می‌پرسم: چطوری شد در این فیلم هالیوودی نقش مهم‌ترین زن آن به عهده شماست؟ و چطور با كار شما آشنا شدند؟
پیش‌گفتار: در سال 2002 كه می‌خواستم فیلم «دو فرشته» را در ایران فیلمبرداری كنم برای نقش آذر، دختری 18 ساله و سركش، به‌دنبال هنرپیشه‌ای می‌گشتم كه به یاد گلشیفته فراهانی در فیلم «درخت گلابی» اثر خوب داریوش مهرجویی افتادم.
 
دختركی شیطان و پرانرژی را به یاد آوردم و فكر كردم كه حالا باید حدود 18 سال سن داشته باشد. یكی از دوستان «دكتر شفیعی» كه سناریوی دو فرشته را خوانده بود گفت من خانواده فراهانی را می‌شناسم و ترتیب ملاقاتی را با آنها برایت خواهم دارد.
 
گلشیفته تا آن موقع فكر می‌كنم در یكی، دو فیلمی دیگر نیز بازی كرده بود، اما من ندیده بودم. در ماه سپتامبر 2002 سرانجام همكاری من با گلشیفته‌ فراهانی شروع شد و او نقش اول ختر فیلم «آذر» را بازی كرد و همزمان در فیلم «بوتیك» بازی داشت.
در اوایل سال 2003 فیلم «دو فرشته» توسط كمپانی وایلد بونچ، كه یكی از سرمایه‌گذاران فیلم بود، آن را به جشنواره كن پیشنهاد كرد و این فیلم در بخش «هفته بین‌المللی منتقدین» كه به فیلم‌های اول یا دوم كارگردانان اختصاص دارد، انتخاب گردید.
در ماه مه گلشیفته فراهانی به همراه كارگردان (كه من باشم) مدیر فیلمبرداری (شهریار اسدی)‌ـ نظام كیائی (صدا بردار) و محمد احمدی (مدیر تولید) برای معرفی فیلم در جشنواره كن شركت كردیم. گفت‌وگوهای گوناگونی در مطبوعات و به‌ویژه تلویزیونی‌های اروپایی با گلشیفته فراهانی انجام شد.
از آن هنگام به بعد تماسی با گلشیفته گاه‌گداری داشتم تا اینكه اخیرا شنیدم به پاریس آمده است خود را برای رفتن به نیویورك آماده می‌كند تا در افتتاحیه فیلم «مجموعه دروغ‌ها» شركت كند.
 
