ناگفته های مرضیه افخم ،سخنگوی وزارت خارجه ایران
از سال 1361 وارد وزارت امور خارجه شده است؛ زمانی که به گفته خودش حدود 20 سال سن داشت و تا به امروز که بیش از سه دهه از حضوروی در وزارت امور خارجه می گذرد، پله ها را یک به یک بالا آمده است.

سارا معصومی: از سال 1361 وارد وزارت امور خارجه شده است؛ زمانی که به گفته خودش حدود 20 سال سن داشت و تا به امروز که بیش از سه دهه از حضوروی در وزارت امور خارجه می گذرد، پله ها را یک به یک بالا آمده است. فوق لیسانس مطالعات منطقه ای است و نخستین سمت رسمی که در وزارت امور خارجه  برعهده وی گذاشته شده است به سال 1368 و معاونت اداره اطلاعات و انتشارات باز می گردد. پس از آن تاریخ تا سال 1392 که از سوی وزیر امور خارجه به عنوان سخنگو و رییس مرکز دیپلماسی عمومی و رسانه ای وزارت امور خارجه منصوب شد همواره در جایگاه های متفاوت اما مرتبط با بخش رسانه بوده است.

مرضیه افخم در حالی عنوان نخستین زن سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران را به خود اختصاص داده است که در دستگاه دیپلماسی کشورمان در 35 سال گذشته عملا با وجود تعداد نسبتا بالای زنان، حضور آنها در پست های کلیدی یا سفارتخانه های ایران رقمی نزدیک به صفر را نشان می دهد. انتخاب مرضیه افخم به عنوان سخنگوی وزارت امور خارجه در نخستین هفته های این انتصاب هم گمانه زنی ها و حاشیه سازی های بسیاری را به دنبال داشت که به نظر می رسد با گذشت قریب به یک سال و نیم از این انتخاب، اندک اندک از آن حساسیت ها هم کاسته شده است. در گفت و گوی اخیر با خانم سخنگو از مسائل سیاسی روز فاصله گرفته و از وی درخصوص تجربیاتش در یک سال و نیم گذشته و چالش هایی که با آن رو به رو بوده است، سوال کردیم. متن این گفت و گو به شرح زیر است.

سابقه حضور شما در وزارت امور خارجه به چند سال پیش باز می گردد؟

سابقه حضور من در وزارت امور خارجه به سه دهه قبل باز می گردد و پایان امسال، سی و یکمین سال خدمت من در وزارت امور خارجه تمام می شود. در یکی از ادارات مرتبط با همین قسمت که در آن زمان اداره اطلاعات و اخبار بود کارم را شروع کردم. البته شروع کارم با حوزه خبر به شکل مستقیم نبود اما طی این سال ها در این حوزه باقی ماندم. شانس داشتن مدیران خوب در این سال ها باعث شد تا در این حوزه باقی بمانم و به تدریج با روند فعالیت رسانه ها و نیازهای وزارت امور خارجه در حوزه ارتباط با خبرنگاران و رسانه ها، سبب شد تا به شکل نزدیک تر و تا حدودی تخصصی تر با این کار درگیر شوم. در این سال ها توسعه تشکیلاتی هم در این حوزه صورت گرفت. اداره اطلاعات و اخبار همراه با ادارات سیاسی از قدیمی ترین ادارات در تشکیلات وزارت خارجه به حساب می آیند.

سابقه اداره دیپلماسی عمومی وزارت امور خارجه به چندسال قبل باز می گردد؟

کار سیاست خارجی هیچگاه از خبر جدا نبوده است و خبر عنصر اصلی کار است و اداره اطلاعات و اخبار از بخش های قدیمی وزارت امور خارجه و از اجزای مهم از همان ابتدای تشکیل بود است. در آن زمان این اداره به خطوط خبری مهم متصل و به دستگاه هایتلکس خبری مجهز بود و در شیفت های مختلف و بدون تعطیلی کارش را انجام می داد. این یکی از ویژگی های اداره اخبار و اطلاعات وزارت امور خارجه است که از گذشته دور که رسانه ها و امکانات و دسترسی ها کاملا متفاوت از امروز بود، حفظ شده و در طول 24 ساعت اخبار را دنبال می کنند و بولتن های مخصوصی تهیه می شود و این کار به تدریج توسعه پیدا کرده است.

