی از مردم باحال نیز به عنوان یک ریپورتر خط مقدم و یک ژورنالیست حرفه ای که گویی  قسم خورده تمام خبرها را راست یا دروغ به سمع و نظر بقیه شهروندان برساند  ، اگر فیلمی کوتاه از بازیگری درجه ی سه یا چهار هم گیر بیاورند ، سخاوتمندانه خرجش می کنند.
واقعا به سهم بزهکاری خودمان در این رابطه فکر کرده ایم؟ چه فرقی می کند این بلوتوث مربوط به اکشن " فارت " کسی باشد یا مربوط به قضایای...؟ یک مهمانی خیلی معمولی تا یک مجلس مختلط ؟ اگر کسی راضی بشود دی وی دی استخر زنان را ببیند ؛ حالا یا خریده باشد یا دوستی به او داده باشد فرقی نمی کند، سهم او در این ماجرا چیست؟ سهم صد ها هزاران نفری که اینگونه فیلم ها ی خصوصی را به سادگی می بینند و بی هیچ عذاب وجدانی ، چیست ؟ سهم آنها از ناکار شدن و نابود شدن دخترک آن سریال ماه رمضان ، چیست؟ چه شده که خبر بلوتوث غیراخلاقی در باره بازیگران سریال یوسف رسانه ای می شود ؟ سهم ما از رسانه ای شدن و فراگیر شدن این ماجرا چیست؟ مردم ما این بلوث را بدست می آورند یا نمی آورند. یعنی ما داریم هشدار می دهیم که آهای مردم شهر یک دانه بلوث جدید رسیده ، مبادا نگاهش کنید! یا اینکه می گوئیم مبادا از دستش بدهید؟!
ما ایرانی هستیم. مسلمانیم. یه زمانی آدم های باحالی بودیم . سبیل مرد های شهر ما حتی می توانست ضمانت خون ریخته شده باشد. مادر و خواهر و همسر و ناموس هر کسی ؛ برای همه مهم بودند. چه بلایی به سرمان آمده؟ در رسانه های ما چقدر در باره این مقوله گفته شده ؟ علائم سادیستی بودن یا سادومازوخیستی بودن آدمهایی که این فیلم ها یا بلوتوث ها را می بینند ؛ نباید برای خودشان گفته شود ؟ شاید می دانند و نمی دانند؟ شاید اگر روی این قضیه کار علمی و رسانه ای شود ؛ از تعداد بینندگان این کالا کم شود شاید هم نشود ؟ اما وظیفه مان چه می شود؟
چندین سال پیش  پاملا اندرسون بازیگر و مدل آمریکایی ، وقایع شب عروسی اش را فرستاد روی اینترنت . بعله ! به همین سادگی . نه برای پول فقط برای اینکه در صدر اخبار قرار بگیرد . البته این اتفاق افتاد و پاملا اندرسون که بعد از بازی در سریال در پیت  بی واچ ، داشت فراموش می شد ، برای سه روز همه جا نامش شنیده می شد . بعد از سه روز آنکه باخت فقط خود خود اندرسون ونامزدش بودند. بسیاری سعی کردند این موضوع را پنهان کنند که فیلم اندرسون را دیده اند و اصلا دیدن یا ندیدن این فیلم به یک معیار اخلاقی تبدیل شده بود . اوپرا وینفری مدتی بعد در برنامه اش به این قضیه پرداخت و چرا؟ چون سی چهل تا احمق تر از اندرسون پیدا شده بودند که به سرشان زده بود همچنین کاری کنند. 
این مثال را از این جهت آوردم تا مشخص شود که حتی اگر از روی آگاهی چنین فیلمهای روی اینترنت برود یا به صورت بلوتوث باشد و یا دی وی دی و سی دی ؛ خلق الله آن ور آب واکنش اخلاقی نشان می دهند . پس سهم ما از این زینهار دادن ها چیست؟شاید هم باید مثل یک تابو با این مقوله برخورد کنیم. سهم رسوایی بیننده و خبر دهنده چقدر است ؟

گردآوری:گروه خبر سيمرغ
www.seemorgh.com/news
منبع:khabaronline.ir