مرد جوانی که خواهرش را قربانی شک خود کرده بود با تقاضای قصاص از سوی مادرش مواجه و پرونده به دادگاه کیفری استان فارس فرستاده شد...

 

مرد جوانی که خواهرش را قربانی شک خود کرده بود با تقاضای قصاص از سوی مادرش مواجه و پرونده به دادگاه کیفری استان فارس فرستاده شد.

به گزارش اعتماد، چندی پیش ماموران پلیس استان فارس با تماس تلفنی ناشناسی باخبر شدند جسد زن جوانی در یک گودال نزدیکی یک کوره آجرپزی در جاده فسا رها شده است.

با اعلام این خبر ماموران در محل حاضر شدند و جسد غرق در خون زن جوانی را داخل گودال پیدا کردند. پلیس دریافت جسد متعلق به زن جوانی به نام لیلا است که چند روز پیش خانواده اش گم شدن او را اطلاع داده بودند.

در حالی که به نظر می رسید عامل این جنایت خونین تمام سرنخ ها را از بین برده است آثار زخم های روی بدن لیلا نشان داد وی چند هفته قبل از مرگش با شخصی درگیر شده و از آنجایی که این زخم ها تازه است، بنابراین به نظر می رسد پیگیری این موضع بتواند به شناسایی قاتل منجر شود.

بررسی های انجام شده در مورد زخم ها نشان داد لیلا چند هفته قبل با برادرش باقر درگیر شده و برادرش با ضربات چاقو او را زخمی کرده اما لیلا از برادرش شکایتی نکرده بود.

ماموران برای بررسی اختلاف لیلا و برادرش، پسر جوان را دستگیر کردند. باقر در تحقیقات فنی به قتل خواهرش اعتراف کرد و گفت؛ من به لیلا مظنون بودم و فکر می کردم او کارهای خلاف انجام می دهد، به همین خاطر هم با او درگیر شدم و با چاقو وی را زدم. می خواستم او را بکشم اما زنده ماند.

وی در مورد روز حادثه گفت؛ بعد از آن حادثه دوباره نقشه قتل خواهرم را طراحی کردم. به خانه برادرم رفتم و موتورسیکلت او را گرفتم و به سمت خانه لیلا رفتم. در خیابان خواهرم را دیدم، سپس سعی کردم به بهانه یی او را با خودم همراه کنم. اول مخالفت کرد اما من آنقدر اصرار کردم که سوار موتور شد. سعی می کردم رفتارم را خیلی عادی نشان دهم حتی کنار جاده نگه داشتم و برایش خوراکی خریدم. وقتی وارد اتوبان شدم خواهرم شک کرد و پرسید کجا می روی، گفتم راه میانبری بلدم که می خواهم از آنجا بروم. دقایقی بعد وقتی وارد جاده خاکی شدم. او دیگر مطمئن شده بود که من قصدی دارم. هراسان از موتور پیاده شد و اصرار کرد به او بگویم چه نقشه یی در سرم است. من سکوت کردم.

خواهرم گریه می کرد و در آن لحظه از کاری که می خواستم بکنم، پشیمان شدم. خواهرم شروع به دویدن کرد و من به دنبالش رفتم و با چوب ضربه یی به او زدم. لیلا روی زمین افتاد. فکر کردم از ترس روی زمین افتاده. چندین بار او را صدا کردم، جواب نداد، بلندش کردم و دیدم مقدار زیادی خون از سرش رفته و او مرده است. بعد تصمیم گرفتم جسد را از بین ببرم. آن را در گودالی در همان نزدیکی انداختم.چند روزی بود که جسد خواهرم آنجا رها شده بود و من به شدت دچار عذاب وجدان شده بودم، به همین خاطر تصمیم گرفتم به صورت ناشناس با پلیس تماس بگیرم و نشانی جسد خواهرم را بدهم.

بعد از اعترافات باقر، مادر وی برایش تقاضای قصاص کرد. و به این ترتیب کیفرخواست به اتهام قتل عمد برای باقر صادر شد.  

 
گردآوری: گروه خبر سیمرغ
www.seemorgh.com/news