سرمربی تیم ملی در گفت و گویی اختصاصی با خبرآنلاین از اتفاقات بازی ایران و کره و البته بازی پیش رو با ازبکستان می گوید.

خبرآنلاین: کارلوس کروش ، او حالا آرامش بیشتری دارد . تیم ملی با تاکتیک مربی توانست بازی سخت با کره جنوبی را معجزه آسا با برد پشت سر بگذارد و این برد نوبرانه بهانه ای بود برای یک ملت تا جشن بگیرند. مردمی که مدت هاست فشار گرانی توان شان را گرفته و باری روی دوش شان سنگینی می کند. آنها که تمام دلخوشی شان بود پیروزی های تیم ملی فوتبال. بازیکنانی با ارقام میلیاردی که آنها هم چند ماهی غیر از ناکامی چیزی نداشتند. امروز اما شرایط عوض شده . برد به کره روحیه انگیز شده. این قدر هیجان انگیز که همه بزنند و بکوبند . همین اتفاق البته باعث ترس کارلوس کروش شوده. سرمربی با تجربه تیم ملی می گوید:« انفاقی نیفتاده که برایش جشن بگیریم.» او در گفت و گویی اختصاصی با خبرآنلاین ، از شرایط تیم ملی فوتبال می گوید. گفت و گویی که با کمک دوست خوب مان آرین قاسمی ، مترجم خوب کادرفنی تیم ملی و البته امید نمازی عزیز ، انجام گرفته. جا دارد از زحمات این دوستان عزیز برای انجام گفت و گو تشکر کنیم.
*فکر می کنم اول خود شما شروع کنید. یک جمع بندی کوتاه از چیزهایی که اتفاق افتاده.
باز هم می گویم ، صعود به جام جهانی مثل یک تکه کیک نیست. بیش از 200 تیم رقابت را شروع می کنند اما در پایان فقط 32 تیم برتر به این بازی ها می رسند. اگر قرار است آنجا باشیم باید هم درون و هم بیرون از زمین ، سخت کار کنیم. برای بسیاری از کشورها ، سال ها طول کشیده تا به اینجا برسند. خیلی زحمت کشیدند و سختی ها را طی کردند تا بتوانند در سطح اول فوتبال دنیا باشند. با در نظر گرفتن این نکات باید بگوییم ، غیر از ژاپن تقریبا همه تیم ها کار سختی دارند برای اینکه به جام جهانی برسند ولی ژاپنی ها استحقاق جایی که هستند را دارند چون از 30 سال قبل برای جایگاه امروزشان تلاش کردند و باید به آنها برای این تلاش شلن احترام گذاشت. ما هم اگر می خواهیم قدم در این مسیر بگذاریم باید کارمان را شروع کنیم و خیلی سخت ، کار کنیم. حتی همین ژاپن وقتی هفته قبل توانست فرانسه را در پاریس ببرد ، چیزی گفت که خیلی برایم زیبا بود. توجه کنید او چه گفته ، خیلی مهم است. او گفته بود بله ما بازی را از فرانسه بردیم و خیلی خوشحالیم اما از این بازی فهمیدم ما خیلی دوریم از طح دنیا . برای همین باید برگردیم و خیلی سخت کار کنیم. وقتی ژاپنی ها بعد از بردن فرانسه در پاریس این حرف را می زنند ، درس های مهمی برای ما وجود دارد. ما از 4 بازی 7 انمتیاز گرفتیم و شرایط خیلی بد نیست اما چیزی که همین حالا مرا می ترساند این است که فرصت مساعدی نیست برای گرفتن جشن. ما اینجا فقط 3 امتیاز گرفتیم برای رفتن به جام جهانی . از الان باید خیلی سخت تر کار کنیم. باید حسن استفاده را از این خوشحالی و غرور ملی استفاده کنیم خیلی بیشتر پیش برویم. چون بازی ازبکستان خیلی سخت تر است از بازی کره.
*خیلی از منتقدان بازی ایران و کره را به دو بخش تقسیم می کنند. 60 دقیقه بد تا قبل از اخراج شجاعی و 30 دقیقه خوب بعد از 10 نفره شدن تیم.
