فیروز کریمی در خبرورزشی از همه چیز و همه جا سخن گفت.
 

خبرآنلاین: عصر سه‌شنبه 29 شهریور که مثل همیشه و برای احوالپرسی به فیروز کریمی زنگ زدم، خیلی معمولی گفتم: «آقافیروز، سری به ما نمی‌زنی؟» فیروز کریمی را سال‌هاست می‌شناسیم، او از 5، 6 سال پیش اعلام کرد دیگر با رسانه‌های مکتوب مصاحبه نمی‌کند چراکه به زعم او «آنها حرف‌هایش را با استنباط خودشان می‌نویسند در حالی که من جملات و کلماتم را به دقت انتخاب می‌کنم و تأکید دارم مردم همان‌طور که می‌گویم، بشنوند.»
کریمی در تمام این سال‌ها فقط یک‌بار 3 سال پیش به خبرورزشی آمده بود و بس، این‌بار هم بدعت‌شکنی کرد و گفت: «فردا ظهر اول اذان آنجا هستم، برای ناهار هم باقالی‌پلو با مرغ بگیر!» به این ترتیب «آقای خاص» سر وعده به خبرورزشی آمد و همان اول هم گفت: «پاسخگوی هر سؤالی هستم به جز مسائل شخصی و خصوصی که هیچ ربطی به فوتبال هم ندارد.» به قولش هم عمل کرد، رک و پوست‌کنده از هرچه پرسیدیم، صادقانه جواب داد و آنقدر بحث دلنشین بود که بیش از چهار ساعت به طول انجامید و البته در صحبت با کریمی نمی‌شود روی یک مسیر مشخص جلو رفت!
خیلی از حرف‌ها پیش ما امانت است اما هر حرف فیروز کریمی به خواندن و شنیدنش می‌ارزد. مطمئنیم از وقتی که می‌گذارید، پشیمان نخواهید شد! پس این شما و این هم حرف‌های «فیروز کریمی».
***
*از برنامه 90 شروع کنیم، در مورد حرف‌های مجتبی جباری چه نظری دارید؟
من برنامه را ندیدم ولی خیلی‌ها زنگ زدند و گفتند مجتبی چه گفته،‌ حرف‌های او فقط وظیفه ما را سنگین‌تر کرد که بیشتر وقت بگذاریم و مطالعه کنیم.
*سؤال اینجاست که فیروز کریمی چه کرده؟
من برای جباری همان کاری را کردم که برای همه شاگردانم می‌کنم، حالا مجتبی در برنامه‌ای پربیننده آن را بر زبان آورده، خیلی‌های دیگر هم قبلاً در جراید گفته‌اند.
*اینکه فیروز کریمی «فنی‌ترین»‌ مربی ماست و تیم‌هایش خوب فوتبال بازی می‌کنند؟
حالا نکته‌ای را اینجا بگویم؛ من از زمان افسری در نیروی انتظامی و به خاطر موتورسواری در زمستان سینوس‌هایم عفونت کرده، وقتی رفتم تبریز سرمای آنجا باعث عود کردن بیماری‌ام شد. طوری که در بازگشت به تهران دو ماه و ده روز در بیمارستان بستری و 21 میلیون واحد آنتی‌بیوتیک به من زدند (عکس‌هایش را نشان می‌دهد) و این شکلی شدم! این داستان باعث فرصتی شد تا 6 ماه روی فوتبال مدرن و امروزی مطالعه کنم و حالا فهمیدم فوتبال اینی نیست که ما بازی می‌کنیم!
* همه قبول دارند که در کارنامه فیروز کریمی بدترین نتایج متعلق به دوره استقلال در لیگ هفتم است ولی جباری می‌گوید تمرینات‌ شما خوب بوده...
مجتبی در ابومسلم شاگرد من بود، من خودم او، خسرو حیدری و آندو تیموریان را برای خدمت سربازی به ابومسلم بردم و آنها هم در آن شرایط مهیا خیلی خوب همه‌چیز را می‌گرفتند اما باور کنید در استقلال من «شیک‌ترین» تمرینات عمرم را دادم، ‌از نظر من شیک یعنی بهترین از هر نظر...
*پس چرا این تمرینات جواب نداد؟
دلایل دیگری داشت.
* حالا 3،‌ 4 سال گذشته، نمی‌خواهید توضیح بدهید؟
گفتنش جز تکدرخاطر و کدورت حاصلی ندارد. ضمناً یک‌بار گفته‌ام.
*شما برنامه «خنده‌بازار» و قسمت مربوط به خودتان را دیدید؟!
بله و اصلاً هم نتوانستند درست ادای مرا درآورند! من صدای زمخت و دورگه‌ای دارم که خیلی سخت تقلید می‌شود و میمیک چهره‌ام نیز موقع حرف زدن و بسته به شرایط محیط و نوع حرف تغییر می‌کند. این‌ها را رعایت نکردند!
*با این برنامه موافقید؟
نباید نواقص خدادادی افراد را مسخره کنند چون دست ما نیست. به جز این من مشکلی با طنز و خندیدن مردم ندارم. به علی دایی هم پیغام دادم ناراحت نباش، تو مطرح هستی که تقلیدت را می‌کنند. نمی‌شود از کسی حرف زد که مردم اصلاً او را نمی‌شناسند.
*حالا چرا طرف را با کروکودیل مقایسه کردید؟ (باخنده)
من اگر هیچی ندارم، حداقل دندان‌هایم سالم و مرتب است. آن بنده خدا دندان‌هایش شبیه کروکودیل بود!
