وعده غیر اخلاقی یکی از کاندیدهای ریاست جمهوری برای گرفتن رای در انتخابات
دموكراسی به عنوان آخرین روش عقلانی بشر برای جابه‌جایی مسالمت‌آمیز قدرت و اخلاق به عنوان مهم‌ترین شاخص تمایز نوع بشر از موجودات در منازعه جدی قرار دارند.

وعده یارانه، غیر اخلاقی است

عبدالله گنجی در جوان نوشت: دموكراسی به عنوان آخرین روش عقلانی بشر برای جابه‌جایی مسالمت‌آمیز قدرت و اخلاق به عنوان مهم‌ترین شاخص تمایز نوع بشر از موجودات در منازعه جدی قرار دارند. بدون تردید دموكراسی نه تنها به اخلاق كمك نكرده است كه آن را سركوب كرده است. طولانی شدن تجربه دموكراسی نیز نتوانسته نسبت آن با اخلاق را ترمیم كند. انتخابات اخیر امریكا كه بعد از 200 سال تجربه دموكراسی انجام شد، نشان داد كه برای وصول قدرت می‌توان به هر ریسمانی چنگ زد و حتی محور مناظرات را در فراسوی اخلاق یا اصطلاحاً در ذیل انحراف جنسی متمركز كرد. در امریكا به جای حاكمیت اخلاق بر دموكراسی، این دموكراسی بود كه به ظاهر بر اخلاق  نورتابانی و حیثیت فردی و خانوادگی را در مسلخ قدرت قربانی كرد.

در ایران اوضاع چگونه است؟ اگر رقابت و محتوای آن و مچ‌گیری از رقیب، منهای اخلاق است می‌توانیم بگوییم كه ما به جای «مردم‌سالاری دینی» به «دموكراسی» روی آورده‌ایم. حاكمیت اخلاق در صحنه انتخابات مهم‌ترین شاخص تمایز مردم‌سالاری دینی با دموكراسی است. حال باید دید كدام بر ما حاكم است؟ در دموكراسی اصالت از آن «قدرت» است كه البته از طریق اكثریت منتقل می‌شود، اما در مردم‌سالاری دینی اصالت از آن «خدمت» است كه آن هم از طریق اكثریت منتقل می‌شود. به همین دلیل مهم‌ترین آورده عملی سیاست توسط حضرت امام «تحول در مفهوم قدرت» بود. امام ثابت كرد كه می‌شود در رأس قدرت بود، اما از مواهب دنیایی آن محروم ماند تا جوهره خدمت جایگزین اصالت قدرت شود و اخلاق مستدام بماند.

 حال به صحنه سیاسی كشور نگاه كنیم. آیا ما در پروسه دموكراسی زندگی می‌كنیم یا مردم‌سالاری دینی و مكارم اخلاق را پاس می‌داریم؟ از مهم‌ترین آسیب‌های فعلی انتخابات در كشور ما این است كه از افراد در معرض انتخاب هیچ عملی، صالح شمرده نمی‌شود. هر اقدامی انتخاباتی معرفی و زحمات در این راستا هجو می‌شود. اگر فرد در معرض انتخابات بهترین اقدامات و زحمات را می‌كشد چه اشكالی دارد كه از این مسیر به رأی مردم هم فكر كند؟ مگر نه این است كه مردم به كارنامه و خدمت رأی می‌دهند؟

 در این صورت چه فرد با نیت انتخاباتی فعالیت كند و چه نیت خدمت خروجی آن یكی است. اصولاً راه جلب نظر مردم خدمت است، اما چه خدمت‌های بزرگی كه آلوده نشان داده می‌شود و چه خدمات ارزنده‌ای كه در كلیت نظام جای دارد، ‌اما در تیغ دموكراسی له می‌شود. وقتی اخلاق نباشد اتاق فكر تشكیل می‌شود تا نقاط قوت یك فرد یا یك مجموعه وارونه جلوه داده شود و وقتی اخلاق حاكم نباشد، اقدامات نمایشی جای كار را می‌گیرد. وقتی اخلاق از مردم‌سالاری جدا شد، این اندیشه و عملكرد فرد نیست كه مورد نقد قرار می‌گیرد كه حوزه خصوصی، زن و فرزند نیز از تیغ این حملات در امان نخواهند بود.

 اخلاق در پروسه دموكراسی توسط «تنفر» سوخته می‌شود و تولیدكنندگان تنفر قطعاً اخلاق، دین و سیاست را ممزوج نكرده‌اند. اصالت قدرت در دموكراسی باعث می‌شود كه همه تدابیر و جهت‌گیری‌ها برای نحوه آوردن رأی سامان یابند نه اینكه در خدمت واقعیت‌ها و مشكلات اصلی كشور قرار گیرند.

 به طور مثال یارانه ثروتمندان بد است، اما دولتی كه شب واریز یارانه عزا می‌گیرد حاضر به قطع آن نیست و پس از مصوبه مجلس نیز نظر مخالفت خود را اعلام می‌كند و هزینه را گردن مجلس می‌اندازد. چرا؟ چون  نگران آسیب به رأی است. در مردم‌سالاری دینی مصلحت مردم و كشور الزاماً با نتایج دوره بعد سنجیده نمی‌شود. ممكن است اقدامی بسیار ضروری باشد، اما رأی‌ساز نباشد.

ممكن است یك كاندیدا افزودن 500 هزار تومان به یارانه عمومی را به ساختن 100 بیمارستان ترجیح دهد. چرا؟ چون آن 500 تومان بیشتر از 100 بیمارستان رأی‌ساز است. بنابراین اصالت ماندن در قدرت و احساس بی‌آبرویی در صورت شكست از شاخصه‌های مردم‌سالاری دینی نیستند. در نظام دینی مسئولیت موهبت الهی جهت اختیارات بیشتر و خدمت بیشتر است، اما اگر سامان اداره كشور صرفاً بر این روال چیده شد كه نقشه راه ماندن در قدرت محقق شود ما به دموكراسی غربی تن داده‌ایم و اینجاست كه ممكن است مخالفت با سیاست‌های كلی نظام و عبور از خطوط قرمز را نوعی شجاعت و واجد اسطوره شدن بدانیم و این تجربه در سالیان اخیر در تابلوی انتخاباتی ایران نقش بسته است.

در مردم‌سالاری دینی قدرت به مثابه طعمه نیست كه چند صباحی به ما رسیده است و باید حداكثر شیر را از آن دوشید، اما در غرب حضور چند صباح در قدرت تضمین‌كننده حیات اقتصادی تا آخر عمر است و اگر ما  چنین بودیم و مدت حضور در قدرت را موعد رله كردن امكانات به حوزه خصوصی دانستیم از مردم‌سالاری دینی گذر كرده‌ایم.

بنای رفیع نظام جمهوری اسلامی اگر بر اخلاق استوار نباشد نه تنها به تمدن نوین اسلامی رهنمون نمی‌شویم كه در هویت غربی گرفتار خواهیم شد. مقام معظم رهبری در خرداد 1393 و در حرم امام فرمودند: «كسی گمان نكند امام مردم‌سالاری را از جایی به عاریت گرفت. امام مردم‌سالاری را از درون دین آورد.» اگر مردم‌سالاری ما از درون دین است پس روح حاكم بر آن اخلاق است و البته بسیاری از سیاسیون وقتی در معرض تهمت و تخریب قرار می‌گیرند به اخلاق توصیه می‌كنند، اما خود آنان نیز «چون به خلوت می‌روند آن كار دیگر می‌كنند». بدون تردید وجه پیونددهنده مردم و حاكمان در نظام دینی اخلاق است و هیچ چیز به اندازه دموكراسی به آن آسیب نمی‌رساند، مگر اینكه مردم‌سالاری دینی را با ترازی كه امام می‌خواست، بپذیریم. «همه چیز برای خدا» میعادگاه عقد وصال اخلاق و سیاست در مردم‌سالاری دینی است.بپذیریم. «همه چیز برای خدا» میعادگاه عقد وصال اخلاق و سیاست در مردم‌سالاری دینی است. 

 

منبع: جوان