گفتگو با شیام بنگال كارگردان فیلم «به ساجانپور خوش آمدید»
بنگال كه تا به حال حدود 70فیلم سینمایی و مجموعه تلویزیونی ساخته، اولین اثر هنریاش را به نام گانگا جلوی در خانه تو در سال 1962 كارگردانی كرد. در سال 1974 با فیلم آنكور به شهرت زیادی رسید و این در حالی بود كه تا آن زمان نزدیك به 20 فیلم ساخته بود.
از كارهای مهم او میتوان به نیشانت، جنون، كالیوگ، جواهر لعل نهرو، آروهان و واردان اشاره كرد. سال 2001 زبیده او مورد توجه فراوان منتقدان سینمایی قرار گرفت. به ساجانپور خوش آمدید اولین تجربه او در سینمای عامهپسند و فراگیر سینمای هند است كه نگاهی هم به گیشه فروش دارد. این فیلم با قصه شاد، انسانی و سرگرمكنندهاش، یكی از كارهای موفق و پربیننده این روزهای سینمای هند است.
شما حالا حدود 73 سال دارید. فكر میكنید با «به ساجانپور خوش آمدید» جوانترین فیلم خود را ساختهاید؟
این روزها فیلمهایی كه مضامین غیرمتعارف و سنگین دارند و با قصهشان یكی از مشكلات مهم اجتماعی یا خانوادگی را مطرح میكنند، جزو انتخابهای اصلی و فوری تماشاگران شهری نیستند. تماشاگرانی كه برای دیدن فیلمهای سینمایی راهی مولتیپلكسها میشوند، نمیخواهند فیلمهایی را ببینند كه ماجراهایش در یك روستا اتفاق میافتد و یا این كه قصههایشان درباره مسائل جدی اجتماعی و فردی است.
فكر میكنم حتی موفقیت عظیم فیلمی مثل «لگان» عامرخان (كه نامزد دریافت اسكار بهترین فیلم خارجی سال هم شد) هم یك اتفاق بود. ضمن این كه قصه آن براحتی میتوانست در شهر رخ بدهد و روستایی بودن فضای آن كاملا اتفاقی بود. این فیلم هم بیشتر یك كار تاریخی بود تا یك اثر امروزی و معاصر.
این طور به نظر میرسد كه روستا و روستایی دیگر از چشم ما افتاده و كسی توجهی به آنها ندارد. بعضی وقتها احساس میكنیم اصلا در نقشه جغرافیاییمان هم اثری از هیچ روستایی نیست. طبیعی بود كه اگر میخواستم تماشاگران برای دیدن فیلمی شبیه «به ساجانپور خوش آمدید» به سالن سینماها بیایند، باید زبان و لحن كارم را تغییر میدادم.
فیلمهایی كه پیش از این ساخته بودم و مضمون آنها روستایی بود، حال و هوایی سنگین داشتند و به طرح موضوعات مهم جامعه دهقانی مثل حق و حقوق كشاورزان یا مظلومیت زن میپرداختند. لازم بود حال و هوای فیلمهایم را عوض میكردم تا تماشاگران با میل و علاقه به دیدن آن بیایند.
لطفا كمی بیشتر توضیح دهید.
نوع نگاه جامعه شهری به جامعه روستایی مثل نوع نگاه جوامع غربی به جوامع در حال رشد یا بهتر بگویم جهان سوم است. جامعه شهری ما هم نسبت به جامعه روستایی دقیقا چنین احساس و واكنشی را دارد و مثل آنها عمل و رفتار میكند.
شهریها مناطق روستایی را به صورت مكانی غیردلپذیر نگاه میكنند و احساسشان این است كه در دهكدههای دور و نزدیك، هیچ چیز باارزش و به درد بخوری وجود ندارد، اما این از پایه غلط است و به هیچ وجه حقیقت ندارد. در سینما ما میتوانیم به واقعیتها از منظرهای مختلف و متفاوتی نگاه كنیم.
راههای زیادی برای تماشای حقیقت از دریچه چشم دوربین وجود دارد. برای همین، من تصمیم گرفتم در فیلم «به ساجانپور خوش آمدید» با دیدی باز و منطقی به یك دهكده نگاه كنم و البته آن را به شكلی امروزی و تماشاچیپسند به تصویر بكشم.
«به ساجانپور خوش آمدید» همزمان یك كمدی رمانتیك و یك كار پرطعنه و طنز است. به نوعی این فیلم حتی درباره سوءاستفاده از قدرت و بهرهبرداری سودجویانه و غیرمنطقی از آن است. در عین حال در دل این همه طعنه و طنز، ما سنتها و دیدگاههای غلط آدمهای مختلف را هم از نزدیك میبینیم.
هدفم ساخت فیلمی كمدی، رمانتیك بود كه در دلش طعنه و طنز داشته باشد و ضمن سرگرمكردن تماشاچی، او را وادار به تفكر هم بكند. نمیخواستم بیننده فقط برای 2 ساعت بخندد و بعد سالن سینما را ترك كند و دیگر هیچ فكری درباره آن نكند. من اعتقادی به سینمای تجاری صرف ندارم و احساس میكنم هر فیلمی كه ساخته میشود باید چیزی به بینندهاش بدهد.
فكر میكنید زبان شوخی برای بیان چنین موضوعات جدی و مهمی، زبان و وسیله خوب و مناسبی بوده است؟
دقیقا. این همان كاری است كه چارلی چاپلین همیشه در فیلمهایش انجام میداد. او با كارهایش شما را از ته دل میخنداند، ولی در پایان فیلمهایش شما چیزهایی را درباره زندگی اجتماعی و انسانها یاد میگیرید.
احساس شخصیام این است كه شما نمیتوانید هیچ فیلم كمدی جدی بسازید، بدون این كه در آن ارجاعاتی درباره چاپلین داشته باشید. از این نقطهنظر، فكر میكنم «به ساجانپور خوش آمدید» بانمكترین فیلمی است كه تا به هر حال ساختهام.
برخی منتقدان سینمایی دیالوگهای فیلم را مخاطرهآمیز و سرشار از ریسك ارزیابی كردهاند.
شما به من بگویید در یك سطح عمومی و متداول كدام صحبت و بحثی سرشار از ریسك و مخاطره نیست؟ در هر نقطهای از شهرها یا روستاهای هند، كافی است در یك گوشهای بایستید و به مكالمات مردم عادی گوش كنید تا ببینید چقدر كلمات متفاوت به كار میبرند. من سعی نكردم هنگام ساخت فیلم به سراغ یك زبان ویژه و مندرآوردی بروم.
هیچكس در كشور ما در كارهای ادبی هندو اردو از دیالوگهای خاص سنگین استفاده نمیكند، اما در زبان انگلیسی شما با شعبههایی مثل اسكاتلندی یا ایرلندی هم سر و كار دارید. این موضوع در سینمای هند هم وجود دارد. ما در فیلمهای خودمان از لحن صحبت سنگین و ادبی یا ادبیات محلی و منطقهای اجتناب میورزیم.
اما نه در سینمای شما و فیلمهایی كه میسازید!
احساس میكنم میتوانم اعتبار این مساله را به خودم اختصاص بدهم كه زبان خاص ادبی و لحن بیانی منطقهای را وارد سینمای خودمان كردهام. این كار را اولین بار در فیلم آنكور (1974) انجام دادم؛ جایی كه برای نخستین بار از زبان اهالی حیدرآباد در دیالوگ فیلم استفاده كردم.
زمانی كه آنكور را كارگردانی كردید، تنها فیلمساز سینمای هند بودید كه در این نوع سینما (سینمای غیرمتعارف و روشنفكرانه) كار و به این شیوه عمل كردید، اما این روزها فیلمسازان زیادی هستند كه دارند این راه را ادامه میدهند و این گونه فیلم میسازند.
من آنها را دنبالهرو خطاب نمیكنم، بلكه از آنها به عنوان آدمهایی اسم میبرم كه از غرایز خودشان تبعیت میكنند و چیزی را میسازند كه عقلشان به آنها میگوید. بعضی شركتهای فیلمسازی فیلمهایی مثل «بمبئی جان من است» را میسازند كه میخواهد نگاهی واقعبینانه به زندگی آدمهای امروزی جامعه شهری داشته باشد. اینجور فیلمها خیلی حساس و ویژه هستند. سازندگان این نوع فیلمها میدانند فیلمهایشان را چگونه بسازند و چگونه برای آنها بازاریابی كنند.
زمانی كه زبیده را 5 سال پیش با بازی ستارگانی مثل ریكا، كاریشما كاپور و مندچ پاچپای ساختید، مشكلات زیادی برای یافتن و به دست آوردن ستارگان مورد نظر داشتید. فكر میكنید امروزه وضعیت تغییر كرده است؟
خیر. هیچ چیزی تغییر نكرده است. ارتباط مستقیمی میان ستارگان و بودجه فیلمها وجود دارد. «به ساجانپور خوش آمدید» فیلمی بود كه نه حضور ستارهای سرشناس را میطلبید و نه یك بودجه كلان و سرسامآور. این یك فیلم ساده، صمیمی و جمع و جور بود. اگر زمانی بخواهم فیلم بزرگتری بسازم كه نیازمند تعداد بیشتری تماشاچی باشد، آن وقت باید از چیزهایی استفاده كنم كه بتواند آنها را جذب كند.
در چنین شرایطی، استفاده از ستارگان اجتنابناپذیر است. ستارهها این ظرفیت را دارند كه میتوانند اتوماتیكوار تماشاگران را به داخل سالن سینماها بكشانند. به صورت طبیعی، كسانی كه در حرفه سینما هستند و روی فیلمها سرمایهگذاری میكنند همیشه نگران سرمایه و پول خود هستند.
آنها نمیتوانند نسبت به بازگشت سرمایه خود بیتوجه باشند و روی این مساله چشم خود را ببندند. خیلی ساده بگویم، تصور چنین چیزی خیلی احمقانه است. این روزها شما برای جذب تماشاگران زیاد به سالنهای نمایش، به دو عنصر ستارگان و فناوری نیاز دارید. من هم اگر احساس كنم به چنین چیزی نیاز دارم از هر دو عنصر فوق بهره خواهم گرفت.
«به ساجانپور خوش آمدید» با استقبال گسترده تماشاگران روبهرو شده است، ولی در آن هیچ خبری از دو عنصر ستارگان و فناوری پیشرفته سینمایی نیست.
خب، تماشاگران ارتباط خوبی با قصه و كاراكترهای آن برقراركردند، از سوی دیگر، قصه خیلی شفاف و شاد است. شما این روزها همهاش با تیترهای رسانهای روبهرو هستید كه درباره قتل آدمهاست، ولی فیلم ما فاقد چنین چیزی است. بازیگران فیلم همه فوقالعاده هستند. من در زبیده با ریكا و كاریشما كاپور كار كردم و در «به ساجانپور خوش آمدید» از وجود شریاس تالپاده بهره گرفتم.
همه اینها نقشهای خود را باور كردند و بازیشان در فیلم شباهتی به كارهای تجاریشان نداشت. نكته جالب درخصوص كاریشما این بود كه در اوج شهرت و محبوبیت خود كاملا به حرفهای من گوش میكرد و تحت كنترل من بود. او در قبال گفتههای من هیچ مقاومتی نمیكرد و صحنهها را آن طور بازی میكرد كه من میخواستم. هنگام كار با او احساس نمیكردم در حال كار با یك ستاره هستم.
فكر میكنید در حال حاضر به دست آوردن ستارهها برای حضور در فیلمهایتان راحتتر و آسانتر شده است؟
(میخندد) اگر شما پول كافی در دست داشته باشید، هیچ مشكلی برای به دست آوردن آنها نخواهید داشت!
فیلم بعدیام چامكی اقتباسی سینمایی و هندی از اپرای معروف «كارمن» است. در آن فیلم ستارگان زیادی بازی خواهند داشت كه نقشهای مختلف آن را بازی خواهند كرد. قصه فیلم ایجاب میكند كه بازیگران مشهوری را در این نقشها داشته باشیم. تهیهكنندگان فیلم هم موافقت خود را در این رابطه اعلام كردهاند.
كلید فیلمبرداری فیلم را چه زمانی میزنید؟
هنوز كارهای زیادی است كه باید انجام دهیم. مهمترین نكته این است كه نیازمند یك آمادهسازی كامل و طولانی هستیم تا همه چیز هنگام فیلمبرداری آماده و مهیا باشد. در عین حال، ما برای فیلمبرداری به زمستان احتیاج داریم و تا آن زمان باید صبر كنیم، صحراهای دیدنی ایالت راجستان هم از جمله لوكیشنهای مهم ما هستند. صحنههای مربوط به این لوكیشن بسیار حساس هستند و فكر میكنم برای زمستان امسال بتوانیم كار را شروع كنیم.
چامكی هم یك قطعه طنزآمیز سیاسی است؟
در این لحظه نمیتوانم مضمون فیلم و ماجراهای آن را به صورت دقیق به شما بگویم. متاسفانه كپیسازی در سینمای ما رواج بدی دارد و برای برخی، آسانترین راه كپیبرداری از كارهای دیگران است، ولی یك نكته را درباره چامكی مطمئن باشید. این فیلم شیرینتر، تند و تیزتر و بانمكتر از «به ساجانپور خوش آمدید» خواهد بود.
شریاس تالپاده هم در این فیلم حضور دارد؟
خیلی دوست دارم دوباره با او كار كنم. او در عین حالی كه انسان شریف و مهربانی است، جلوی دوربین هم خیلی خوب و فوقالعاده بازی میكند، ولی ما هنوز به مرحله انتخاب بازیگران نرسیدهایم
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture