مشکل استقلالی که منصوریان رهبری میکند چیست
شاید اگر از هواداران استقلال بپرسند احساسشان نسبت به باخت تیم مورد علاقه شان به تراکتورسازی چیست؟ باشند عده ای که این شکست خانگی ناراحتشان نکرده باشد!

 

 یادداشت: مشکل استقلال منصوریان چیست؟

هرچه باشد طرف دیگر مسابقه قلعه نویی استقلالی را روی نیمکتش داشت و از آن مهمتر اینکه تراکتور اصلی ترین رقیب پرسپولیس بر سر تصاحب قهرمانی لیگ برتر شانزدهم به حساب می آید.با این حساب تقدیم کردن سه امتیاز به سرخپوشان تبریزی را می شود گامی برای مانع تراشی بر سر راه قهرمانی پرسپولیس دانست و این شکست را با همین چاشنی هضم کرد.

اما شاید اگر از همان هواداران درباره آینده آبی پوشان بپرسید، احتمالاً بیشترشان نسبت به استقلال منصوریان دچار تردید و حتی نامیدی و البته با درصد بالا قطع امید کرده از قهرمانی در لیگ برتر شده باشند. در حالی که در لیگ فشرده ای که هنوز مسیری طولانی تا خط پایان دارد نمی شود از هفته سیزدهم ادعای قطعی قهرمان نشدن استقلال را عنوان کرد اما اگر جرات بیان این امر باشد، پس از نمایش استقلال مقابل تراکتور در آزادی، باید اذعان کرد که استقلال این فصل قهرمان لیگ برتر نخواهد شد.

این البته نه به خاطر قدرت مهار نشدنی رقبا، بلکه ضعف خود آبی هاست. تیمی که بی توجه به گذشته، همه چیز را در فصل جدید از نو ساخته و به همین خاطر هنوز و حتی با سپری شدن 13 بازی به ایده تاکتیکی روشنی نرسیده است. ایده ای که با آن بتواند قدرتش را بر حریفان دیکته کند و بهترین نمایش را از بازیکنان نامدار و با کیفیتش بگیرد. در این بین هستند نفراتی مثل امید ابراهیمی که در مرداب تاکتیکی منصوریان گرفتار شده اند. دلیل این امر هم کاملاً مشخص است، دستیارانی که همتراز با نام، توقع و شرایط تیمی بزرگ و مدعی که میلیون ها هوادار دارد، نیستند و به خاطر ضعف فنی توان کمک کردن و رفع مشکلات استقلال را ندارند.

منصوریان که رابطه خوبش با بازیکنان بر کسی پوشیده نیست، به واسطه همین رابطه توانسته نفرات سرشناس زیادی را در استقلال فصل 96-95 در اختیار داشته باشد اما سوال اینجاست که آیا او توانسته از داشته هایش بهترین استفاده و بیشترین بهره را ببرد؟ جواب سوال قطعاً خیر است، وگرنه کسب 18 امتیاز از 13 بازی و میانگین یک گل خورده در هر بازی هیچ تیمی را مدعی قهرمانی لیگ برتر نمی کند.

تاسف آور اینکه گِره کار آبی های پایتخت اتفاقاً درست جایی خورده که باید نقطه قوتش باشد. استقلال منصوریان کمبودی از لحاظ مهره ندارد اما تا دلتان بخواهد در مورد مدیریت آنها اشکال دارد. تیمی که در خط دفاعی بازیکنان پا به توپ خوبی در اختیار دارد (مگویان، کریمی، حسینی، رابسون و ...) اما نمی تواند و یا شاید نمی خواهد از نیمه زمین خودی بازیسازی کند. چیزی که خط میانی قدرتمندش را که با وجود فرشید اسماعیلی، بختیار، جابر، خسرو و ... روی توپ بسیار با مهارت است و به خاطر همین ویژگی های فردی در پوشش فضا فوق العاده ضعیف، را از کار می اندازد. پس در توپ رسانی به خط حمله و مهاجمان هم محکوم به شکست است و این همان شرایط نامطلوبی است که استقلال در آن گرفتار شده است.

حالا که استقلال نمی خواهد از این شیوه (بازیسازی از عقب زمین و مالکیت توپ در میانه میدان) پیروی کند و قصد دارد به سرعت کاوه و بازی اغلب مستقیم در خط حمله اکتفا کند بازی دادن چند مهره پا به توپ و تکنیکی در میانه میدان هدر دادن نفرات است. حتی برای ادامه دادن با همین رویه هم می توان تصمیمات بهتری گرفت. اینکه با دو بال کناری و مهاجم نوک، پای به میدان گذاشت تا خط هافبک دونده و درگیر شونده به کار پرس بپردازد. در این حالت می شود یعقوب کریمی را جلوتر برد، یک هافبک طراح را کم کرد و کمربند میانی را قدرتی تر کرد تا دوندگی در خط میانی موثر واقع شود و خط حمله توپ بیشتری در اختیار داشته باشد. آن وقت مدافعین هم تا دلشان بخواهد می توانند بازی مستقیم و بلند انجام دهند چون تصاحب توپ در زمین حریف با نفرات بیشتر شانس بیشتری خواهد داشت.

شاید پذیرفتن اینکه استقلال این فصل جز مدعیان قهرمانی در لیگ برتر محسوب نمی شود برای همه دوستداران این تیم سخت و آزار دهنده خواهد بود اما کمترین فایده آن این است که به مربی محبوب و جوانشان جرات می دهد شجاعت بیشتری در ترکیب تیمش به خرج دهد. دلخوشی به اینکه مجید حسینی، فرشید اسماعیلی، بهنام برزای، یعقوب و محسن کریمی و بازیکنانی از این دست آینده استقلال را تشکیل خواهند داد (اگر نخواهیم بگوئیم تضمین خواهند کرد) و در عوض بازی دادن به برخی نفرات، از همین حالا نتایج و تاثیرش را گذاشته است، لااقل می تواند آینده روشنی برای استقلال متصور سازد، که به این استقلال، با ارائه چنین نمایش هایی امیدی نیست.

 

منبع: ورزش سه