2ـ فیلم «BODY OF LIES» مدتی پیش در چندین كشور به كارگردانی ریدلی اسكات و بازیگری لئوناردو دی‌كاپریو و و راسل كرو فیلمبرداری شد. برای نقش یك دختر شرقی، مسوول انتخاب هنرپیشه‌ها، بازیگرانی از لبنان كشورهای عربی و ایران را در نظر گرفته بود و سرانجام از گلشیفته فراهانی برای بازی در این فیلم كه محصولی از سینمای هالیوود است دعوت شد. قرار شده بود كه اولین نمایش جهانی فیلم در جشنواره ونیز امسال باشد كه عملی نشد و سرانجام از 10 ماه اكتبر نمایش آن آغاز می‌شود.
3- دیدار خودمانی با گلشیفته فراهانی
در تماس تلفنی با امین، شوهر گلشیفته قرار ملاقاتی در پاریس منطقه شش در كافه‌ای در میدان سن‌سولپیس گذاشتیم. از همه جا صحبت كردیم. و لابه‌لای حرف‌های‌مان در همین جلسه و همچنین در جلسه بعدی‌ـ سه‌شنبه 22 سپتامبر‌ـ راجع به فعالیت‌هایش و به‌ویژه همین فیلم صحبت كردیم. اصلا مصاحبه‌ای در كار نبود. برای پاسخ به كنجكاوی من، هر دو، امین و گلشیفته پاسخ می‌دادند.
شنیده‌ام كه مشكلاتی برای خارج شدن شما از ایران وجود داشت، آنها پاسخ دادند به هیچ عنوان، ما با پاسپورت‌های خود و به‌طور قانونی از تهران به سوی اروپا آمدیم. حالا هم در اینجا هستیم و قرار است برای افتتاحیه فیلم كه روز پنجم ماه اكتبر در نیویورك است و هنرپیشگان فیلم در این مراسم هستند شركت كنیم.
می‌پرسم: آیا فیلم را دیده‌اید؟
پاسخ می‌دهند: نه، سخت منتظر دیدن آن هستیم.
می‌پرسم: چطوری شد در این فیلم هالیوودی نقش مهم‌ترین زن آن به عهده شماست؟ و چطور با كار شما آشنا شدند؟
می‌گوید: ما برای فیلم «سنتوری» كه قرار بود در آمریكا به نمایش عمومی در آید، به آنجا سفر كرده بودیم كه عملا این فیلم به‌نمایش در نیامد. اما ناگهان از سه منبع مختلف با ما تماس گرفتند كه ریدلی اسكات علاقه‌مند است شما را ببینید و بعد از آن هم مسوولان كمپانی وارنر ما را دیدند.
می‌پرسم: از كجا با كارهای شما آشنایی داشتند؟
می‌گوید: یكی از مسوولان كستینگ (مسوول هنرپیشه‌یابی) فیلم «بوتیك» را دیده بود و از آن به بعد به‌دنبال من می‌گشت، قبل از ملاقات با من چندین هنرپیشه از خاورمیانه و غیره هم دیده بودند، یا اینكه فیلم‌هایی كه در آن بازی كرده بودند را تماشا كرده بودند، حتی به من گفتند از هنرپیشه‌های زن ایران نیز دو سه نفری را در نظر داشتند اما در ملاقاتی كه با شخص ریدلی اسكات داشتیم، حس كردم كه انتخاب خود را كرد، بدون اینكه در همان لحظه چیزی بگوید.
می‌پرسم: آیا برای شركت یك هنرپیشه ایرانی در یك فیلم خارجی قانون یا قاعده خاصی هست؟
می‌گوید: تا اینجا كه من می‌دانم نه، اما طبیعی است یك بازیگر زن ایرانی كه از ایران می‌آید خودش همه مسائل را مراعات می‌كند.
می‌گویم: واقعا افتخار بزرگی است كه هنرپیشه‌های ما در محصولات مهم سینمای جهان شركت كنند. به‌هر حال ریدلی اسكات، كارگردان مهم، معتبر و در سینمای هالیوود متفكر است و آثار باارزشی ساخته است. شما در كنار لئوناردو دی‌كاپریو، بازی كردید و این چیزی است كه بسیاری از هنرپیشگان جهان آرزوی آن را دارند.
 
فكر می‌كنید، مدت زمان بازی شما در فیلم چند دقیقه باشد؟
می‌گوید: واقعا نمی‌دانم. می‌گویم یكی از دوستان من با مسوولان كمپانی وارنر در فرانسه بسیار دوست است، می‌خواهی تلفن بزنم تا ترتیب نمایش خصوصی این فیلم را قبل از رفتن به آمریكا برایت بدهد؟
با خوشحالی استقبال می‌كند من به آقای «پی‌یر» تلفن می‌زنم و سرانجام از طرف او با مسوول مطبوعاتی این كمپانی در پاریس مسئله را در میان می‌گذارم. او با كمال خوشحالی قبول می‌كند.
 
با آمریكا تماس می‌گیرد تا سریع یك كپی به فرانسه ارسال شود. نمایش عمومی این فیلم در فرانسه چند ماه دیگر خواهد بود.
در این فاصله روزنامه‌های فرانسه را كه نگاه می‌كنیم، در روزنامه لیبراسیون، هفته‌نامه ال و غیره راجع به هنرپیشه ایرانی (گلشیفته فراهانی) كه مورد توجه هالیوود قرار گرفته، مطلب نوشته‌اند: به گلشیفته می‌گویم. آیا می‌توانم از تو یك قرار ملاقات برای گفت‌وگو و مصاحبه مطبوعاتی بگیرم. می‌گوید: من مصاحبه نمی‌كنم (نمی‌فهمم كه شوخی بود یا جدی).
می‌گویم پس با هم و امین برویم شام بخوریم. از درب منزل كه خارج می‌شویم امین می‌گوید: آیا تو آقای دومینیك را می‌شناسی؟
 
می‌گویم او یكی از دو بزرگ‌ترین آژانس هنرپیشگان مهم فرانسه است، چطور مگه؟ می‌گوید: چون فردا قرار است با هم ناهار بخوریم. درخواست كرده گلشیفته را ببیند.
می‌گویم: نان شما در روغن است. پس ما شام را روزی دیگر شبی دیگر خواهیم خورد.
در خیابان شانزه‌لیزه از همدیگر جدا می‌شویم تا وعده قرار بعدی را بگذاریم.
گردآوری گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع : خبرگزاری کارگزار