سخنگویی در وزارت خارجه در سال هایی با عنوان یک سخنگوی وزارت خارجه در سال هایی با عنوان یک سخنگوی وزارت خارجه انجام می شد و قبل از آن، اخبار منتشر می شد اما یک فرد، مشخص و تعریف شده ای برای این کار نبود. در اواخر دهه 60، سال های 1368 تا 70 تعریف جدیدتر و تشکیلاتی مورد توجه قرار گرفت و سخنگو بری وزارت امور خارجه انتخاب شد و بعد از آقای سرمدی که سال های متمادی این مسوولیت را داشتند؛ سخنگوهای بعدی و در قالب دیگری کار را شروع کردند. آقای محمدی، بعد از آقای آصفی و همکاران دیگر تا امروز. این سیر بخش دیپلماسی رسانه ای و اداره اخبار و اطلاعات در بخش سخنگویی است که بخشی از وظایف و امور حوزه دیپلماسی عمومی و رسانه ای وزارت خارجه است و به نظرم یک سیر تکاملی است.

قبل از آنکه به سمت سخنگوی وزارت امور خارجه منصوب شوید، فعالیت در چه جایگاه هایی را تجربه کرده بودید؟

ابتدا در دوره کوتاهی در بخش بایگانی و دفتری بودم. پس از آن در گروه همکاران بولتن وزارت خارجه مشغول به کار شدم. این بولتن حاوی گزارش ها و تحلیل ها برای مسوولان کشور بود. پس از آن معاون اداره رسانه گروهی شدم که طول این دوره تقریبا هشت سال شد، سپس رییس اداره رسانه ها شدم که چیزی در حدود چهار سال و نیم در این سمت مشغول کار بودم. سپس مدیر کل مطبوعات و اطلاعات شدم، حدود 5 سال در این سمت کار کردم تا سال 86 که برکنار شدم. سال 91 مجددا به عنوان اداره کل دیپلماسی عمومی انتخاب شدم و سپس نیز برای چندماه مدیرکل اداره کل دیپلماسی عمومی انتخاب شدم و سپس نیز برای چندماه مدیرکل اداره کل دیپلماسی عمومی شدم و در سال 92 و با شروع کار آقای ظریف به عنوان سخنگوی وزارت امور خارجه انتخاب شدم.

هیچگاه فکر می کردید که سخنگوی وزارت امور خارجه شوید؟

نه.

تمایلی به حضور در این پست داشتید؟ مثلا آیا یکی از آرزوهای شما سخنگوشدن بود؟

فکرش را نمی کردم. نه به این دلیل که دست نیافتنی باشد. آرزوی سخنگوشدن هم نداشتم. همشه تلاش کرده ام تا در هر سمت و جایی که حضور دارم، فکر و تلاشم را در آن کار متمرکز کنم.

با آقای ظریف پیش از آنکه به عنوان وزیر امور خارجه انتخاب شوند، همکاری کرده بودید؟ آیا ایشان از شما شناخت شخصی داشتند؟

این نخستین ارتباط مستقیم کاری است که با ایشان داشته ام. البته ایشان را همه می شناختند و به دلیل ارتباط حوزه های مختلف ایشان نیز فکر می کنم تا حدودی از بنده شناخت داشتند که به واسطه ارتباطات موضوعی و موردی کارها در وزارت امور خارجه بود. سیستم کاری در وزارت امور خارجه به گونه ای است که اداره ها و معاونت ها با یکدیگر در ارتباط مستمر و مشورت منظم هستند.

چه زمانی متوجه شدید که کاندیدای پست سخنگویی هستید؟ به غیر از شما، شخص دیگری هم در این باره مطرح شده بود؟

آقای دکتر ظریف اعلام کردند که در نظر دارند تا یک خانم را برای این سمت انتخاب کنند. وقتی این مساله مطحر شد یکی از گزینه هایی که همکاران وزارت خارجه حدس می زدند بنده بودم. زیرا سال ها در اداره اخبار و اطلاعات و دیپلماسی رسانه ای کار می کردم ودوستان نیز از من سوال می کردند که آیا شما منظور آثای ظریف هستید ولی من الزاما فکر نمی کردم به این شکل باشد ولی انتظار می رفت فردی آشنا به خبر و رسانه در این پست قرار بگیرد و آقای ظریف هم نسبت به ایشان شناخت داشته باشند تا این کار را انجام دهد.

آیا این امکان وجود داشت که وقتی به شما این پست پیشنهاد داده شود، شما با این مساله مخالفت کنید؟ به نپذیرفتن آن فکر کردید؟

بله. وقتی پیشنهاد شد به نپذیرفتن هم فکر کردم.

