تحلیل ابعاد اجتماعی فیلم عصبانی نیستم ساخته رضا درمیشیان
عصبانی نیستم می تواند یادآور, دردهای بسیاری از جوانانی باشد که در جامعه ی پر تناقضی گرفتار گردیده اند و راه نجاتی برای شان نیست.
عصبانی نیستم سال 92 ساخته شد, همان سال از بخش جوایز جشنواره فیلم فجر بیرون کشیده شد و پس از آن به مدت پنج سال توقیف شده, باقی ماند، تا اینکه امسال, با عبور از تیغ ممیزی های فراوان بالاخره اکران گردید.
بیشتر بدانید : بهترین فیلم های هالیوود در سال 2018/ از شب بازی تا رشته خیال + تصاویر
این فیلم همانگونه که توقیف و اکرانش مراحل تلخ و عذاب آوری را گذرانده است, خودش نیز, راوی عذاب ها و دردهای جوانانی کمال گرا و ایده آل طلب است. کسانی که شرافت شان را به هیچ چیز نخواهند فروخت. مگر آنکه آخرین و تنها دل خوشی شان در این دنیا را نیز از آن ها بگیری.
داستان فیلم بازگو کننده احوال دانشجویی ممتاز است که به دلایل سیاسی از دانشگاه اخراج می شود. او که از خانواده ای تنگدست, از شهرستان , آمده است, با این وضعیتی که اکنون گرفتار آن است, بیش از پیش دستانش از خالی, تهی تر میگردد.
برای مهار عصبانیتش روی به قرص های اعصاب می آورد, ولی مگر در چنین جامعه ای می شود, بر خشمی که آتشش هر لحظه افروخته تر میگردد, غلبه نمود؟
ناتوانی یک جوان آرمان گرا از همسو شدن با جامعه پر تناقض
او در جامعه ی رو به اضمحلالی که گذران تمام اموراتش, منوط به دزدی و دلالی و ریاکاری ست, تمام تلاشش را به کار می گیرد که به دور از آلودگی ها, خود را از منجلاب کثیفی که در آن دست و پا می زند, نجات دهد, اما نمی شود. یک جوان آرمان گرا نمیتواند خود را با چنین جامعه ای همسو سازد.
دویدن و نرسیدن به آرزوها
جوانی که شعارهایش را از روی باور سر می دهد, در جامعه ای که, هر لحظه بیش از گذشته, شاهد سقوط ارزش ها و ایده آل هایش در تمامی عرصه های اجتماعی, اخلاقی و فرهنگی ست, چه سرنوشتی خواهد داشت. در عصبانی نیستم, "نویدی" را می بینید که, تمام تلاشش را _حتی از طریق پناه بردن به قرص _ به کار میگیرد تا عصبانی نباشد.
جامعه ای که افرادش یا باید همچون آفتاب پرستان هر لحظه به رنگی درمی آیند و یا از یکرنگی برای شان منجلابی درست خواهد شد که نتیجه اش, سقوط و انحطاط است. او در این جامعه هر چه می دود, کمتر می رسد و یا حتی دورتر می شود. هر بیشتر به دنبال آرمان ها و آرزوهایش, می دود, کمتر می یابدشان.
ساختار فیلمی عصبانی نیستم به گونه ای ست که نوید در هر کدام از موقعیت های اجتماعی مختلفی که حضور می یابد, تماشاگر می تواند, خودش را جای او بگذارد و پا به پای او دردش را احساس نماید.
آینه ای تمام نما از شخصیت های روز جامعه
شخصیت های اجتماعی که نوید با آن ها رو به رو می شود افرادی متفاوت هستند. از دکتر روانشناسی که خوب بلد است با ادامه دار کردن درد مردم, اوضاع مالیش را در اوج بحران, سامان دهد, تا مهندسی که تحریم ها را دور زده و وضعیت مالی اش روز به روز ارتقا می یابد و دلالی که بلد است چگونه با هر قشری از هر مرام و مسلکی وارد معامله گردد. و یا جوانان هنرمندی که دست یابی به مجوز کنسرت, برای شان حکم رویای دست نیافتی را دارد و خانه نشین شده اند, اما از ایده آل های شان برای تولید موسیقی غیر بازاری و منفعتی دست برنمی دارند.
هر کدام از این ها میتوانند زنده کننده خاطرات افرادی باشد که زمانی پس از فارغ التحصیلی, قصد ورود به بازار کار را داشته اند, اما با تمام این درهای بسته مواجه شده اند . آن ها برای ساختن آینده شان همه ی این را ها را رفته اند و به جایی نرسیده اند.
مگر آنکه همانند دوست قدیمی نوید همرنگ جماعت شده و منفعت طلبانه, با گذشتن از آرمان ها و ایده آل هایشان به آنچه می خواهند برسند. ما در داستان فیلم عصبانی نیستم, دوست نوید را می بینیم که تحصیلات دانشگاهی اش را در رشته مدیریت انجام داده امادر یک بوتیک کار میکند و آرزویش ازدواج با دختر یکی از مسئولان است.
تصویری از جوانانی که عشق و شخصیت و علم شان را فدای منافع شان کرده اند, هر چند که اگر چنین نکنند شاید , عاقبتی بهتر از عاقبت نوید در انتظارشان نباشد.
تیغ سانسور داستان فیلم عصبانی نیستم را نیمه کاره میگذارد, اما ایم فیلم با وجود تمام ممیزی ها همچنان می تواند بازگو کننده بسیاری از دردهای جوانان باشد. که اگر این ممیزی ها نبود شاید به جای تحلیلی اجتماعی باید تحلیلی سیاسی از این فیلم نوشته می شد.
نویسنده: پگاه ماسوری
تهیه و تدوین: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
اختصاصی سیمرغ