* اگر به خودتان می‌گفتند بیا بازی کن، می‌رفتید؟
مگر سر سریال 2-5-3 خودم نرفتم؟ داشتیم فیلم مستند زندگی‌ام «آقای خاص» را در باشگاه راه‌آهن فیلمبرداری می‌کردیم که گفتند آن طرف گروهی مشغول ساخت سریال هستند و موضوعش فوتبال است. می‌خواهند شما را ببینند تا بازیگر بهتر نقش را درآورد. گفتم وقتی خودم هستم، چرا سراغ تقلید بروید؟!
*اسم فیلم زندگی‌تان شد «آقای خاص» و گفتید مورینیو «بچه خاص» است!
معلومه! وقتی من مشهور بودم، اون کودکستان می‌رفت! حالاحالاها خیلی برایش زود است که جای مرا بگیرد!
*نظرتان در مورد مورینیو چیست؟ چه از نظر فنی و چه رفتاری که خیلی‌ها می‌گویند کثیف است!
شما تمرین این آدم را ببین تا بفهمی چه ظلمی در حق مربیان ایرانی می‌شود. من چند فیلمش را دارم، به خدا همان کاری را می‌کنند که ما می‌کنیم. حالا ببین چه امکاناتی در اختیار اوست. یا همین گواردیولا؛ فکر می‌کنی به «مسی» چه می‌گوید؟ راه می‌افتد در هر بازی و همه را به هم می‌ریزد، دو گل می‌زند و دو پاس گل می‌دهد و بارسلونا می‌برد. آن وقت همه می‌گویند «گواردیولا» چه کرد!
*یعنی منکر تأثیرگذاری گواردیولا در بارسا هستید؟ حداقل از نظر روانی...
من می‌گویم گواردیولا با چی این هماهنگی و رفاقت را در بارسا ایجاد کرده، با حرف؟! همین الان به شما از هم پاشیده‌ترین تیم ایران را بدهند، تیمی که از نظر روانی به هم ریخته است. شما برای ایجاد هماهنگی و رفاقت چه می‌کنید؟ کار خاصی وجود دارد یا حرف می‌زنید؟ در حرف جوک می‌گویی یا قصه؟!
*شما بگویید رفاقت را چطور می‌شود در تیم ایجاد کرد که همه یکدل باشند؟
من سلطان رفاقتم، درس روانشناسی خوانده و در کنار فوق‌لیسانس عمری به عنوان پلیس و مربی با اقشار مختلف و روحیات گوناگون سروکار داشته‌ام. چه کسی در فوتبال ایران بیشتر از من رفیق دارد؟
*و البته دشمن هم زیاد دارید!
مسلماً،‌ ولی فرق هست، رفیق از تو خصلت و خوبی می‌بیند و رفیق می‌شود ولی دشمن خیلی وقت‌ها دلیلی ندارد. دوستی در اراک زمانی مرا دعوت کرد و دو روز مهمانش بودم. موقع خداحافظی حلالیت طلبید که سه سال پشت سرت حرف زده‌ام و حالا دیدم اصلاً آن نیستی که به من گفته بودند. خیلی‌ها ندیده دشمنی می‌کنند، تحت‌تأثیر حرف این و آن. ریشه دشمنی این و آن را هم که دنبال کنی، به یک منفعت می‌رسد که چون سلب شده دشمنی می‌کند. شما از بین این همه مدیر و مربی و سرپرست و شاگرد یکی را پیدا کن بگوید من پشت‌سر کسی حرف زده‌ام. یک کلمه، اگر کسی پیدا شد من هر جریمه‌ای را می‌دهم. یکی را پیدا کن از شاگردانم که من کمکش نکرده باشم، حتی کمک مالی. یکی بگوید فیروز کریمی به من بد کرد.
*نیما نکیسا می‌گوید!
این مسئله استثناست و توضیح دارد. نیما به اعتبار من آمد اهواز، درتهران به او 60 میلیون می‌دادند و قرار بود ما 80 میلیون بدهیم. شهرام شفیعی‌زاده زنده است،‌ از او بپرسید. نیما که آمد گفتند 60 میلیون! شرمندگی‌اش برای من ماند و حتماً یک روز برای نیما جبران می‌کنم ولی آن ماجرا ناخواسته بود.
*ظاهراً دستیاران‌تان این کار را از شما یاد گرفته‌اند!
من به فراز کاری ندارم، هرکس سیاست خودش را دارد و پاسخگوی کار خودش است و باید از خود او در مورد این مسائل امسال پاس بپرسی ولی از نظر من این کار بدی است.
* چرا فیروز کریمی با این همه شاگرد در تیم‌ملی و آوردن آخرین قهرمانی باشگاهی در آسیا به یک‌باره از طرح اول فوتبال می‌رود؟ ضعیف‌تر از شما یک دهه در لیگ‌برتر مربیگری کرده‌اند و شما به لیگ یک می‌روی، چقدر خودت مقصری؟
در کل مقصر خاله‌ها هستند! خاله و خاله‌بازی پدر فوتبال را درآورده! یکی از من پرسید چطور مربی شوم؟ گفتم ببین در فامیل‌تان چه کسی پتانسیل پیشرفت دارد؟ از الان به او بچسب! فردا که مدیر شد، تو هم مربی می‌شوی! مربی برای پیاده کردن افکارش 5 سال برنامه می‌دهد ولی کدام مدیر ما 5 سال سر کار هست؟ طرف نمی‌داند تا آخر فصل هست یا نه، پس سراغ دوست و فامیل می‌رود تا آنها به نوایی برسند!
*یک مقطع هرکس می‌خواست از لیگ یک صعود کند، سراغ شما می‌آمد، یعنی شهرت شما به این شد که متخصص لیگ یک هستید.
