مصاحبه خواندنی کارلوس کی روش:فرگوسن گفت در ایران فقط وقتت را هدر می‌دهی!
کارلوس کی روش مصاحبه جدید و جالبی درباره ایران و شرایط حضورش در ایران انجام داده است که در ادامه خواهید خواند.

مصاحبه جدید کارلوس کی روش

کارلوس کی روش پس از گذراندن چند روز تعطیلات در پرتغال و آفریقای جنوبی، همچنان از صعود تیم ملی ایران به جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه - جایی که او و شاگردانش خود را آماده این می‌کنند که سرانجام به مرحله حذفی این رقابت‌ها برسند - لذت می‌برد.

سرمربی پرتغالی تیم ملی فوتبال کشورمان در مصاحبه‌ای مفصل با سایت پرتغالی «بانکادا» در مورد چرایی ماندنش در تیم ملی و اهدافش با این تیم صحبت کرد. بخش‌هایی از این مصاحبه را در زیر می‌خوانید:


* در ایران چه کار می‌کنید؟ چطور شد که مربی‌ای در سبک شما به یکباره از آنجا سر در آورد؟

من در جریان فرایند تاریخی پرونده مربوط به دوپینگ بودم و در حالی که کمیته انضباطی و شورای عدالت من را تبرئه کرده بودند، در نهایت از طریق مراجع مربوطه با هشت ماه محرومیت مواجه شدم. می‌خواستم درخواست تجدیدنظرخواهی بدهم، اما به‌عنوان یک شهروند پرتغالی نمی‌توانستم این کار را بکنم.  به هر حال نگرانی‌ام خیلی روشن بود، اگر محکوم به نقض قوانین دوپینگ می‌شدم، چهره بین‌المللی‌ام خدشه‌دار می‌شد و دیگر هرگز نمی‌توانستم جایی کار کنم. برای دفاع از خودم و پاک کردن اتهامات مربوطه باید به دادگاه اروپا می‌رفتم. در حالی که پیگیر این موضوع بودم، چندین پیشنهاد همکاری دریافت کردم از جمله واسکودوگاما و قطر. زمانی هم که در قطر بودم، پیشنهاد ایران پدیدار شدکهبه آنها هم گفتم درگیر پرونده‌ام هستم و باید منتظر رأی دادگاه اروپا باشم که ممکن است حکم محرومیت من را تأیید کنند. سپس رئیس فدراسیون فوتبال ایران به من گفت: «شما مربی‌ای هستید که ما به دنبالش هستیم، اگر نتیجه دادگاه طبق خواسته شما باشد که چه بهتر، اگر این‌طور نبود که ما مربی‌ دیگری را (به طور سمبلیک) روی نیمکت تیم ملی ایران خواهیم گذاشت، اما در واقع شما همه کاره و مسئول تیم خواهید بود». این در واقع اعتماد خاص آنها را نشان می‌داد و اگر این‌طور نبود من در خانه می‌نشستم و کار نمی‌کردم.


* فقط همین؟

خیر. من به ویروس قهرمانی جهان آغشته شده بودم و در سن ۳۷ سالگی و در سال ۱۹۹۰ به‌عنوان سرمربی، تیم جوانان پرتغال را به قهرمانی جام جهانی جوانان رساندم. با تمام احترامی که برای تورنمنت‌های دیگر قائل هستم، هیچ تورنمنتی به غیر از لیگ قهرمانان اروپا قابل قیاس با مسابقات جام جهانی نیست. این مسابقات هر چهار سال یکبار طعمی زیر زبان شما به وجود می‌آورد که نمی‌توانید جای دیگر آن را تجربه کنید. دلیل اولی که ایران را برای کار انتخاب کردم این بود که در این تیم می‌توانستم فرضیه به هم‌پیوستگی که داشتم را به اجرا بگذارم.

دوم اینکه با تیم ملی ایران این فرصت را داشتم تا به جام جهانی برزیل بروم، درست همان اتفاقی که در مورد تیم ملی پرتغال افتاد و به خاطر جام جهانی آفریقای جنوبی قید ادامه حضور در منچستریونایتد را در سال ۲۰۰۸ زدم، این در حالی بود که همچنان با منچستریونایتد قرارداد داشتم و قرار بود جانشین سرالکس فرگوسن شوم، اما فرصت حضور در جام جهانی آن هم در سرزمینی (آفریقای جنوبی) که در آنجا متولد شده بودم، روی تصمیمی که در نهایت گرفتم، خیلی تأثیرگذار بود. در مورد ایران هم فرصت حضور در جام جهانی برزیل، مهد فوتبال را داشتم. در کنار اینها با توجه به سابقه مربیگری‌ام با خودم گفتم که آیا جایی بهتر (از ایران) است که بتوانم وجهه خودم را به عنوان سرمربی تیم ملی بهبود ببخشم؟


* شما توضیح دادید که چرا تیم ملی ایران را به‌عنوان سرمربیگری انتخاب کردید، اما توضیح ندادید که چرا همچنان با گذشت هفت سال در این تیم هستید ...

پس از سه سال سرمربیگری تیم ملی ایران، (پس از جام جهانی ۲۰۱۴) تصمیم به ترک این کشور گرفتم، اما در ادامه نظرم تغییر کرد. به خاطر فدراسیون فوتبال و بازیکنان تیم ملی ایران از جمله بازیکنان جوانی که خودم به تیم ملی دعوت کرده بودم، تصمیم گرفتم که به کارم در این تیم ادامه بدهم و حالا هم حس خوبی دارم که روی نیمکت تیم ملی ماندم و دانش و تجربه‌ام را به بازیکنانی که در  طولاین هفت سال در اختیار داشتم و دردسری برایم نداشتند، انتقال دادم. آنها بازیکنانی هستند که زود یاد می‌گیرند و همان کاری را می‌کنند که من از آنها می‌خواهم. وقتی هدایت تیم ملی ایران را بر عهده گرفتم، تیم ملی تنها یک بازیکن شاغل در فوتبال اروپا داشت، اما در طول این سال‌هایی که من روی نیمکت ایران بوده‌ام، تعداد ملی‌پوشان شاغل در اروپا به ۱۴ بازیکن رسیده است. من حالا در تیمم بازیکنانی ۱۸ ساله دارم. زمانی که سرمربی تیم ملی شدم، بازیکنان باتجربه‌تر و مسن‌تری داشتم و سپس شروع به دعوت از بازیکنان جوان‌تر کردم، چون در تیم ملی چیزی به نام بازیکن جوان و دون‌پایه نداریم. دلیل دومی که تصمیم به ماندن در تیم ملی ایران گرفتم این بود که اگر من از بازیکنان ایرانی استفاده کردم و به جام جهانی برزیل رسیدم، پس باید می‌ماندم و خودم را وقف آنها و پروژه مدنظرم می‌کردم.


* آیا این باورش سخت نیست که شما به خاطر قدردانی از ایرانی‌ها در تیم ملی ماندید؟

این عجیب است؟


* عجیب این است چون در گذشته چیزهای دیگر روی شما تأثیرگذار نبود...

اما من فرصت آمدن به فوتبال اروپا را داشتم که برخی از آن پیشنهادها خوب بودند. زمانی که تصمیم گرفتم تا به کارم با  تیم ملی ایران ادامه بدهم از چهار تیم ملی پیشنهاد داشتم که آفریقای جنوبی و الجزایر از آن جمله بودند. تصمیم گرفته بودم که به کارم در ایران ادامه ندهم، اما با خودم فکر کردم اگر به آفریقای جنوبی بروم باید با رئیس فدراسیون جدیدی طرف شوم و تجربه منفی هم از حضورم در آنجا داشتم. سپس الجزایر سعی در استخدام من کرد و با مسئولان این فدراسیون در لیسبون پرتغال ملاقات کردم و حتی پیش‌قراردادی هم بین خودمان نوشتیم و همه چیز هم خوب بود، اما در نهایت تصمیمی احساسی گرفتم. اولین باری که به آنجا (ایران) رفتم به عنوان پناهنده بود، چون در آن مقطع فکر می‌کردم همه‌ دنیا علیه من است. سرآلکس گاهی با من تماس می‌گرفت و می‌گفت «چه کار می‌کنی آنجا؟ تو داری وقت و استعدادت را هدر می‌دهی؟».

من هم با یادآوردی خاطره‌ای از رئال مادرید پاسخ او را دادم، زمانی که کارم را با رئال مادرید شروع کردم، پس از شکست خانگی مقابل مایورکا که به دنبال شکست از لاکرونیا رقم خورد، زیدان با ضربه سری که به حریف زد، همه چیز را خراب کرد. سرآلکس روز یکشنبه بود که به من زنگ زد و گفت که «فردا چه کاره‌ای؟»، که من در پاسخ گفتم «بعد از نتیجه امروز به نظرت باید چه کار کنم؟ من حتی نمی‌توانم از خانه‌ام خارج شوم». فرگوسن هم در پاسخ به من گفت «صبحانه خوبی آماده کن که فردا می‌آیم پیشت». فردا به فرودگاه رفتم و او را به خانه‌ام آوردم و صبحانه را با هم خوردیم و با یکدیگر صحبت کردیم. سرآلکس سپس به من گفت «اینجا آمدم تا بگویم اگر اتفاقی برای تو بیفتد، ما همچنان منتظر تو هستیم». سپس پیشنهادی از تاتنهام دریافت کردم، جایی که می‌توانستم درآمد بهتری داشته باشم، اما نمی‌توانستم به تیمی بروم که مقابل سرآلکس قرار بگیریم، آن هم پس آن رفتاری که با من داشت. همین یک ماه پیش بود که دوباره فرگوسن به من گفت که داری وقت و استعدادت را در ایران هدر می‌دهی.


* در تیم ملی ایران شما روحیه اتحاد و همبستگی را جا انداخته‌اید. این تیم در جام جهانی ۲۰۱۸ چه کار خواهد کرد؟

احتمالاتی پیش‌روی ماست. من با وجود داشتن ۱۴، ۱۵ بازیکنی که در فوتبال اروپا بازی می‌کنند، خیلی امیدوار هستم. ما حالا کمی جاه‌طلب‌تر هستیم. این در حالی است که در هر چهار جام جهانی قبلی ایران موفق به صعود از مرحله گروهی نشده است، بنابراین باید تلاش کنیم تا با کنار زدن موانع به مرحله حذفی جام جهانی برسیم. این پذیرفته نیست که ایران تنها برای حضور در مرحله گروهی به مسابقات جام جهانی برود و باید با برنامه به روسیه برویم. تیم ملی حالا باتجربه‌تر است، به بلوغ لازم رسیده و نسبتاٌ تیمی بهتر نسبت به چهار سال پیش داریم. این تغییر درست مثل این است که از شب به روز آمده‌ایم. امروز من در هر پست دو بازیکن دارم، اما در نهایت موفقیت ما در جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه به دو چیز بستگی دارد یکی برنامه آماده‌سازی جاه‌طلبانه است، چون اگر می‌خواهیم که در سطح جهانی بهتر باشیم، باید در برنامه آماده‌سازی هم بهتر عمل کنیم. دوم هم امیدواریم به اینکه قرعه خوبی نصیب‌مان شود. اگر در گروه متعادلی قرار بگیریم، شانس صعود به مرحله بعد را خواهیم داشت.


* شرایط کار در ایران هم آسان نیست ...

یکی از بدترین شرایط کاری در جهان. حتی تیم‌هایی که در نیمه پایین جدول رده‌بندی فیفا هستند نیز شرایط بدی به مانند ما ندارند. زمین‌های بد، مشکلات مالی و زمین تمرین. همه اینها را در کنار تحریم‌هایی که علیه ایران وضع شده را در نظر بگیرید که کل جامعه ایران از جمله ورزش را تحت‌تأثیر قرار داده است. در سوی دیگر اما شور و شوقی ایرانیان به فوتبال و بلندپروازی آنها و در دسترس بود مسئولان کشور برای فراهم آوردن شرایط، اوضاع را کمی تغییر می‌دهد، اما در مجموع سرمربیگری ایران یک چالش است.


* در طول سال چه مدت در ایران هستید؟

نیمی از سال. ویژگی‌های سرمربیگری در تیم ملی ایجاب می‌کند که من همواره در رفت و آمد باشم تا بازی‌های رقبا و بازیکنانم را ببینم. در طول دو سال گذشته اما بیشتر در خارج از ایران بوده‌ام چون بازیکنان بیشتری در خارج از ایران داشته‌ام. به هر حال من برعکس مربی باشگاهی، ساکنی تمام وقت نیستم.


گردآوری:گروه ورزش سیمرغ
seemorgh.com/sport
منبع: 11news.ir