پدرخوانده 2
مایکل در میان سوز و سرمای زمستانی بعد از مدتها به خانه باز می گردد و در انزجاری غیر قابل وصف، تنهایی را برای لحظاتی حس می کند، می بیند که کادوی تولد پسرش....

بهترین سکانس ها در فیلم پدرخوانده

 12- جدایی دو برادر

چند ماه قبلتر از این ملاقات، "فریدو" به "مایکل" و نقشه قتل "راث" خیانت کرده بود، در زمان حکومت "دون ویتو" خانواده بر همه چیز ارجعیت داشت اما مایکل قدرتش را به فریدو که برادر بزرگتر خود بود ترجیح داد، و او را طرد کرد. (این سکانس یک ایجاز به تمام عیار است، به جرات می توان گفت: یکی از مهمترین دلایل ماندگاری پدرخوانده 2 همین تیره شدن ارتباط "فریدو" و "مایکل" بود).

پدرخوانده 2

11- خانواده در زمان مایکل

انتهای "پدرخوانده یک" را به یاد دارید؟ جایی که مایکل همسرش را از دخالت در کار خود منع و درب را به روی او بست، حالا در این سکانس با بسته شدن درب "کی" (همسر مایکل) از خانواده هم کنار گذاشته می شود. (نگاه معنی دار دو کاراکتر در این سکانس، موجب هرچه سطحی تر شدن ارتباط بین آن دو در نزد مخاطب می شود).

پدرخوانده

10- آغاز دون ویتو

گویا "دون ویتو کورلئونه" از همین ملاقات جایگاه خود را میان مردم پیدا می کند، (مردک لجوج و پر چانه ای که از ترس زیادش لحن محاورانه خود را کنار گذاشته، آمده است تا با عذرخواهی از محضر "دون" مورد رحمت وی قرار گیرد). کمدی این سکانس بیشتر از هر سکانس دیگری در سه گانه پدرخوانده است.

http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/10pp.jpg

9- تابلوی نقاشی

این همان سکانسی است که منتقدان به "تابلوی نقاشی" تشبیه اش می کنند، جایی که فریدو بی خبر از همه چیز و همه کس، سعی دارد برای برادر زاده خود ماهی صید کند، اما پشت هر تابلوی نقاشی رازی نهفته است (بله، فریدو به دست مایکل کشته می شود تا معصومیت له شده در برابر قدرت خود نمایی کند).

http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/9pp.jpg

8- گذری در گذشته

ساعت دوازده هر روز ظهر، و هر شب، هشت؛ این میز پذیرای خانواده ای گرم بود، از تام و فریدو گرفته تا شوخی های بی محتوای سانی، تولد پدر است، برای همین جشن حقیرانه گرفتند تا قطره ای از دریای بی کران محبت پدر را جبران کنند. (مایکل هم هست، اما او نشان داد که پای بند به این میز نیست). (این سکانس مملو از زیبایی های بصری است که در تیرگی بیش از حد پایان "پدرخوانده دو" نیازهای بیننده را بر طرف می کند).

http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/8pp.jpg

7- اعتماد خالصانه فریدو

دو برادر همدیگر را در آغوش می گیرند و گویا "فریدو" مورد رحمت "مایکل" قرار گرفته. اما اینطور نیست، بلکه مایکل در ذهنش نقشه به قتل رساندن فریدو را می کشد؛ و فریدو به بخشنده بودن برادر کوچکترش افتخار می کند. (تکان دهنده بودن این لحظه در پایان فیلم نمایان می شود)

http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/7pp.jpg

6- انتقام

بیننده از ابتدای این سکانس که تصویری لانگ از منزل قاتل پدر ویتو است، با خود اتفاقات ابتدای داستان را مرور می کند، و مرگی هرچه فجیع تر را برای صاحب منزل متصور می شود. (کوپولا این را می دانست، برای همین هم روند سکانس را کش داد و هر چقدر توانست دیالوگ های بی ربط اضافه کرد، تا مخاطب به اوج اضطراب برسد). به واقع باید سر تعظیم به هوشمندی این فیلمساز فرود آورد.

http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/6pp.jpg

5- تثبیت قدرت اصلحه

به احتمال زیاد این اولین و آخرین لحظه ای بود که "دون ویتو" خود به شخصه مرتکب به مرگ یک نفر شد، مردی که از ابتدای ورودش به داستان مورد تنفر بیننده قرار می گیرد، (تاریخ سینما مدیون این سکانس است، سکانسی که با مسیح و پیروانش شروع می شود و از روی بام ها تا به انتها، پن و سکون معنا داری دارد).

http://www.seemorgh.com/uploads/1391/06/5pp.jpg

4- گذران زندگی

زوم فوروارد آرام دوربین از مدی لانگ مایکل تا کلوزآپ صورتش، فقط و فقط یک معنی دارد و آن بی رحمی زمان است، (البته تکان نخوردن مایکل از صندلی هم خود به معنی پای بر جا بودن قدرت اوست).

پدرخوانده 2

3- شام آخر

مطمئنا بیننده در زمان نمایش این سکانس نمی فهمد که چگونه گذشت، و قطعا منتقدان و تحلیل گران سینما هم محو داستان می شوند. (این سکانسی است که مایکل متوجه می شود "کی" به او پشت و پسرشان را بدون اطلاع سقط کرده است، چرا که نمی خواسته انسانی مانند مایکل را به دنیا بیاورد)، دعواهای اساسی در تاریخ سینما کم نیست اما این یکی از بهترین آنهاست.

پدرخوانده 2

2- برای رسیدن به خواسته هایمان باید همه چیز را زیر پا گذاریم

این صحنه ی معناداری است که در اواسط فیلم با آن رو به رو می شوم، در زمان سفر مایکل به هاوانا، شورشیانی در این شهر بودند که حتی برای رسیدن به خواسته هایشان انتحاری عمل می کردند. مایکل این صحنه را می دید و فکر کرد که او هم برای رسیدن به خواسته هایش باید از عزیزترین ها عبور کند. (به واقع تمام داستان در همین سکانس خلاصه شده، و تغییر رویه ی مایکل ارتباط مستقیمی با این صحنه دارد).

پدرخوانده 2

1- انزجار

مایکل در میان سوز و سرمای زمستانی بعد از مدتها به خانه باز می گردد و در انزجاری غیر قابل وصف، تنهایی را برای لحظاتی حس می کند، می بیند که کادوی تولد پسرش بدون توجه وی در کنار باغ رها شده است، پنجره های اتاقشان شکسته و خبری هم از خدم و حشم نیست، همه اینها را می بیند اما غرور به او اجازه بازگشت را نمی دهد. منجلابی که خود خواسته است، پایان ندارد.

پدرخوانده 2

 

بیشتر بدانید : چرا مارلون براندو اسكار فیلم «پدرخوانده» را رد كرد؟

بیشتر بدانید : حقایق جالب درباره فیلم "پدرخوانده" که تا کنون نشنیده اید

 

گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture   
منبع: naghdefarsi.com