قبول دارم که خودم هم در این مسئله مقصر بودم ولی نگاه کن چه تیم‌هایی از لیگ‌برتر سراغ امثال من می‌آیند؟ همه آویزان‌ها! همین الان از 4 تیم پیشنهاد دارم، همان‌هایی که اول فصل سراغ فامیل و رفیق‌بازی می‌روند و امثال فیروز کریمی را نمی‌بینند. وقتی مسابقات شروع می‌شود و می‌بیند فوتبال الکی نیست، برای حفظ خودش سراغ «فوتبالی‌ها» می‌آید و می‌گوید فیروز کمک! اول همین فصل قرار بود به تیمی بروم ولی لحظه آخر رفیق‌بازی کرد! هفته پنجم که فهمید کار خراب شده، آمد سراغ من که این بار من قبول نکردم.
*پس چوب نتایج بد استقلال را نمی‌خورید؟
اصلاً. من خودم با خودم شرط کرده‌ام بعد از این در لیگ‌برتر فقط تیمی می‌گیرم که برای قهرمانی یا سهمیه آسیا بجنگد و بسته شود. در لیگ یک هم صددرصد برای صعود و قهرمانی. مثال ایرانی نمی‌زنم که به کسی برنخورد ولی همین رفیق شما گواردیولا! جایی کار می‌کند که بهترین بازیکنان را دارد، بهترین امکانات و شرایط ایده‌آل برای موفقیت مهیاست. ما باید الگو بگیریم.
*حرف استقلال شد، چطور شد سر از این تیم درآوردید؟
سعید رمضانی کاپیتان من در استقلال اهواز بود، بعد از یک بازی آمد و گفت ناصرخان خدابیامرز خواسته بروی کمک. ساعت یک نیمه‌شب توافق کردیم و چهار عصر نشستم روی نیمکت، اشتباه بود.
*در تمرین اول هم که میخ را محکم کوبیدید!
من هر جا بودم، از جوانان و امید ستاره می‌آوردم. وقتی امثال آندو و جباری در زمین ثابت می‌کنند بهتر از همه هستند،‌ چرا باید یکی نان اسمش را بخورد؟ در استقلال این چیزها در اوج بود، سر تمرین بازیکنی که رفته عمل زیبایی بینی کرده و به خاطرش هد نمی‌زند (در حالی که نان باشگاه را می‌خورد) بابت محکم بازی کردن دیگری که بزرگ‌تر از او هم هست، به او توهین می‌کند. توقع دارید من چه کنم؟ سکوت؟ حق‌کشی؟ یکی آمده سرخود برای خودش مرخصی رد کرده! فردا صدایش کردم، گفت دستم شکسته، نمی‌توانم تمرین کنم! گفتم فوتبال با پاست، اگر آمدی که آمدی وگرنه خداحافظ‍! بعدازظهر نفر اول سر تمرین بود!
*اگر زمان به عقب برگردد، باز هم بعد از بازی با صنعت‌نفت، ستاره‌ها را می‌دوانید؟
بله، ترک‌ها مثلی دارند که می‌گوید: «شمشیر را بزرگ بردار که اگر نبرید، لااقل بشکند» قبلش به بچه‌ها گفته بودم تا تاکتیک‌های تیم جا بیفتد، باید با دوندگی و جنگندگی بیشتر جور بکشید و جبران کنید. وقتی در بازی نمی‌دوند، یعنی مشکل جسمی دارند، پس باید تمرین بدنی بیشتر شود!
* در استقلال همه بزرگان «هو» شدند جز شما، چرا؟
به من تا روز آخر«تو» هم نگفتند. بازی آخر را باختیم، شعار دادند: «کریمی دوستت داریم.» مردم ما خیلی خوب فوتبال را می‌فهمند، تمرینات را می‌دیدند، با همان تمرینات میلاد میداودی می‌ترکاند ولی بازیکنی که رفته دماغش را با عمل، سربالا کرده، معلوم است دنبال فوتبال نیست!
*با فرهاد مجیدی هم مشکل داشتید؟
فرهاد را خودم در بهمن ستاره کردم ولی هفت بازی برایم گل نزد! بازیکن روز خوب و بد دارد، همین رونالدو بعد از اینکه 5 تا از بارسلونا خوردند، گفت قرار نیست من 34 هفته ستاره باشم. 20 بازی عالی، 10 تا متوسط و 4 بازی هم ضعیف هستم. فرهاد هم دوره ضعفش بود. روی او حساب کرده بودم ولی نشد. برهانی هم دقیقه 86 دربی دروازه خالی را اوت زد! جنسم جور نبود...
*خیلی از شاگردان‌تان سعی کردند از شما تقلید کنند، به همین دلیل کار فنی خوب آنها دیده نشد و اسیر حواشی هم شدند. چرا کنترل حواشی را یادشان ندادید؟
حاشیه‌ مال بیرون زمین است و کار فنی درون مستطیل. این‌ها نباید با هم قاطی شوند. ضمناً هر مربی راه و روش و سیاست و سلیقه خودش را دارد. هرکس باید خودش باشد، من الان از شبکه 5 پیشنهاد مجری‌گری دارم و مسئولان عالی‌رتبه تلویزیون هم OK داده‌اند. مقابل دوربین رفتن در برنامه زنده الکی نیست، باید از هزار آزمون و فیلتر عبور کنی و وقتی مرا تأیید می‌کنند،‌ یعنی بلدم جلوی دوربین چه کنم. من مقابل دوربین خودم هستم، ادا نیست. همانی که اینجا یا در خانه‌ام هستم، مقابل خودی و غریبه.