من به این حرف ها احترام می گذارم اما این حق را برای خودم قائلم که این گفته را قبول نداشته باشم. افرادی که می گویند ما در 60 دقیقه اول فوتبال خوبی بازی نکردیم ، فکر می کنم فوتبال را خیلی با دقت نگاه نمی کنند. ما بازی را در برابر کره ای شروع کردیم که جایگاهش صدر جدول گروه مان بود. 25 پله بالاتر از ما در رنکینگ فیفا. میزبان جام جهانی بوده و نتایجی را در این بازی ها گرفته که برای همه ما در فوتبال ایران یک رویای بزرگ است. تیم ما چشم تو چشم یاران کره بازی را شروع کرد. عملکرد تیم عالی بود از همان شروع مسابقه. ما به آن دفاع و حمله تیمی که می خواستیم رسیدیم. در تمام صحنه ها حنگیدیم. گاهی بردیم و گاهی هم باختیم. آن وقت الان به من می گویی تیم خوب نبوده؟ اگر این تفکر را داری ، به جای فوتبال باید بروی اپرا ببینی که جایش در استادیوم فوتبال نیست. شما یک رقابت گلادیاتوری بودید که در آن ما سعی می کردیم توپ را کنترل کنیم آن وقت می گویید تیم خوب نبود؟ آیا شما متوجه این نیستید که ما تنها توانستیم در 30 دقیقه آخر بهتر باشیم چون 60 دقیقه اول آنها را حسابی خسته کرده بودیم. اگر این را نگرفته باشید ، باید بگویم خیلی خوب فوتبال را نگاه نمی کنید یا نمی شناسید.
*شاید توپ هایی که به تیر دروازه مان خورد.
بله موافقم . توپ های خطرناکی به تیر دروازه مان خورد و شانس یارمان بود. ولی تیر دروازه هم بخشی از بازی است. اولین بخت گل را در مسابقه ، کدام تیم به دست آورد؟ آنها یا ما؟ من که قبل از بازی هم گفته بودم برای بردن این بازی باید کمی هم شانس یارمان باشد. تازه بازی با لبنان را یادت رفته؟ چقدر توپ زدیم و گلر لبنانی ها گرفت؟ راستی توپ های زیادی هم به تیر دروازه مان نخورد. فقط یک توپ به تیر دروازه مان خورد چون توپ دوم را در شرایط آفساید به تیر کوبیده بودند و بازی متوقف شده بود.آیا این اهمیت بیشتری دارد یا دیسیپلین تیمی ما یا تمرکز تیمی مان ، یا انگیزه جنگجویانه ای که تیم ما داشت. یک کم بیشتر و عمیق تر واقعیت ها را ببینیم. شروع کنیم یاد بگیریم که قدردان تلاش هایی باشیم که انجام می گیرد. تفاوت افرادی که فوتبال را می فهمند با آنهایی که می فهمند می دانیی در چیست؟ بگذار برایت این را در مثالی از منچستر توضیح بدهم. در اولترافورد ، هواداران مکنچستر دفاعی که توپ را از روی خط بر می گرداند ، می دوید و سرش را جلوی توپ می گذاشت ، همان طوری تشویق می کردند که گلزن شان را با هیجان تشویق می کردند.
*عده ای دیگر از کارشناسان می گویند اخراج مسعود یک شوک روحی مثبت به تیم بود و عامل بردمان شد. شما با این حرف موافقید؟
نه . اصلا این بحث قابل قبول نیست. بازی 11 به 11 را نمی شود با 11 به 10 مقایسه کرد. با اخراج مسعود ما ناچار شدیم که عقب بکشیم . برنامه های مان به هم ریخت. برای همین هم هست که می گویم شما نمی توانید این بازی را به دو بخش تقسیم کنید ، چون برای اینکه هر کاری را انجام بدهید باید هر دو دست تان را با هم داشته باشید. ما آن 60 دقیقه انرژی گذاشتیم تا کره ای ها را خسته کنیم و به هدف مان برسیم.