چرا؟ چه چالش هایی وجود داشت که موجب می شد تا به ردکردن پیشنهاد سخنگویی فکر کنید؟

من با چند سخنگو همکار بودم و با یکی از آنها (دکتر آصفی) همکاری نزدیک داشته ام و تقریبا جنس این کار برایم آشنا بود یعنی کاری است که زوایای بسیاری دارد و جزییات در آن نقش دارد و یک نگاه صرفا داخلی نیست و در معرض همه حوزه های رسانه ای قرار دارد و با توجه به این حساسیت ها و شناختی که از این حوزه داشتم، می دانستم که مثل شناکردن در دریای پرتلاطم است. لذا عواملی موجب می شد تا پس از چندین سال دوربودن از کار اجرایی و همچنین شروع به کار دولت جدید و تحولات و توقعاتی که وجود دارد، مسوولیت بزرگی برای فرد مستقر در این پست درنظر گرفته شود.

بخشی از این فکر و ارزیابی ها موجب می شد تا فکر کنم اگر فرد دیگری در این سمت قرار بگیرد، شاید مناسب تر باشد اما در جمع بندی نهایی به این نتیجه رسیدم تا تلاش خود را کرده و بتوانم این مسوولیت که حالا پیشنهاد شدده را به خوبی انجام دهم. مساله دیگری هم غیرمستقیم موثر بود اینکه حال که یک خانم عهد دار این مسوولیت شده است، این کار به مجموعه حوزه امور کلان فعالیت خانم ها مرتبط است و در عمل فراتر از وزارت خارجه را تحت الشعاع قرار می دهد.

چقدر نگران نگاه های احتمالی منفی بودید که می توانست به نخستین خانم سخنگو وجود داشته باشد؟ به هرحال شاید عملکرد یک خانم سخنگو بیش از یک آقا در این پست مورد قضاوت قرار بگیرد.

می دانستم که ممکن است این مساله رخ بدهد، زیرا اصولا در مقاطعی حس کرده بودم که حضور خانم در برخی پست ها موجب ایجاد حساسیت های بیشتر برای آنها می شود و حوزه سخنگویی نیز از حوزه هایی بوده است که از ابتدای تاسیس تاکنون آقایان عهده دار آن بوده اند و جنس تجربه شان هم با آن پروسه ای که بنده طی کرده بود، کاملا متفاوت بود. این از یک طرف موجب می شد تا حضور یک خانم مقداری حساسیت بیشتر ایجاد کرده یا جلب توجه بشود. از طرف دیگر جنس کار سیاست خارجی است که در کشور ما این کار، یک کار مردانه محسوب می شود و این دو دغدغه هایی بودند که من هم درنظر داشتم.

البته حساسیت ها و انتقادها در برخی از عرصه ها، بیشتر از ارزیابی ام بود اما دوره کوتاهی این دغدغه ها وجود داشت و خوشبختانه این روند طولانی نبود که شاید به این دلیل بود که اکثر رسانه ها از این انتخاب استقبال کردند و دوره طولانی همکاری و ارتباط با رسانه ها نیز موجب شد من انگیزه و علاقه برای کار را در خود قوی ببینم.

در این مدت پشیمان شدید؟ آیا چالشی وجود داشت که موجب شود تا از این کار خسته شوید و بگویید که ای کاش این مسوولیت را قبول نمی کردم؟

گاهی اوقات ممکن است هرفردی و در هر موقعیت و شغلی که در آن قرار دارد، لحظاتی راسپری کند که این تصور را داشته باشد که اوضاع می توانست جور دیگری باشد اما به این معنا که موجب ایجاد پشیمانی شود؛ خیر، در این مدت چنین احساسی نداشته ام. گاهی دانستن جزییات، کار را سخت می کند اما در عین حال، این مسوولیتی بود که بر عهده من بوده و من نیز سعی کرده ام و تلاش دارم تا آنجایی که می توانم از عهده اش بربیایم ولی باز به این معنا که پشیمانی برای من ایجاد شود، باید بگویم نه ایجاد نشد. تقریبا در همان روزهای ابتدایی و ماه های نخست حضور سخنگوی خانم برای رسانه ها جالب بود و شرایط دست به دست می داد که به نوعی ایجاد استرس شود اما بعدا این مساله عادی شد و من توانستم برای مسیر کاری تعریفی داشته باشم زیرا قبول این مسوولیت مانند آن بود که حجم سنگینی از مسوولیت و کار بر دوش فرد قرار بگیرد. به هر حال من تلاش کردم خود را با این شرایط تطبیق بدهم.