*و به همین دلیل هم از هر سن و قشری دوست‌تان دارند؟
ببین علی دایی راست می‌گوید، حرف بی‌ربط نمی‌زند و کلمه نابجا هم استفاده نمی‌کند. او مثل تحصیلکرده‌های دیگر جمله‌بندی درستی هم دارد ولی مقابل دوربین خودش نیست. فرهاد کاظمی هم آن اوایل این‌طوری بود، الان خیلی بهتر شده. مردم صداقت را دوست دارند، من خودم را سانسور نمی‌کنم.
*کمی از پرسپولیس صحبت کنیم، به نظر شما سردار رویانیان می‌تواند موفق باشد؟
بله، او هم مدیری تواناست و هم می‌تواند منابع مالی خوب جذب کند.
*عده‌ای می‌گویند وزن علی کریمی از پرسپولیس بیشتر است و به همین دلیل تیم با او نتیجه نمی‌گیرد.
هرگز، حتی مسی هم هرگز بزرگ‌تر از بارسلونا نمی‌شود. ضمناً من کاملاً مخالف این ایده هستم،‌ اگر کریمی نبود، پرسپولیس خیلی بدتر نتیجه می‌گرفت.
*مشکل پرسپولیس چیست؟
همین الان پرسپولیس می‌تواند قهرمان شود. کریمی پتانسیل لیدری دارد، او می‌تواند تیمش را درست رهبری کند به شرطی که بقیه کنار او درست کار کنند. بازیکنان پرسپولیس به طور انفرادی عالی هستند فقط باید در کار تیمی قرار بگیرند.
*دقیقاً همین جا مشکل تیم است!
دوسوم این بچه‌ها شاگرد من بوده و زیرنظر من چنان درخشیده‌اند که به تیم‌ملی رسیدند. شیث، غلامرضا، فشنگچی، محمد نوری، نورمحمدی و... بهترین‌های ایران هستند که به پرسپولیس رفتند ولی الان از نظر روحی - روانی استرس دارند. تیم گل اول را می‌خورد، فکر می‌کند باخته، وقتی مربی بعد از یک گل سجده می‌کند، یعنی تیم از نظر روحی تحت‌فشار است. تا یک توپ خراب می‌شود، مربی باید حالت بیچاره‌ها را به خود بگیرد. بازیکن از مربی کنار زمین تأثیر می‌گیرد و او خودش را بزند، بازیکن به هم می‌ریزد. آن لحظه باید به بازیکن بگویی «20، 20» این کارها و حرف‌ها مال مصاحبه بعد از بازی است.
*بعد از بازی هم که فقط از داوری ایراد می‌گیرند!
بهتر است جلسه را بپیچانی تا از این حرف‌ها بزنی! اینکه جلوی خبرنگار بگویی حسن بد بود، حسین خراب کرد، بازیکنت را خراب کرده‌ای! من این نکته را از یک مربی صاحبنام و سپیدمو یاد گرفتم که بعد از هر باخت همه‌چیز را گردن بازیکنان می‌انداخت! من این کار را نکردم.
*ولی شما هم بازیکن را بعد از یک دقیقه تعویض کرده‌اید!
بازی در جام‌حذفی برابر صبا در قم بود. محسن یوسفی را دقیقه 82 فرستادم تو و دقیقه 83 کشیدم بیرون. جانشین او دقیقه 84 برای استقلال گل زد! این دلیل دارد، من به بازیکن وظیفه‌ای می‌دهم در حد توان و پتانسیل او. حالا به هر دلیل وقتی نتوانست در زمین آن را اجرا کند، باید بیرون بیاید. تاکتیک تیم و شرح وظایف همه از قبل مشخص است.
*ولی شاید چند دقیقه زمان کافی نباشد، شاید یک بار خراب کرد!
بازیکنی که تا دقیقه 25 وظیفه‌اش را انجام نداد تا دقیقه 50 هم خراب می‌کند!
*استثنا ندارد؟
چرا، ولی استثنا، قاعده نمی‌شود. فرهاد مجیدی استثناست ولی یک روز کل تیم ایراد دارد یا شاید روز بد فرهاد باشد. من چند بار تذکر می‌دهم و بعد تعویضش می‌کنم. آن هم با اطلاع قبلی که مثلاً 3 دقیقه دیگر بیرون می‌آیی.
*بازیکن در آن 3 دقیقه روحیه بازی دارد؟
همان 3 دقیقه وظایفی دارد: 1- اخطار نگیرد 2- نگذارد حریف گل بزند. 3- کار دیگری را خراب نکند. قرار نیست شق‌القمر کند!
*فیروز کریمی استاد روانشناسی است اما نمی‌تواند از آرش برهانی بازی بگیرد. همین برهانی ضعیف لیگ هفتم، در لیگ هشتم آقای گل می‌شود!
روحیه با روحیه فرق دارد. شما یک کلمه را به سه نفر مختلف سه جور متفاوت می‌گویی و جواب می‌گیری اما گاهی می‌شود که هرچه بلدی و هر راهکاری می‌زنی، جواب نمی‌دهد.
*علی پروین می‌گفت «پیوس 90 دقیقه راه برود، تعویضش نمی‌کنم چون در یک لحظه کارش را می‌کند و گل می‌زند».
من این حرف را قبول ندارم. پروین می‌گفت 10 نفر بدوند و توپ را بدهند فرشاد گل بزند، من می‌گویم همه بدوند و همه گل بزنند. ضمناً اگر فرشاد همان توپ دقیقه 90 را نزد چه؟ اگر حریف از کمبود دوندگی او قبل از 90، سه تا به ما زد چه؟
*این هم هست!