*قبل از بازی مربی کره گفته بود بازی را در 20 دققه اول تمام می کنند اما شما گفتید این بازی 90 دقیقه است و برنده اش در 20 دقیقه آخر مشخص می شود. این نشان از استراتژی ما داشت یا یک اتفاق؟
سئوالم این است که آخر بازی حرف کدام یک از ما درست بود؟ در آخر بازی دیدید که چه کسی درست می گفت. ما این بازی را بردیم چون در تمام دقیق توانستیم بازی را کنترل کنیم. یکی از دلایل موفقیت ما این بود که اداره شان کردیم. آنها اصلا طوری که دوست داشتند ، نتوانستند بازی کنند. ما توپ های بلند شان را خیلی خوب زدیم با اینکه تیم شان خیلی بلند قد بود. آنها فشار زیادی روی ما آوردند با توپ های هوایی شان اما در عمل دیدید که این توپ ها برای شان کارساز نشد.
*گفتید بازی با ازبکستان خیلی سخت تر از بازی با کره است . چه برنامه ای برای آن بازی دارید؟
فکر می کنم الان مردم متوجه می شوند چه برد بزرگی را ما به دست آوردیم در بازی با ازبکستان. آن روز کسی باورش نشد چه اتفاق بزرگ و زیبایی بود 3 امتیازی که از تاشکند آوردیم . شما 2 راه در زمین فوتبال دارید. یکی اینکه زمین مسابقه و حقایق را ببینید یا اینکه نگاه تان را طوری به بدن تان بگیرید فقط ناف تان را ببینید. این یک نگاه غیر واقعی است که مشکل ساز می شود. بازی با ازبکستان به 3 دلیل برای ما خیلی سخت است. آنها با بردن قط ، دوباره به مسیر اصلی صعود برگشتند. انگیزه و روحیه خیلی خوبی دارند. در درجه دوم ، ما کره را بردیم و این پیروزی ازبک ها را بیدار کرده و هوشیار و سوم اینکه آنها در خانه به ما باختند و می آیند به تهران تا انتقام بگیرند. برای این است که می گویم وقت جشن گرفتن نیست و باید همه در کنار هم تمرکز کنیم و هر کاری که لازم است را برای موفقیت تیم ملی انجام بدهیم. یکسری اظهار نظر های انتقادی می شود که من دارم این حرف ها را می شنوم و استفاده می کنم اما بعد از مساوی با قطر و باخت به لبنان نباید اجازه بدهیم که تیم هایی از این دست به تهران بیایند و از ما امتیاز بگیرند. این درس بزرگی است که با باخت برابر لبنان یاد گرفتیم. ما احتیجای به حریفان مان نداریم که شکست مان بدهند. اینجا داریم افرادی که می توانند ما را بازنده کنند. افرادی هستند که به اتحاد مان لطمه می زنند و مشکل می سازند تا نتوانیم نتیجه بگیریم و موفق باشیم. خوشبختانه الان می دانیم آنها چه کسانی هستند و کجا قرار دارند. برای همین با آرامش بهتری می توانیم کارمان را پیش ببریم. الان اتحاد خوبی داریم. الان مسئولیت مان دو چندان شده چون از رئیس جمهور و رئیس مجلس گرفته تا وزیر و رئیس و دبیر فدراسیون همه به تمرینات ما آمدند برای حمایت از تیم. مردم هم که در بازی با کره سنگ تمام گذاشتند. بازیکنان و کادرفنی در کنار رسانه ها و البته مهمتر از همه این ها باید بگویم مردم ، مردم و باز هم مردم بودند که کمک کردند در این برد. ما به اتحادی رسیدیم که باید آن را حفظ کنیم چون عامل پیروزی مان می شود. ما باید این اتفاق را در بازی با ازبکستان هم داشته باشیم برای موفقیت.
*بازی با کره شاید یک استثناء باشد از نظر استقبال مردم اما شما در این 20 ماه کمتر تنها ماندید از بازی با اندونزی و بحرین گرفته تا قطر و همین کره ، هیچ وقت کمتر از 50 هزار نفر برای حمایت از تیم ملی نیامده است.
