سر کودکان‌کار را تراشیدند
خبر عجیب و البته غم‌انگیز بود؛ سر کودکان‌کار و خیابان در کرمانشاه بعد از جمع‌آوری و نگهداری یک‌روزه، تراشیده شده و بعد رها شده‌اند تا با سر کچل راحت‌تر شناسایی شوند و دیگر نتوانند دستفروشی کنند.

جزئیات سرتراشیدن کودکان خیابانی

 خبر عجیب و البته غم‌انگیز بود؛ سر کودکان‌کار و خیابان در کرمانشاه بعد از جمع‌آوری و نگهداری یک‌روزه، تراشیده شده و بعد رها شده‌اند تا با سر کچل راحت‌تر شناسایی شوند و دیگر نتوانند دستفروشی کنند.اما داستان این نوع برخورد و بازداشت‌ها به اردوگاهی به نام اردوگاه [چ] مربوط است؛ مکانی که راه‌اندازی شده تا پایگاه نگهداری موقت متکدیان باشد. جمعیت خیریه امام‌علی(ع) درباره این موضوع توضیح داده است: «نگاه سطحی به آسیب‌های اجتماعی به‌ویژه کودکان‌کار باعث شده مسئولان مربوطه همان نگاهی را که نسبت به متکدیان که اغلب درگیر اعتیاد هستند دارند، در مواجهه با کودکان معصومی که از سر ناچاری مجبور به کار کردن هستند نیز داشته باشند و به همان شکل آنها را نیز فقط جمع‌آوری کنند، درحالی که ما تاکنون کمتر مسئولی را دیده‌ایم که به ریشه مساله حتی در ظاهر بپردازد یا به عواملی که این کودکان را به سرچهارراه‌ها می‌کشاند، بیندیشد.»

«حسن» یکی از این کودکان است که همراه با «فاطمه» 6 ساله، «محمد» 2 ساله و پدر و مادر معتادش زندگی می‌کند. فاطمه‌ای که چند وقت پیش درد دندان امانش را بریده بود و مادر با چاقوی تیز و با خراشی بر لب، دندانش را کنده بود تا پولی برای دکتر نپردازند. پدر و مادر حسن، او را کتک می‌زنند و به زور سرکار می‌فرستند یا محمد و علی که یک ماه تمام کار کرده بودند تا پدرشان را به کمپ بفرستند.

رسول کودک دیگر بیان می‌کرد بعد از اینکه سر چهارراه آنها را دستگیر کرده‌اند موی سرشان را تراشیده‌ و آنها را در زیرزمین اردوگاه، بین زنان معتاد انداخته‌اند. سه روز که آنجا بودند، آنقدر کثیف و تهوع‌آور بود که هیچ چیزی نخوردند. آنقدر این کودکان ترسیده بودند که دنبال راه دیگری برای کار کردن می‌گشتند. جمعیت امام علی(ع) همچنین توضیح داده است: «کدامین مسیر خلاف یا ناسالم جایگزین دستفروشی سر چهارراه‌ها می‌شود؟ آیا به مسئولان عزیز ما ربطی ندارد؟ کودکانی که برخی از آنها دیگر سر چهار‌راه نیستند، اما در لابه‌لای آب‌فروشی و گلاب‌فروشی سر مزار توسط خرده‌فروشان مواد مخدر جهت جابه‌جایی مواد از آنها استفاده می‌شود. کودکانی که بیش از هر چیز گرسنگی و فقر و نیاز آنها را وادار می‌کند که از صبح تا پاسی از شب برای تامین نیازهای خود و خانواده کار کنند.

ممانعت از کار کودکان آن هم به این شکل و شیوه بدون حل مشکلات و دردها و آسیب‌هایی که در زندگی این کودکان وجود دارد، داستان پیچیده‌ای است که گویی تنها ثمره آن پاک شدن چهره شهر از دردهایی است که گویی خیلی‌ها نمی‌توانند وجود آن را تحمل کنند. در نتیجه از آنجا که مساله فقط ظاهر شهر است و نه درد کودکان، راه‌حل‌های ساده و پیش پا‌افتاده و غیراصولی این‌چنینی، پیش‌روی مسئولان قرار می‌گیرد.

 

منبع: روزنامه فرهیختگان