آن وقت عذاب وجدان داری! من دقیقه 30 تکلیفم معلوم است، حالا اشتباه همیشه هست ولی من کارم را کرده‌ام.
*استقلال امسال خوب بسته شده؟
دست روی هرکس بگذاری، دکتر فتح‌ا...زاده برایت می‌خرد!
*ولی رحمتی ذخیره ندارد.
رحمتی استثناست، جنس تیم جور است.
*ولی اگر دقیقه 60 رحمتی در دربی مصدوم می‌شد چه؟
در فوتبال با اگر و شاید کار نمی‌کنند! ضمناً شما آن طرف را نگاه کن، بین دروازه‌بانان مدعی بازی کردن چه کسی می‌آید ذخیره رحمتی بنشیند؟!
*بهترین تیم‌های لیگ از نظر مهره؟
استقلال، پرسپولیس، فولاد، راه‌آهن و تراکتورسازی.
*الان قدیمی‌های پرسپولیس خیلی از مدافعان این تیم انتقاد می‌کنند.
چون مربی نیستند! شما بگو در ایران دفاع وسط بهتر از نصرتی و نورمحمدی داریم؟ یکی‌یکی اسم ببر تا من با دلیل و مدرک ثابت کنم این‌ها بهترین هستند ولی کسانی که می‌گویند این‌ها بدند، برای حرف‌شان دلیل ندارند.
*اما تماشاگران خیلی ناراحت هستند.
تماشاچی مو می‌بیند ولی مربی پیچش مو. هر مربی آمده یک دهه است نصرتی را فیکس گذاشته، مگر می‌شود الکی 70 بازی ملی کرد؟
*علی کریمی و فرهاد مجیدی در این سن بهترین هستند. چرا؟
در فوتبال سن یک عدد است، بدن و هوش و آمادگی مهم است. اینکه شما چه تاکتیکی داری و کدام بازیکن بهتر می‌تواند خواسته‌هایت را در زمین اجرا کند.
*خود شما همیشه در تیم‌تان بازیکن مسن داشتید.
فضلی و عنایتی هنوز هم بهترین هستند. خداوکیلی وقتی طرف عالی است، چطور او را کنار بگذاری؟ چه ربطی دارد که چهل ساله است؟ به من چه؟!
*به این ترتیب در همه تیم‌هایتان همه‌کاره بودید!
مدیر وظیفه دیگری دارد. فتح‌ا...زاده ظرف سه ماهی که من در استقلال بودم، یک‌بار نگفت اردو کجاست، او کارش را بلد بود، به زیردستانش اختیار و مسئولیت می‌داد و از آنها بازخواست می‌کرد. اگر قرار باشد مدیر تیمت بازیکن را تعیین کند، می‌شود حکایت فوتبال ما که هفته دهم مدیران دست به دامن امثال ما می‌شوند که بیا درستش کن!
*همین مدیران بازیکن نالایق می‌آورند و پول بیت‌المال را دور می‌ریزند، فامیل‌بازی می‌کنند و... بعد اسم شما و فرهاد کاظمی به عنوان منشوری بد در می‌رود...
اول بحث گفتم یک بازیکن بیاور که من کمک مالی به او نکرده باشم. یعنی ما پول هم دادیم ولی مدیر می‌گوید بازیکن را بردار، نخواستی بگذار روی سکو! آخر چرا پول بیت‌المال را هدر می‌دهی؟
* فرهاد کاظمی هم به گواه همه دست خیر دارد.
یک مثال بزنم؛ در بهمن بازیکنی داشتیم که استوک نداشت. من اگر می‌گفتم این پول را بگیر برو کفش بخر، غرورش جریحه‌دار می‌شد. با فرهاد نمایش اجرا می‌کردیم که من کفشی با شماره پای آن بازیکن بپوشم، بعد با فرهاد مسابقه پنالتی بدهم و ببازم و بعد بگویم این کفش به درد من نمی‌خورد و این‌جوری بدهیم به آن بازیکن. این را گفتم تا بدانید رودربایستی بچه‌ها با من خیلی زیاد بود ولی با فرهاد راحت بودند. به من از مشکلات‌شان نمی‌گفتند ولی از فرهاد پول دستی می‌گرفتند. بعد به این آدم تهمت زدند...
*فوتبال کثیف است یا تمیز؟
تمیز، من روی شنیده‌ها حرف نمی‌زنم و تا خودم چیزی نبینم، فتوا نمی‌دهم.
*این قانون 65 ساله‌ها از کجا آمد؟
فیفا و AFC دنبال تزریق نشاط به فوتبال هستند. کسی که این قانون را گذاشت، نیت و هدفش همین بود ولی راه را اشتباه رفت.
*شما چقدر وقت داری؟
10 سال! خداوکیلی محمود یاوری شاداب‌تر است یا X؟ اصغر شرفی جوان‌تر و سرحال‌تر است یا Y که هر وقت روی نیمکت او را می‌بینی، یاد عزا و ماتم و مرگ می‌افتی؟! مربی داریم 20 سال از اینها کوچک‌تر ولی روحیه بابابزرگ‌شان را دارد!
*قهرمان لیگ؟
مگر از هفته پنجم می‌شود سرنوشت لیگ 34 هفته‌ای را پیش‌بینی کرد؟ مگر کسی در لیگ 73 باور می‌کرد بهمن دوم شود؟
*به فاصله 8 هفته تا پایان 11 امتیاز از پرسپولیس، در مسابقات 2 امتیازی پیش بودید. شایعه شد بعضی‌ها علیه شما کودتا کردند!
فرهاد کاظمی با رخصت خودم آمد ولی عده‌ای ... گذشت و رفت، بگذریم!
*می‌گفتند عابدینی به شما قول تیم‌ملی داده!
من خودم دستیار استانکو بودم! اول فصل که شروع شد، عابدینی رئیس فدراسیون بود و من هم مربی تیم‌ملی اما صد روز بیشتر کار نکردم و استعفا دادم. تیم به بازی‌های آسیایی 1994 هیروشیما رفت و در برگشت عابدینی از فدراسیون به پرسپولیس آمد.
*چرا استعفا دادید؟
چون دیدم استانکو فردا می‌رود کشورش و دلارهایش را خرج می‌کند ولی من باید در این کشور جواب مردم را بدهم. استانکو می‌گفت هرچه من می‌گویم، درست است و هر کار بگویم، بی‌چون و چرا انجام بدهید. من هم گفتم نه، ما نماینده مربیان ایرانی هستیم و خودمان صاحب رأی و سلیقه‌ایم. اگر حرفت منطقی باشد، قبول، اگر نه بحث می‌کنیم و ما را قانع کن. دوستان در همین هتل هویزه آمدند پادرمیانی، من یک ایراد از تاکتیک استانکو گرفتم که چرا باید هرکس از هرکجا گرفت برای دایی سانتر کند؟ آمدیم پیشانی دایی کورک زد! بعد چه؟
*چه کسانی بودند؟
من، آقامهدی مناجاتی، اکبر مالکی و مسعود معینی. من به همه ثابت کردم تمرین او غلط است، استانکو هم شروع کرد به دادوبیداد! من هم آمدم بیرون، خداحافظ!
*بعداً عابدینی فهمید حق با شما بوده؟
بله، ما با هم در شروع لیگ کری داشتیم، خودش بعداً گفت اشتباه کرده.
*الان و بعد از جریانات داماش، در مورد عابدینی چه می‌گویید؟
هرکس خدمات او را به کشور انکار کند، دروغگو یا مغرض است. من در آن ماجرا حداکثر خویشتن‌داری را کردم تا جواب بزرگ‌تر و پیشکسوت را ندهم ولی توانم کم بود. باید بیشتر تحمل می‌کردم.
*نظرتان در مورد کفاشیان چیست؟
او تمام تلاشش را کرد، صادقانه و خالص. کفاشیان قصور نکرد، توان او همین‌قدر بود که دیدیم.
*برای بهبود اوضاع چه باید کرد؟
تغییر در اساسنامه، به زودی در یک کنفرانس مطبوعاتی جزئیات را می‌گویم.
*کروش را چطور می‌بینید؟
من هنوز تمرینی از ایشان ندیده‌ام.
*شما همیشه منتقد مربی خارجی بودید!
نه، من می‌گویم آنها جایی کار می‌کنند که از پایه همه چیز درست است. ما اول یک نسل را از پایه درست بسازیم و بعد برایش مربی خارجی بیاوریم. طرف می‌آید اینجا، فکر می‌کند بازیکن ملی ما مثل کریس رونالدوست اما بعد می‌بیند طرف استپ بلد نیست! خب چه کاری بکند؟
*کروش هم نمی‌تواند؟
او که بدتر از همه! از همان دادن بازوبند کاپیتانی به جواد نکونام در حضور علی کریمی نشان داد کم دارد!
*ولی خود کریمی در قید و بند کاپیتانی نیست!
در دیزی باز است، حیای گربه کجاست؟ می‌شود من که در عمرم یک خط ننوشته‌ام، بیایم جلوی شما سردبیر شوم؟ زشت نیست؟
*اما کروش برای همه‌چیز برنامه دارد.
راه رفتن به (...) که معلوم است، نقشه نمی‌خواهد! شما فکر می‌کنی خیلی مهم است؟!
*طرف 6 سال در منچستر و رئال همه‌کاره بوده!
فنی‌اش قبول، من می‌گویم کارایی لازم را اینجا ندارد. او در فوتبالی رشد کرده که همه کارشان را درست انجام می‌دهند. لب خط بازیکن می‌داند چه باید بکند اما اینجا طرف از پشت محوطه جریمه حریف پاس به عقب به گلر می‌دهد! بازیکن توپ لو داده، جای برگشتن در اسکوربورد نگاه می‌کند! سومی وسط بازی جای تکل موهایش را درست می‌کند!
*پس جام‌جهانی نمی‌رویم؟
راه برای همه سخت است، برای ما ناهموار.
*فیروز کریمی برمی‌گردد؟ همانطور در اوج و مقتدر؟
خیلی سخت است. سازندگی هر چیز مشکل است و خراب کردنش آسان. من 20 سال ساختم، فرهاد کاظمی ساخت و با یک «ف.ک» همه‌چیز را خراب کردند. خود شما نوشتید در زمان صفایی محقق آلمانی از فیفا آمد و فقط کار فیروز کریمی را تأیید کرد. صفایی فراهانی به همان گزارش استناد و همیشه می‌گفت مربی ایرانی بی‌سواد است. دهه 90 و در قهرمانی لیگ، قهرمانی آسیا، تیم‌ملی،‌صد شاگرد ملی‌پوش و ... همه چه شد؟ کاری کردند که دو سال در خانه حبس شدم. خجالت می‌کشیدم با خانواده بیرون بروم. همه می‌گفتند چه کردی که منشوری شدی؟منشوری یعنی چه؟ دردم آمد، دلم شکست...
* چرا دفاع نکردی؟
چه کار باید می‌کردم که نکردم؟
*سر قرار‌داد‌ها چه، دستیارانتان هم تخلفی نکردند؟
چند بار گفتم، یک نفر بیاورید که بگوید ریالی فیروز‌کریمی از من گرفت.