برای همین است که من مدام می گویم مردم ، ممنون تان هستیم. این برد هدیه ای است برای تقدیر از زحمات شما. باز هم می گویم. این را به بازیکنانم گفتم که باید طوری بازی کنیم که مردم از ما راضی باشند و خوشحال. مردمی که خیلی سخت کار می کنند از صبح تا شب و به ورزشگاه می آیند تا بعد از یک روز کاری سخت ، تیم ملی شان را تشویق کنند. حق آنها این است که با شادی از ورزشگاه برگردند و برای همین ما باید خیلی تلاش کنیم. الان زمان سختی است برای مردم دنیا . ما افرادی که حرفه مان شاد کردن دل مردم است باید هر کاری بکنیم تا لبخند را روی لب شان بنشانیم. برای آنهایی که 5 صبح سر کار می روند و وقتی بر می گردند هوا تاریک شده ، باید دست به از خود گذشتگی بزنیم. آنها که در اوج خستگی هم ساعت ها در ورزشگاه فقط تیم ملی کشورشان را تشوبق می کنند. این کمترین کاری است که می توانیم انجام بدهیم. قبل از بازی هم این حرف ها را به بازیکنانم زدم تا وقتی سوت داور را شنیدند و از زمین بیرون آمدند بتوانند سرشان را جلوی مردم بالا بگیرند و به خود ببالند. من می خواهم بازیکنانم با غرور بازی کنند و با بالاترین انگیزه طوری که از زمین بیرون می آیند که در زمین پوست انداخته باشند.
*آخر بازی با کره ، مردم از ته دل بازیکنان را «باغیرت» صدا می زدند. این اتفاق در 4 بازی بعدی هم می افتد. یعنی باز هم بچه ها برای رسیدن به موفقیت ، سر جلوی توپ می گذارند؟
این حداقل کاری است که باید انجام بدهیم. من امیدوارم حتی بازی به بازی این احساس بهتر و بهتر بشود اما رمز موفقیت این است که یاد بگیریم که چطور پیروزی های مان را تداوم بدهیم. این فضا باید در هر بازی تکرار شود نه فقط در بازی با کره جنوبی. قبل از بازی گفتم این بهترین کمپ مان بود چون تقریبا تمام بازیکنان اصلی بودند ، تمرینات خیلی خوبی داشتیم ، برای اینکه این بردها تکرار شود ، باید از بردمان شاد باشیم اما در بادش خواب مان نبرد. به بچه ها گفتم الان مسئولیت شان سخت تر شده. چون دارند به باشگاه های شان بر می گردند برای بازی در لیگ. آنجا بازیکنان زیادی هستند که رویای بازی در تیم ملی را دارند. ملی پوشان باید طوزی بازی کنند در باشگاه های شان که نشان بدهند چرا پیراهن تیم ملی را بر تن دارند. این تنها راهی است که آنها احترام شان را به بازیکنان دیگر لیگ نشان می دهند. تقریبا دل همه بازیکنان لیگ با تیم ملی است. بچه های ملی پوش باید بروند و دلیل ملی پوش بودن شان را در زمین برای تیم های باشگاهی شان اثبات کنند و من به آنها اعتماد دارم. اعتماد دارم اما این دلیلی نمی شود که چشم هایم را بر دیگر بازیکنان می بندم. اتفاق بازی ها را با دقت بیشتری می بینم تا هر کسی که بهترین است را دعوت کنمتا در اردوی بعدی باشند.
*اردویی که دوباره حرف های مربیان را به همراه می آورد!
