وقتی نایک سلبریتی ها را غیرتی و یک صدا میکند
در این یادداشت، به بررسی جنبش "نه به نایک" پرداخته شده و ابعاد روانشناختی این پویش از سوی سلبریتی ها و تاثیر آن بر افکار عمومی مورد تحلیل قرار گرفته است.

به عمل کار برآید، به سخن دانی نیست!

شاید کمتر کسی فکر می کرد موج تحریمی که از سوی شرکت نایک آغاز و با واکنش تند کارلوس کی روش مواجه شد، امروز با حمایت همگانی جمعی از هنرمندان و سلبریتی ها همراه شود. پس از ممانعت کمپانی نایک از استفاده لوازمش توسط ملی پوشان ایرانی، حتی تنها توپ عبور کرده از خط دروازه نیز با ضربه سر زده شد تا استوک نایک بازیکن مراکش نیز سهمی در شادی ملت ایران نداشته باشد.

به قول احمد مهرانفر در فیلم خجالت نکش: ما می توانیم!
از جمعه شب، کمپین نه به نایک آغاز شده و هر لحظه بر موج انتقادی آن افزوده می شود. برخی همچون افشین هاشمی، سویه های طنز را به وامگیری از هنرمند معاصر چینی آی وی وی چاشنی استوری "نه به نایک کرده" و برخی دیگر کفش های نایک خود را روانه زباله دان تاریخ کرده اند تا در حقیقت تبلور این شعار باشند؛
به قول بهاره رهنما:
ما خودمون تحریم میکنیم، کسی نمیتونه ما رو تحریم کنه!

اما پرسشی که در این برهه مطرح می شود این است؛ چرا کمپینی که می بایست چند روز زودتر پا می گرفت با اندکی تاخیر و پس از پیروزی ایران در آوردگاه جهانی آغاز شد؟
در واقع نخستین کسی که به اقدام غیر انسانی شرکت نایک واکنش نشان داد، یک غیر ایرانی بود!
کارلوس کی روش که این روزها بیش از هر ایرانی دیگری، محبوب مردم شده، آغازگر جریانی بود که در نهایت به پویش "نه به نایک" منجر شد. در این رویداد هنرمندان آغازگر بی چون و چرای این جنبش نبودند اما از آن جا که همچنان نبض فضای مجازی به دست ایشان است، از جمعه شب، استوری ها و پست های اعتراضی شان نسبت به کمپانی نایک، عرصه را بر این برند تنگ کرده است. البته امید است که موج راه افتاده صرفا از روی احساس گرایی و به دنبال پیروزی تیم کشورمان نباشد و با پیگیری و وفاداری به این پویش شاهد به ثمر رسیدن جنبشی برخاسته از عرق ملی باشیم.

همچنان که نیک گفته اند: به عمل کار برآید، به سخن دانی نیست!
کما اینکه پیش از این در برخی از برنامه های تلویزیون و از سوی تنی از چهره های محبوب، شاهد تلنگرهای بی رمقی در خصوص حمایت از تولیدات با کیفیت داخلی بودیم؛ به عنوان مثال در برنامه خندوانه و از سوی رامبد جوان، مباحثی از این دست مطرح شد، آن جا که رامبد جوان اذعان داشت در صدد است تا از این پس کالای درخور وبا کیفیت ایرانی را جایگزین برندهای خارجی کند، البته این مهم به دلیل فقدان بسترسازی های کاربردی، عقیم ماند و نتیجه درخور حاصل نشد.

اقدام هنرمندان و عزم جزمشان برای راه اندازی جنبشی این گونه غرورآفرین، بسیار ستودنی است اما انتظاری که از ایشان می رود این است که، در این مقطع حساس و بزنگاه، قدری زودتر وارد عمل شوند و پرچمدار مبارزه و تحریم باشند. چرا که در این روزهای حساس که جوامع بین المللی با فشار بی وقفه در صدد آسیب رساندن به کشورمان هستند، تاخیر به هیچ روی جایز نیست.
فقط نکته ای که باقی می ماند، چند پرسش است که به ذهن متبادر می شود؛ بهتر نبود این کمپین به صورت جدی اندکی زودتر آغاز می شد؟ و اینکه آیا نیک و پسندیده نیست به جای اینکه ابتدا بیگانگان در صدد تحریم ما برآیند، پیش دستی کرده و دست کم در مورد اقلام غیر ضروری ما ایشان را تحریم نماییم؟

امید است که با اتکا به حمیت ملی و محبوبیت هنرمندان، شاهد به ثمر رسیدن پویش هایی از این دست باشیم.

نویسنده: فاطمه بوربور


تهیه و تدوین: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
اختصاصی سیمرغ