شما سه دهه در وزارت امور خارجه کار کرده اید. در این مدت هم دولت های بسیاری  آمده و رفته اند. فکر می کنید که چقدر نگاه جنسیتی در وزارت امور خارجه کم است؟ به عبارتی، شاید یک فرد اگر خانم نبود و همین استعداد و تجربه را داشت می توانست به سمت های بالاتری برسد.

کار در وزارت خارجه از دیگر تجربیات کشور پس از انقلاب اسلامی جدا نیست. بخشی از آن به دلیل شرایط و نیازها و امکانات در دسترس و در طول زمان شکل گرفته و در بخش هایی ایجاد فرصت و برنامه ریزی ها لازم کمتر صورت گرفته است. از آنجا که حضور خانم ها در عرصه اجتماع پس از انقلاب تجربه جدید هم محسوب می شود نمی توان مقایسه کرد و مقایسه هم اگر صورت گیرد شاید چندان دقیق نباشد. البته این واقعیت هم وجود دارد که همکاران مسیر متفاوتی را طی کردند. البته به نظرم درباره حضور خانم ها در اجتماع با توجه به برنامه های کلان کشور و نیاز به نیروی کار و انگیزه ها و فعالیت رو به افزایش خانم ها نسل بعدی در شرایطی باشند که بتوانند از نتایج تجارب گذشته بهره ببرند.

چرا در 30 سال گذشته سفیر زن از جانب جمهوری اسلامی ایران نداشته ایم؟ آیا زنانی که در وزارت امور خارجه هستند، شایستگی اش را ندارند یا آنکه محدودیت هایی وجود دارد که موجب می شود خانم ها انتخاب نشوند؟

بخشی شاید به دلیل نیاز به تجربه اندوزی بوده است و بخشی هم به این دلیل که این موضوع اولویت نبوده است، زنانی هم برای این سمت و مسوولیت های مشابه به طور سیستماتیک آموزش ندیده اند. البته در مقاطعی رویکردی مبنی بر ضرروت حضور سفیر زن در مجموعه دیپلمات های ایرانی در خارج از کشور وجود داشته اما چون این نگاه پیوسته و مداوم نبوده، بنابراین به نتیجه هم نرسیده است. در مقطع کنونی این توقع بیشتر شده که با توجه به حضور خانم ها در فعالیت های مختلف در این عرصه نیز امروز بعد از گذشت قریب به 4 دهه از عمر انقلاب زنان در این عرصه هم حضور داشته باشند.

بسیاری از کشورها و از جمله کشورهای اسلامی چنین تجربه ای را سال هاست به کار بسته اند و چنین اقدامی از طرف ایران در مقایسه با سایر کشورهای اسلامی یک انتظار طبیعی است که صورت بگیرد با توجه به توانمندی هایی که در میان خانم های فعال در زمینه های مختلف وجود دارد و شرایط پیشگامی ایران این توقع می تواند تحقق پیدا کند و چشم انداز آن روشن است، خانم های بسیاری هستند که واجد چنین شرایطی هستند و می تواند تصویر زن ایرانی و وجه دیگری از کشور را معرفی کند.

شما به عنوان سخنگوی وزارت امور خارجه چه نقشی را برای رسانه ها قائل هستید؟ رسانه مطلوب وزارت امور خارجه چه ویژگی هایی دارد؟ مستقل یا همسو با سیاست های وزارت خارجه؟

یکی از عرصه های معرفی وزارت امور خارجه رسانه ها هستند. طبعا نیز هرکس که مسوولیت اجرایی دارد مایل است شاهد حمایت رسانه ها از خود باشد اما فکر می کنم رسانه مستقل می تواند کمک کند تا یک مسوول اجرایی پاسخگو باشد و موجب بهترشدن روند شود اما اگر وزارت خارجه بتواند کارش را به درستی انجام دهد، رسانه مستقل می تواند از وی حمایت هم بکند و این نافی استقلال رسانه ها نیست، رسانه مستقل می تواند به پاسخگوتر شدن دستگاه ها و آسیب شناسی دقیق و کامل منتهی شود و به دولت و سایر قوای کشور کمک می کند. ضمن اینکه اعتبار و جایگاه ویژه ای هم برای وجهه بین المللی کشور ایجاد می کند. رسانه مستقل یکی از عناصر و پارامترهای جامعه توسعه یافته است که در بسیاری از معیارهای جهانی می تواند اعتبار ویژه ای به کشور بدهد.

در یک سال و نیم گذشته شاهد بودیم که تیترها و عکس هایی در برخی رسانه های منتقد منتشر شده است که حتی ناراحتی ها و بیماری های جسمی برای وزیر خارجه ایجاد کرد. برخورد شما با چنین رسانه هایی چگونه است؟ آیا تعاملی با آنها دارید؟

به طور طبیعی و در مسیر کار حرفه ای درخصوص گروهی که منتقد هستند و می شود از طریق گفت و گو و تعامل با آنها، سوءتفاهم ها را از بین برد، این کار صورت گرفته است و ارتباطاتی در اشکال و سطوح مختلف در مجموعه وزارت امور خارجه با این افراد داشته ایم. اما مواردی نیز بوده است که برداشت مان این است که گفت و گو با آنها تاثیری در روندی که در پیش گرفته اند، ندارد، ترجیح دادیم به مقابله و رویارویی نپردازیم و تنش و دغدغه برای افکار عمومی ایجاد نکنیم. مخصوصا در پرونده هسته ای که یک پرونده ملی محسوب می شود، قصد داشته و داریم محوریت مهم ملی بودن این پرونده حفظ شود. تلاش کرده ایم اولویت ها را شناسایی کنیم و نسبت به آن پایبند بمانیم.

به چه میزان انتقادات به وزارت خارجه و رویکرد دولت در عرصه سیاست خارجی را جناحی می دانید؟

در مواردی که صحبت ها و اظهارنظرها کارشناسی نیست و بر پایه اطلاعات غلط یا ناقص افراد بر نظرات اشتباه پافشاری می کنند طبیعی است که ارزیابی شود که بحث از چارچوب استانداردهای خود خارج شده است و اهداف دیگری را دنبال می کند و این چه معنایی جز کارکرد سیاسی و جناحی دارد؟

انعکاس اخبار مذاکرات هسته ای در رسانه هایمان را خوب و درست می دانید؟ به طور مثال، پس از توافق ژنو، بازی رسانه ای را طرف مقابل برد و رسانه های ایرانی نتوانستند چندان در این حوزه به خصوص در عرصه بین المللی رخ نمایی کنند.

اینکه عملکرد می تواند بهتر از این باشد، صحیح است اما عقیده دارم به نسبت گستردگی و حساسیت مساله از یکسو و از سوی دیگر، وزن رسانه هایمان و انعکاس اخبار هسته ای، رسانه های ما نیز در یک مذاکره و رقابت بوده اند و ارزیابی ام این است که رسانه های ایرانی هم با همه توان در این عرصه وارد شده اند و در این پروژه، سرعت و توانمندی رسانه های ما خوب بوده است. در هر حال، اکنون ما در حال مذاکره با 1+5 که اکثر رسانه های دنیا را در دست دارند، هستیم،

رسانه های ما در حال رویارویی با رسانه های آنها هستند و باید به این مساله به عنوان توان ملی نگاه شود و این دستاورد بیشتر مورد توجه قرار گیرد. فکر می کنم همه رسانه های ما بسیار باانگیزه و خوب و سریع و تعدادی هم علاوه بر این موارد بسیار حرفه ای عمل کرده اند.

نخستین و مهم ترین موضع گیری های وزارت امور خارجه درخصوص مسائل مهم روز از زبان شما شنیده می شود. میزان همکاری و تعامل شما با آقای ظریف چگونه است؟ در هفته چند بار با ایشان دیدار و جلسه دارید؟

زمانی که ایشان در تهران حضور داشته باشند هرروز صبح یک جلسه ثابت با ایشان داریم و شروع کار ما در هر صبح، جلسه ایشان است و در غیاب ایشان جلسات را قائم مقام برگزار می کند. علاوه بر آن حداقل دو جلسه ثابت هفتگی با دکتر ظریف در طول هفته داریم. تبادل نظر و مشورت برحسب نیاز و ضرورت نیز جدای از جلسات وجود دارد.

در این جلسه چه کسانی حضور دارند؟ فقط شما هستید و آقای ظریف؟

در این جلسه مجموعه شورای معاونین حضور دارند. آخرین موضوعات خبری و تحولات مورد بررسی قرار می گیرد. این جلسات از جلسات بسیار مهم و سازنده ماست و مشورت ها و تبادل نظرهای مفید صورت می گیرد.

در طول روز تمام رسانه ها را رصد می کنید؟

تمام رسانه ها که نه! من مجموعه ای از رسانه ها را در فهرست شخصی ام دارم که علاوه بر بولتن های متعددی که دریافت می شود این گروه از رسانه ها و محافل خبری و خبرساز را می بینم. بخشی از این مساله به عادت شخصی بنده برمی گردد و بخش مهم تر ضرورت رصد شخصی است که گاهی یک عبارت را حتما بدانیم با چه کلماتی یا بخش قبل و بعد آن عبارت چه بوده یا عکس ها و تیترها و...

در این مدتی که با آقای ظریف کار کرده اید، چه شناختی از ایشان پیدا کرده اید؟ به عبارتی، شما به عنوان سخنگوی وزارت امور خارجه چه توصیفی از ایشان دارید؟

به نظرم ایشان در وهله اول، فردی کاملا اخلاقی هستند. آقای ظریف چارچوب های اخلاقی ویژه ای دارند که بسیار تحسین برانگیز است. ایشان به کار حرفه ای بسیار اهمیت می دهند و کار حرفه ای و تخصصی برایشان ملاک است و این موجب می شود تا کسانی که با ایشان به نحوی در ارتباط هستند، تلاش کنند کار خود را به نحو احسن انجام دهند. دانش محور بودن ایشان بحث مهمی است که کمک می کند تا نگاه تخصصی کارشناسان تقویت بشود و به حوزه های کاری تخصصی تر نگریسته شود. اشراف ایشان به موضوعات و پیگیری تحولات قابل توجه است. این مسائل موجب می شود تا نظرات و راهنمایی هایشان بسیار راهگشا و کمک کننده باشد. از طرفی به مشورت و کار گروهی توجه خاصی دارند.

فکر می کنید مساله دیپلماسی عمومی به چه میزان در کشور ما انجام می شود و آیا پیشرفت در این حوزه می تواند به دستگاه دیپلماسی کمک کند؟

اعتقاد دارم دیپلماسی عمومی نه فقط به دستگاه دیپلماسی، بلکه به مجموعه کشور کمک می کند اما در این مورد، وزارت امور خارجه جایگاه و نقش محوری دارد و تجربه کشورهای دنیا نشان می دهد که چنین ساختاری در وزارت خارجه ها بنا شده و دیپلماسی عمومی از دل و بستر وزارت خارجه وارد سایر نهادها شده است و اکثر کشورهایی که در این مورد کار کردند، با تقویت چنین سازوکاری در وزارت امور خارجه توانسته اند به موفقیتی دست یابند.

یکی از علت های جایگاه تعیین کننده وزارت خارجه به دلیل تماس مدام با حوزه های خارج و آسیب شناسی و دیده بانی وضعیت و جایگاه کشور در سطح جهانی است. دیپلماسی عمومی لفظ جدیدی است اما امر جدیدی نیست و همواره همه دولت ها و کشورها به وجه و تصویر خود توجه خاصی داشته اند ولی امروز به علم و هنر تبدیل شده است و نیاز است با روش ها و نگاه های جدید برخاسته از توانمندی ها و نیازها به آن نگریسته شود. کمکی که وزارت امور خارجه در این باره می تواند داشته باشد، این است که آن را به یک امر و فرهنگ عمومی تبدیل کند. البته دکتر ظریف در این مدت هم به این مساله توجه داشته اند ولی نه در آن حد که مایل بوده اند و امیدوارم در سال آینده، نگاه ساختاری تر و بهینه تر داشته باشیم. هرچند که تلاش هایی صورت گرفته است ولی در این حوزه کارهای زیادی لازم است صورت بگیرد و در نخستین گام ها هستیم.

و به عنوان سوال آخر، چه نمره ای را به سخنگوی وزارت امور خارجه در سال 93 می دهید؟

این نمره را شما باید بدهید.

چه ارزیابی ای از خودتان دارید؟ چقدر از عملکرد خود در این مدت راضی بوده اید؟

می توانست بهتر از این انجام بشود ولی اگر قرار باشد بین رد و قبولی نمره بدهم، می توان گفت که پاس کردم.

 


گردآوری:گروه خبر سیمرغ
seemorgh.com/news
منبع:سالنامه اعتماد