باز هم تکرار می کنم ، ما این برنامه را از مدت ها پیش اعلام کردیم. برنامه ای که ماه ها قبل به تائید مسئولان لیگ رسیده است. ما الان 7 امتیاز داریم . امتیازاتی که حاصل برنامه ریزی و اردوهایی است که سپری کردیم. چه کسی پشت این موفقیت نسبی بوده است؟ فوتبال ایران است که ما را ساپورت کرده ، باشگاه ها ، مربیان شان و فدراسیون . تمامی آنها گذشت کردند تا تیم ملی بتواند موفق باشد. از احمد حسن زاده گرفته که در اردو بود اما روی نیمکت هم نتوانست بنشیند تا نکونام ، از فولاد گرفته تا استقلال و پرسپولیس ، همه دسن اندرکاران فوتبال حتی مسئولان تدارکات تیم ها ، اگر متحد نبودند و هارمونی نداشتند ، این پیروزی به دست نمی آمد. ولی قرار نیست در این مسیر همه با همه تصمیمات هم یک حرف را بزنیم . حالا اگر یکی از ما خواست مسیر روی پل را استفاده کند یا یکی دیگر از تونل رد شد ، ایرادی ندارد ولی در نهایت همه ما در بخش اصلی قصه برای موفقیت به یک بزرگراه می رسیم که مسیر نهایی موفقیت است. آنجاست که باید در کنار هم برانیم و با هم تلاش کنیم برای موفقیت. این نکته ای بود که باعث شد تا ما برنده باشیم. وقتی همه در کنار هم ایستادیم ، هیچ تزلزلی نشان ندادیم و توانستیم رو به جلو برویم ، برنده شدیم. این چیزی است که باید ادامه بدهیم.
*شما همیشه در تیم های تان PLAY MAKER های خوبی داشتید ولی الان در تیم ملی ایران ، جای یک بازیساز در تیم خالی است.
آره شاید PLAY MAKERنداشته باشم اما بازیکنان دیگری دارم که بازی را همان طور که می خواهم می سازند. ببین همیشه همه بازیکنان کامل نیستند و باید سعی کنیم با مجموعه ای از بازیکنان ، یک تیم را کامل کنیم. ما ضرب المثلی پرتغالی داریم که می گوید وقتی به شکار می روی اگر سگ شکاری نداشتی ، حتما گربه ات را به همراه ببر چون در نهایت این ها از یک خانواده هستند. من شاید در تیمم شیر نداشته باشم اما پلنگ و ببر و یوزپلنگ زیاد دارم که اتحاد شان جای خالی شیر را در زمین پر می کند! (می خندد)
*افسوس نبودن مجتبی یا محرم نویدکیا را در این زمان نمی خورید؟
در این لحظه باید بگویم بهتر است واقعیت ها را قبول کنیم و در رویاهای مان نمانیم. ایران هم باید آمادگی این را داشته باشد که در هر بازی بدون 2 یا 3 بازیکنش بتواند برنده شود. مصدومیت نباید مسیر ما را متوقف کند. البته همیشه دعا می کنم که دیگر مثل بازی با لبنان ، آن طور بی بازیکن نمانیم . از بارسلونا هم اگر مسی ، ژاوی ، اینیستا ، ماسکرانو ، ویا ، فابرگاس و پیکه را در یک بازی کنار بگذاری آیا می توانند همان روز جای خالی این همه بازیکن را پر کنند؟ بله اگر یکسال وقت داشته باشند ، این کار را می کنند ولی یک هفته ای که نمی شود. ما در لبنان ، 7 یارمان را نداشتیم. من الان دیگر حرفی از این چیزها نمی گویم چون نمی خواهم فکر کنید دارم توجیه می کنم. من دو کار را هیچ وقت در زندگی ام نمی کنم ، یکی اینکه بعد از باخت شروع کنم به بهانه آوردن. بعد از باخت می گویم ببخشید ، اشتباه کردم و بعد از برد هم نمی آیم قول بدهم که تیم را به جام جهانی 2044 می برم یا همین جام جهانی پیش رو. من با واقعیت ها زندگی می کنم ، نه بهانه می آورم و توجیه می کنم و نه بی دلیل قول می دهم و رویا برای تان می سازم.
*کادرفنی و اجرایی فدراسیون کره را تقریبا همان بازیکنانی تشکیل می دهند که در بازی های جام ملتهای 1996 برابر ما 6 گل خوردند. مربی شان آن روز در زمین بازی می کرد و دبیر فدراسیون شان ستاره کره ای ها بود. شاید این همه کری که قبل از بازی می خواندند برای این بود که می خواستند از ایران انتقام آن شکست را بگیرند!
نمی دانم. شاید هم این طور باشد که شما می گویید. ولی من از حرف های این ها قبل از بازی ، ناراحت نشدم. آنها چیز بدی نمی گفتند که باعث دلخوری باشد. اتفاقا معتقدم حرف های شان نشان از بزرگی ما داشت . وقتی مربی کره می گوید بردن ایران در تهران برای ما بردی تاریخ ساز است یعنی نشان از اهمیت بازی برای شان دارد. اینکه آنها هیچ وقت نتوانستند ایران را در خانه ببرند و همیشه این برای شان یک رویا بوده. پس او به ما توهین نکرده و نشان از احترام بالایی دارد که به فوتبال ایران می گذارند. توقع دارید که او بیاید اینجا و بگوید من این همه راه آمدم تا یک شکست تاریخ ساز را برابر ایران تجربه کنم؟ همه ما دنبال بردن هستیم. همه به این اعتقاد داریم که اگر تیم برتر باشیم ، به پیروزی می رسیم . برای همین است که من اصلا از حرف های مربی کره دلخور نشدم و فکر می کنم هیچ کدام از ما نباید این حس را داشته باشیم. چند بار ایران توانسته در سئول برنده باشد؟
*فقط یک بار!
پس اگر ما هم در بازی برگشت بتوانیم آنها را شکست بدهیم ، تاریخ ساز شدیم. چون هم دومین برد را بدست آوردیم و هم توانستیم رفت و برگشت ، کره ای ها را ببریم. باز هم می گویم پس نباید به آنها خرده بگیریم.
*و برای سئوال آخر ، لباس قرمز تیم ملی خیلی خوش یمن شد برای مان. البته کل و کل جالبی هم راه انداخته بین مدیران استقلال و پرسپولیس . آقای رویانیان گفته :« تیم ملی لباس پرسپولیس پوشید و برد.» مدیر استقلال هم جواب داده:« اگر آبی می پوشیدیم ، 4 گل می زدیم!»
(می خندد و می گوید: مرا وارد این بازی نکنید ، من بازی خودم را دارم و بعد ادامه می دهد:) ما در بازی با کره خوش شانس بودیم نه برای اینکه لباس قرمز به تن داشتیم. ما خوش شانس بودیم و بردیم چون مردانه جنگیدیم و برنده شدیم . ما روحیه جنگندگی داشتیم ، هم توی زمین و هم بیرون زمین. وقتی سخت تلاش کنی ، خوش شانس هم هستیم . در زندگی یاد گرفتم هرچه بیشتر تلاش کنی ، شانس بردنت هم بیشتر می شود. پس بیایید همه با هم رو به جلو برویم. سخت کار کنیم و به پیروزی بیاندیشیم.
حالا بگذار من دلیل انتخاب این رنگ را بگویم ؛ ما در کادرفنی رای گیری کردیم( با خنده و با شوخی این جملات را به زبان می آورد) آقای سیموئز گفت قرمز و دلیلش هم رنگ پیراهن تیمی بود که عمری آنجا بازی کرده ، یعنی بنفیکا. من هم گفتم قرمز به خاطر پیراهن تیم محبوبم ، منچستر یونایتد. دن گاسپار پروتویی است. او می گفت آبی و نظر امید هم سفید بود . این بار ما با دو رای برنده شدیم! ولی من ایمان دارم با پیراهن سفید رئال مادریدی مان هم بردهای شیرینی می رسیم .
*پس نوبت رنگ آبی هم می شود!
بله ، چرا که نه . هر رنگی می پوشیم غیر از یک رنگ. تنها رنگی که حتی نمی گذارم توی تمرین هم بچه ها بپوشند آبی کمرنگی است که منچستر سیتی می پوشد!



گردآوری:گروه ورزش سیمرغ
www.seemorgh.com/sport
منبع:
khabaronline.ir

مطالب داغ ورزشی:
آلمان-سوئد؛ عجیب ترین بازی سال + فیلم
واکنش رویانیان به صحبت های جنجالی علی کریمی
پاداش 20 میلیون تومانی برای ملی‌پوشان
رضا قوچان نژاد: خوشحالم نخستین بازی‌ام را مقابل ۱۰۰ هزار نفر انجام دادم