نخستین گفت‌وگو با مرد رییس‌جمهورساز تهران
نخستین گفت‌وگو با مرد رییس‌جمهورساز تهران، در دوران پسابهشت؛ دورانی كه به حضور ١٤ ساله و ریاست ١٣ ساله مهدی چمران در شورای شهر تهران پایان داد تا او هم در اردیبهشت ١٣٩٦، به جمع رانده‌شدگان از «بهشت» بپیوندد.

چمران: می توانستیم قالیباف را رئیس جمهور کنیم

نخستین گفت‌وگو با مرد رییس‌جمهورساز تهران، در دوران پسابهشت؛ دورانی كه به حضور ١٤ ساله و ریاست ١٣ ساله مهدی چمران در شورای شهر تهران پایان داد تا او هم در اردیبهشت ١٣٩٦، به جمع رانده‌شدگان از «بهشت» بپیوندد؛ مردی كه حاصل ریاستش در شورای شهر، برآمدن دو شهردار در تهران بود: محمود احمدی‌نژاد كه در سال ٨٤ و ٨٨ پایش به پاستور رسید و محمدباقر قالیباف كه در سال ٨٤، ٩٢ و ٩٦ دستش به ریاست‌جمهوری نرسید. گرچه چمران می‌گوید: «اگر می‌خواستیم، می‌توانستیم قالیباف را رییس‌جمهور كنیم.»

برویم سراغ دنیای سیاست. می‌گویند شما مرد رییس‌جمهورساز هستید!

اتفاقا چند وقت پیش یكی از این روزنامه‌ها آمدند با من مصاحبه كردند و بعد رفتند یك كاریكاتور از من كشیدند با احمدی‌نژاد و قالیباف و نوشته بودند مرد رییس‌جمهورساز كه نتوانست قالیباف را به ریاست‌جمهوری برساند. بعد كه دیدم چنین طرح و تیتری زده‌اند می‌خواستم بگویم اگر می‌خواستیم، می‌توانستیم قالیباف را رییس‌جمهور كنیم.

یعنی نخواستید؟

امسال منظورم نیست، منظور سال ٨٤ و ٩٢ است. در انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم هم مردد بودیم كه جلیلی بیاید، ولایتی بیاید یا قالیباف. سال ٩٢، پنج، شش نفری بودند و آخرش هم همه‌چیز قاطی‌پاتی شد. واقعا اگر می‌خواستیم آقای قالیباف را رییس‌جمهور كنیم و فشار تبلیغاتی می‌گذاشتیم، می‌توانستیم. شما ببینید اگر بر سر ایشان به اتفاق‌نظر می‌رسیدیم، همه شوراها از ایشان حمایت می‌كردند.
 
در عین حال، سال ٨٨ هم ایشان وارد انتخابات نشد؛ یعنی خودش تصمیم داشت كه وارد صحنه شوند ولی ما گفتیم بهتر است نیایید و ایشان هم نیامد. در سال ٩٢ اما می‌شد دو كار كرد، اگر زمانی كه آقای حدادعادل از انتخابات كناره‌گیری كرد، برای آقای ولایتی و جلیلی هم سازوكاری در نظر گرفته می‌شد و مثل امسال كه بر سر آقای رییسی توافق شد، آن زمان هم بر سر قالیباف توافق می‌شد، ایشان رای می‌آورد. یا مثلا اگر شبیه احمدی‌نژاد در انتخابات ٨٤، تبلیغات كرده بودیم، قالیباف رای می‌آورد.
 
در سال ٩٢ واقعا تردید وجود داشت كه بالاخره ولایتی بماند یا حدادعادل یا قالیباف. تصور می‌كردیم از این سه نفر هم حتما دو نفر كنار می‌روند و آن یكی حتما رای می‌آورد. بعد اما آقای جلیلی هم به صحنه آمد و توانست نظرات زیادی را جلب كند. این مساله مردم را به تردید انداخت كه بالاخره به چه كسی رای بدهند. حتی در خانه ما هم تردید بود كه به قالیباف رای بدهیم یا به جلیلی.

چرا در انتخابات امسال مكانیزمی تعریف نكردید تا آقای قالیباف در انتخابات بماند و رای بیاورد؟

خب امسال تصمیم بر ماندن آقای رییسی شد.

اگر آقای قالیباف تا آخر می‌ماند، انتخابات به دور دوم كشیده نمی‌شد؟

نه؛ قطعا كشیده نمی‌شد. بر سر ماندن یكی از آنها هم اما و اگر بود و نظرسنجی‌ها تاثیرگذار بود. همان‌طور كه دیدید، بخشی از آرای قالیباف به سبد رییسی نریخت، ولی بخش عمده‌ای از آن به سبد رییسی رفت. اگر قالیباف می‌ماند و رییسی كناره‌گیری می‌كرد، قطعا رای رییسی به سبد قالیباف نمی‌آمد. طرفداران آقای رییسی تیپ شخصیتی مشخصی داشتند و شاید فقط ٢٠ تا ٣٠ درصدشان به قالیباف رای می‌دادند. بعد از انتخابات مشخص شد كه نزدیك به هفتاد درصد از آرای قالیباف به سبد رای رییسی رفت.

احمدی‌نژاد كشف شما بود؟

[می‌خندد] نمی‌دانم، دیگر آن را شما باید بگویید.

می‌گویند احمدی‌نژاد را مهدی چمران به عرصه سیاست وارد كرد!

عرصه سیاست خیر، ولی در شهرداری چرا. البته او از ابتدای اینكه شهردار تهران شد، به دنبال ریاست‌ جمهوری بود.

شما موافق بودید یا مخالف؟

من در ابتدا مخالف بودم و به‌شدت هم او را نهی می‌كردم چون فكر نمی‌كردم بتواند رای بیاورد اما وقتی زمان كمی پیش رفت و سفرهای بیشتری را با او همراه شدم و روند رو به رشدش را دیدم، احساس كردم موفق می‌شود به همین دلیل حمایتش كردم. یادم هست یك‌بار به مشهد رفتم. وقتی از هواپیما پیاده شدم، در تاكسی از راننده پرسیدم برای انتخابات به چه كسی می‌خواهی رای بدهی، گفتم همان كه شهردار تهران است، گفتم اسمش چیست؟ گفت نمی‌دانم، همان كه شهردار تهران است دیگر.

الان از اینكه از احمدی‌نژاد حمایت كردید، پشیمان نیستید؟

برای دور اول ریاست‌جمهوری‌اش نه، پشیمان نیستم. چون دوره اول ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد را یكی از بهترین دوره‌های ریاست‌جمهوری كشور می‌دانم. اگر همه آمارها را منصفانه بررسی كنیم، می‌بینیم كارهایی كه انجام داد و امیدی كه در دل مردم ایجاد شد واقعا زیاد بود. حتی در كشورهایی خاورمیانه و آفریقای شمالی و امریكای جنوبی هم امید زیادی ایجاد شد. آن موقع من خودم در مكه به چشم دیدم كه پادشاه و شاهزاده‌های سعودی آمدند، طواف كنند.
 
شرطه‌ها راه مردم را بسته بودند تا اینها بروند طواف كنند، ملك عبدالله، پادشاه وقت عربستان هم جلوی همه حركت می‌كرد. مردم خیلی به آنها توجهی نمی‌كردند ولی وقتی احمدی‌نژاد را دیدند نمی‌دانید كه این مسلمان‌ها برای او چه كار می‌كردند. به گونه‌ای كه پادشاه عربستان دید فضا این‌گونه است، آمد دست احمدی‌نژاد را گرفت و با هم حركت كردند تا بگوید مردم مشتاق او هم هستند.
 
ملك عبدالله حتی وقتی می‌خواست از پله‌های كعبه بالا برود، دست احمدی‌نژاد را گرفت و خودش او را بالا برد، با اینكه رییس‌جمهورهای بسیاری دیگر از كشورها هم آنجا بودند. آقای ثمره‌هاشمی، آقای محسنی‌اژه‌ای و اینها هم تیم ایرانی همراه آقای احمدی‌نژاد بودند. حتی آقای محسنی‌اژه‌ای از شدت فشارجمعیت كه همه‌شان هم رییس‌جمهور بودند، عمامه‌اش افتاد.

دور دوم ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد چطور؟

ببینید من درباره دور دوم از كار خودم پشیمان نیستم كه چرا حمایت كردم، بلكه از كار او پشیمانم كه چرا این كارها را كرد.

با ایشان صحبت می‌كردید كه این‌طور باش یا آن‌طور نباش؟

بله، صحبت زیاد می‌كردم. من تا قبل از آنكه خودم را كنار بكشم، با احمدی‌نژاد دعوا زیاد كردم.

چرا پیشنهاد معاون اولی را در دولت نهم رد كردید؟

چون برای رسیدن به پست و مقام نرفته بودم برایش تبلیغ كنم.

تهران دوران احمدی‌نژاد را موفق‌تر می‌دانید یا تهران دوران قالیباف را؟

خب دوره قالیباف هم طولانی‌تر بود و هم درآمدها بیشتر بود و به همین دلیل توانستیم كارهای زیادی انجام دهیم. دوره احمدی‌نژاد چون بعد از دوره كرباسچی بود، وقتی وارد شهرداری شدیم همه جا شبیه انقلاب بود. شبیه بعد از انقلاب كه همه خودسانسوری می‌كردند و می‌ترسیدند تخلف كنند. مثلا می‌ترسیدند رشوه بگیرند و فضای شهرداری، فضای انقلابی بود. نیروها با سلامت كار می‌كردند اما زمان آقای قالیباف مثل اینكه دوباره همه‌چیز برای‌شان عادی شد و دیگر از فضای انقلابی خبری نبود.

 

گردآوری: گروه خبر سیمرغ
seemorgh.com/news
منبع: isna.ir