بخشی از صحبت های باهنر در مورد اصولگرایان و انتخابات
محمدرضا باهنر : الان وقتی با مسئولین تماس می‌گیرم، منشی گوشی را بر می‌دارد و میپرسد شما؟ میگویم باهنر هستم. میپرسد از كجا؟ من هم میگویم از منزل!(خنده) الان جایی نداریم دیگر! اما در هر صورت فعالیت‌هایم سرجایش است و كارهایمان را انجام میدهیم.
جریان اصولگرایی طیف وسیعی است از افرادی كه مقداری تند مزاج هستند تا آدم هایی كه یك مقدار نرم تر برخورد می‌كنند. این ها معمولا در بزنگاه هایی مانند انتخابات تلاش می‌كنند جمع شوند و حرف واحدی را بیان كنند. اما در شرایط غیر انتخاباتی و شرایط طبیعی دنبال آن شخصیتی كه باشد و حرف آخر را بزند، نیستند
اینكه تصور كنیم كه از روز اول منعقد شدن جمنا مثلا تصمیم داشتند كه آقای رئیسی را بیاورند، من به شما اطمینان میدهم كه اصلا اینطور نبود. در این مسیر آقای قالیباف و آقای رئیسی ماندند و در نهایت آقای قالیباف كناره گیری كرد.
موافقت و مخالفتم با ادامه حضور انتخاباتی آقای قالیباف شناور بود. مثلا یك هفته مانده به انتخابات جمع بندی من این بود كه مثلا هر سه یا 4 نفر باشند، یعنی آقای رئیسی، قالیباف و سایر دوستان هم باشند. اما سه شنبه یا چهارشنبه من هم به این نتیجه رسیدم كه آقای قالیباف كنار برود بهتر است.
میخواهم بگویم كه این مسیر حتما باید اصلاح شود. ظرف 20 روز یا یك ماه فردی به صحنه می آید و این اتفاقات می افتد. شما اگر نظرسنجیها را ببینید، در دوره های مختلف از آقای خاتمی گرفته تا اقای احمدی نژاد یك ماه مانده بود به انتخابات، یك باره خیز گرفتند و بالا آمدند. یعنی یك رشد طبیعی مبتنی بر برنامه و سوابق نداشتند. به نظر من این راه باید اصلاح شود وگرنه تصور كنید برای دو یا سه دوره بعد اگر از فیلتر شورای نگهبان یك فردی كه «حراف»است، بتواند عبور كند، به راحتی رئیس جمهور می شود!
اینكه بخواهیم این 16 میلیون رای (آرای رئیسی) را تفكیك كنیم یك مقدار سخت است. این موضوع در مورد طرف برنده هم صدق می كند. خدا درجات آقای رفسنجانی را متعالی بگرداند، این اواخر یك جایی گفته بودند كه اگر ما از آقای روحانی در سال 92 حمایت نمی كردیم، ایشان 5 درصد رأی بیشتر نمی آورد. نمیخواهم بگویم این عدد دقیق است اما به هر حال اگر حمایت اقای هاشمی و اصلاح طلبان نبود، رأی آقای روحانی اینگونه نبود.
طبیعی است كه آقای رئیسی و آقای قالیباف هم می توانند برای 1400 نامزد باشند. بنده هم می توانم باشم! (خنده) نه اینكه حالا شما این را تیتر كنید و بنویسید باهنر نامزد ریاست جمهوری بعد است! من خودم را جز آن گروهی گذاشتم كه بیكار بودند و ثبت نام می كردند. خیالتان را راحت كنم كه من جز ثبت نام كنندگان 1400 نیستم! میخواهم بگویم كه خیلی ها میتوانند بالقوه برای انتخابات 1400 نامزد باشند. اما اینكه چطور این موضوع بالفعل شود و چطور جریان سازی انجام شود، باید بررسی شود.
حتی من باهنر هم ممكن است ناامید باشم از اینكه كسی از دوستان من به كابینه برود، اما شاید علاقه مند باشم كسانی در كابینه جای بگیرند كه خیلی هم شمشیر را از رو برای من و دوستانم نكشند!
فعلا كه این سه رئیس جمهور اخیر ما كه فی البداهه ای بودند. آقای خاتمی، آقای احمدی نژاد و آقای روحانی یك ماه مانده بود به انتخابات آمدند و رئیس جمهور شدند. حالا ممكن است كه دور آینده هم یك فردی همینطور انتخاب شود.
در زمان انتخابات، شاید همه جریان ها دنبال چهره ای هستند كه میزان رأی آوریش بالا باشد. روی رأی آوری هم خیلی از پارامترها اثر دارد. من باز تكرار میكنم در این فضایی كه ما جلو می رویم، میترسم که در انتخابات ریاست جمهوری 1400 یك «حراف» انتخاب شود!كسی كه در انتخابات ریاست جمهوری بتواند زود جواب دهد، پایین و بالا كند و سریع لوله كند و از این حرف‌ها.... این مسائل را باید برایش فكری كرد. این مسیر، مسیر عاقبت به خیری نیست. باید صدا و سیما و رسانه ها، این مسیر را یك مقدار اصلاح كنند.
من گفته ام كه الان دیگر موفقیت دولت را موفقیت نظام می دانم. شاید تا چند روز قبل رقیبمان بود اما امروز حتی آنهایی كه اعتقاد دارند دولت ضعیف است، باید همراه آن باشند و کمک کنند. مثلا دولت را یك لیوان آب فرض كنیم كه یك مقداری از لیوان خالی است، فرض كنید 50 درصد از این لیوان آب دارد، اما برخی میخواهند وانمود كنند كه تنها 30 درصد ظرفیت این لیوان آب است، خب این 50 درصد دارد برای نظام كار میكند و هر چه ظرفیتش را كمتر كنیم نظام و مردم ضرر می بینند.
گردآوری: گروه خبر سیمرغ
seemorgh.com/news
منبع: isna.ir