*به فکر خداحافظی نیفتادید در آن شرایط سخت؟
وقتی در جامعه همه سراغت را می‌گیرند یعنی دیگر فقط مال خودت نیستی. خیلی وقت‌ها مردم مرا می‌بینند و از کمبود‌ها می‌گویند تا در مصاحبه بازگو کنم. نمی‌توانم خودم برای خودم تصمیم بگیرم.
*خیلی‌ها در بازگشت مجدد ناکام ماندند. نمی‌ترسید؟
تیمی را خودم ببندم اگر با 10 امتیاز اختلاف قهرمان نشد برای همیشه می‌روم. 90 درصد تیم‌های فعلی را با نصف بودجه الان می‌گیرم، اگر رتبه بالاتر نرفتند، دارم بزنید!
*بین لیگ‌برتر و لیگ‌یک کدام‌یک را جذاب‌تر می‌دانید؟
قطعاً لیگ برتر ولی لیگ‌یک حسنش این است که فقط باید اول شوی وگرنه هیچ! در لیگ‌برتر 4 تیم سهمیه می‌گیرند ولی لیگ یک شهر بی‌کلانتر است!
*دامادتان مربی خوبی می‌شود؟
الان هم جزو بهترین‌هاست.
*بحث نفر اول و دوم بودن با او می‌کنید؟
بستگی دارد نفر اول کی باشد. الان حسن آقای حبیبی مربیگری کند من با افتخار نفر دومش می‌شوم. باید دید نفر اول کیست.
*اگر جوانتر از شما بود چه؟
برای حفظ پرستیژم مدیر‌فنی می‌شوم!
*از آن مدیر‌فنی‌‌های معروف؟
مدیر‌فنی باید لخت شود و در زمین مشکل را حل کند. سالی که فراز را برای سرمربیگری معرفی کردم، به‌طور طبیعی کم‌تجربه بود و هفته‌های اول به مشکل خورد. 3 جلسه خودم رفتم داخل زمین و تیم را تمرین دادم. مسئله که حل شد خود فراز ادامه داد مدیر‌فنی و مربی مثل نفر اول و دوم باید مکمل هم باشند، مثل زن و مرد، یکی خشن یکی مهربان.
*در زوج شما و آقا فرهاد خشن چه کسی بود؟
خدا نگذرد از کسانی که برایش حرف درست کردند. فرهاد خیلی با محبت‌تر از من است به فکر همه هست، حتی آدم معتاد. او جان ید‌الله سلیمانی را نجات داد و اگر بخواهم از کار‌های خیر کاظمی حرف بزنم، تازه آنها که من می‌دانم، چند روز طول می‌کشد.
*زمانی خیلی اختلاف داشتید؟
دو برادر هم دعوایشان می‌شود اما در همان بحبوحه دعوا او بدون اطلاع من و در غیاب من هزینه بیمارستان همسرم را داده بود.
*الان حرف دربی است، شما در تنها دربی‌تان حریف قطبی بودید؟
باید آن روز 5 تا از ما می‌خورد! خیلی شانس داشت!
*و پرسپولیس؟
هر وقت این دو تیم در اوج قدرت باشند فوتبال ملی ما پیشرفت می‌کند و برعکس، پس به خاطر ملت و اعتبار خودمان همیشه آرزوی سربلندی و موفقیت استقلال و پرسپولیس را دارم. هر کاری هم از دستم برآید دریغ نخواهم کرد.
*حرف آخر
هیچ! خسته نباشید.


حرف‌هایی از جنس فیروز کریمی
*جباری تنها بازیکن ماست که می‌توانست در رئال بازی کند. می‌گویم رئال، چون او از ژاوی و اینیستا بهتر است! بعضی وقت‌ها گفتن یکسری حقایق چون دور از ذهن‌ها و باور‌هاست باعث خنده یا ناراحتی می‌شود، مثل اینکه بگویی من از فلانی بهترم، در حالی که هستی. داستان مجتبی هم همین است.
*خبرنگار جوانی برای مصاحبه جلو آمده، خودش را به در و دیوار می‌کوبد تا برسد به آن سؤالی که می‌خواهد! حالا سؤالش هم مربوط به زندگی شخصی است، آخر مسائل شخصی افراد چه ربطی به پیشرفت فوتبال دارد؟ به چه درد مردم می‌خورد؟!
*سر ماجرای اسب‌ها شانس آوردید! وانت دوستم را گرفتم و رفتم اسب‌ها را پشت آن سوار کنم و بیاورم جلوی خبرورزشی که همسرم قسمم داد و نگذاشت! نوشته بودید 180 میلیون پول اسب دادم، در حالی که فروشنده می‌گفت همه پای هم یک میلیون و دویست و من فقط 700 هزار تومان دادم! می‌خواستم بگویم همه‌اش مال شما!
*بازی داشتیم با تیم همایون‌خان‌ شاهرخی، دروازه‌بان ما فامیلش «لک» بود و گل‌هایی که قبل از بازی بین مربیان رد‌وبدل می‌شود، دست او بود. ما رفتیم داخل زمین و او نیامد، همینطور که به همایون خان نزدیک می‌شدم با صدای بلند صدا می‌زد؛ «لک، لک، لک‌لک!» آقا کل نیمکت ما در کسری از ثانیه می‌گفتند: «لک‌لک»! همایون خان فکر کرد ما لک‌لک گم کرده‌ایم! همین که دستیارم گفت: «آن‌جاست، دارد می‌آید» همه برگشتند به آن سمت که لک‌لک ما را ببینند!
*بازیکن و مربی خارجی موقع انتخاب تیم به قهرمانی و موفقیت فکر می‌کنند و بر این اساس انتخاب می‌کنند، اینجا فقط ملاک پول است! از هر بازیکنی بپرستی بهترین مدیر کیست می‌گوید فتح‌ا...‌زاده! چرا؟ چون هرطور هست پول بازیکن را می‌رساند! حالا مدیریت و اخلاق و روانشناسی و... دیگر برایشان مهم نیست.
* فتح‌ا...‌زاده را دوست دارم و همیشه از او تعریف می‌کنم چون از نوابغ مدیریت در فوتبال ماست. او همه فاکتور‌های لازم برای مدیریت را دارد.
*استقلال بد بسته شد، اختلاف بود، مادرم فوت کرد، مجیدی مصدوم شد، مشکلات هجوم آورد و خلاصه همه بدشانسی‌های عالم جمع شدند تا ما نتیجه نگیریم.
*زمان افسری گهگاه به مردم گیر بی‌خود می‌دادم ولی اغلب راه می‌آمدم!
*لیگ ششم استقلال‌ اهواز قهرمان بود ولی گل سالم ما را نگرفتند و سایپا جام گرفت. آن سال اول فصل شفیعی‌زاده کاغذ داد دستم که همه‌کاره خودتی من هم یکی یکی بچه‌ها را صدا زدم برای قرارد‌اد. اولی گفت 250 تا می‌خواهم، گفتم «تا» واحد پول جدید است؟! بعدی و بعدی، خلاصه همه بالای 200 می‌گفتند، آخر گفتم 70 میلیون می‌دهم، می‌خواهید بسم‌الله، نمی‌خواهید خدانگهدار! قیمت بازیکن را که نباید مدیر تعیین کند.
*در استقلال آن زمان عده‌ای هنوز درک نکرده بودند وقتی 80 هزار نفر به خاطر این پیراهن می‌آیند نباید دلسرد و ناراحت برگردند.
*هرکس با فتح‌ا...‌زاده کار می‌کند خوشبخت است چون حاجی در چک کشیدن جگر شیر دارد! دست روی هرکس بگذاری می‌آورد!
*مربی باید خودش باشد، جلوی دوربین و خانه و خیابان و سر تمرین همیشه یک جور باشد. اگر بخواهی جایی نقش بازی کنی یا ادای کسی را درآوری باختی.
*من تا سال 67 دفاع بازی می‌کردم. وزنم 60 کیلو نمی‌شد و همه می‌گفتند این اسکلت را راحت رد می‌کنیم ولی طوری طرف را می‌زدم که غش می‌کرد!
*نسل ما اگر امروز بودند همه بالای سقف می‌گرفتند!
*با فرهاد کاظمی مرتب رفت‌وآمد داریم. او از نظر فنی و اخلاقی و اجتماعی و همه صفات لازم برای مربیگری از همه کسانی که مربی ملی شدند بهتر است. محال است از او توهین و بی‌ادبی یا بی‌احترامی ببینی.
*قلعه‌نویی موفق است، چون خوش‌فکر و بلد است از بازیکن درست بازی بگیرد.
*در فوتبال هرچه در نوجوانی و جوانی یاد گرفتی دیگر همان است. شاگردان من وسط هزار نفر مشخص می‌شوند چون بلدند بغل پا بزنند.
*می‌خواهم دوره‌ای سر تمرین شاگردانم بروم و کمک کنم.
*فرهاد پور‌غلامی وسط بازی داشت یادداشت می‌نوشت. مربی نباید لحظه‌ای چشم از بازی بردارد، تو نکته‌ای را که به ذهنت رسیده بگو، دستیارت بنویسد!
*در تیراندازی می‌گویند نباید دستت روی ماشه برود. اول دراز بکش، بعد بزن، حالا طرف در حال ایستاده یک ثانیه اشتباه کرده و ده نفر را می‌کشد! بعد هم می‌گوید شرمنده، یک لحظه اشتباه کردم! چه فایده‌ای دارد؟ من به بازیکنم وظیفه «قابل اجرا» و در حد توانش می‌دهم، یک لحظه هم خطا کرد، تعویض است.
*پاس 1370 بهترین تیم عمرم بود، با پول نقد رفتم بازار و بهترین‌ها را داشتم.
*قلعه‌نویی روی حساب تیم می‌بندد. او دفاع و دروازه‌بان را عالی می‌گیرد و تیم عقب می‌رود، بعد یکی مثل محرم را دارد که جای پاس طلا می‌دهد! آن جلو هم توره را دارد که 50 متر را در 5 ثانیه می‌رود! سرزن هم دارد، معلوم است که قهرمان می‌شود.
*همه تیم‌ها لیست‌شان را پر می‌کنند. به جز آن 18 بازیکن اصلی، چند نفر هستند که سر جمع 90 دقیقه برای تیم بازی نمی‌کنند اما پولشان را تمام و کمال می‌گیرند و حاشیه هم درست می‌کنند! شما اگر فقط 18 نفر بگیری و پول بقیه را صرف آن 18 نفر و تدارکات تیم بکنی درست است این یعنی مدیریت.
*ادبیات من همین است. در خانه و همه‌جا همینطور صحبت می‌کنم اما تلویزیون از سی دقیقه مصاحبه من همان 30 ثانیه طنزش را نشان می‌داد شما هم همان روحیه طنز مرا می‌دیدید. من توهین نمی‌کنم، بی‌احترامی ندارم، حرمت‌شکن نیستم، ضعف‌ها و انتقادات را به طنز می‌گویم که همه می‌گویند بهترین راه

 
گردآوری:گروه ورزش سیمرغ
برچسب ها: