۷ راز برتر هری پاتر
وقت هری پاتر در مدرسه هاگوارتز فقط با درس و مسابقات کوییدیچ سپری نشد. چون که هری پاتر بودن به این معنی است که همیشه یک راز و معمای عجیب همیشه منتظرت هستند. در این مطلب به سراغ ۷ مورد از برترین رازهای کتاب های Harry Potter میرویم که علاوه بر ذات معمایی، باعث شگفتزده شدن مخاطبان و خوانندگان نیز شدند.
بیشتر بدانید : 10 نکته ای که در مورد هری پاتر نمیدانستید!
خطر اسپویل
واضحاً در توضیح دادن رازهای هری پاتر مجبور به لو دادن بخشی از داستانهای این کتابها میشویم. اگر دوست ندارید داستان Harry Potter بریتان لو برود، از مطالعه این مطلب صرف نظر کنید.
چه کسی تالار اسرار را باز کرد؟
در همان دومین سال هری پاتر در هاگوارتز، وقتی این قلعه درگیر حملههای متعدد شد زندگی هری به سمت تاریکی رفت. نوشته خونین «دشمنان وارث آگاه باشند» روی دیوار هاگوارتز و نامشخص بودن محل تالار اسرار به این راز افزوده بودند. همچنین معلوم نبود که چه موجود وحشتناکی باعث میشد تا دانشآموزان ماگلزاده (Muggle) خشک شوند.
به کمک یک کلمه نوشته شده توسط هرماینی (که خودش هم خشک شده بود)، هری پاتر در نهایت پرده از این رازها برداشت: لولهها. فقط هرماینی میتوانست چنین رازی را بدون این که حتی هوشیار باشد حل کند.
شوک آورترین قسمت: وقتی که تام ریدل، جینی ویزلی را گروگان گرفته بود.
چه کسی اسم هری پاتر را در جام آتش انداخته بود؟
راز انتخاب شدن نام هری پاتر در جام آتش پایانی تاریک داشت.
در شب هالووین، هری در برابر چیزی خیلی ترسناکتر از ارواح و غولها قرار گرفت: او متوجه شد که به عنوان چهارمین قهرمان مسابقه سه جادوگر یا ترایویزارد تورنومنت (Triwizard Tournament) انتخاب شده است. اما با وجود یک خط بررسی سن دور مکان جام آتش که جلوی دانشآموزان زیر ۱۷ سال از شرکت در تورنومنت را میگرفت، چطور هری درگیر این ماجرا شده بود؟
متأسفانه، این راز یک پایان تاریک داشت. شرکت هری در این مسابقه شوم بخشی از یک نقشه پیچیده طراحی شده توسط لرد ولدمورت و پیروانش بود که در نهایت باعث مرگ سدریک دیگوری شد.
شوکآورترین قسمت: مشخص شدن این که مد آی مودی (Mad-Eye Moody) آن کسی نبود که به نظر میرسید.
کی از رازهای دنیای هری پاتر در داستانی برای کودکان مخفی شده بود
آن نماد مثلث شکل عجیب (که حالا همه ما به خوبی میشناسیمش) تبدیل به یک تصویر مهم در هفتمین کتاب شد. این نماد یک افسانه مهم از داستانهای کودکان در کتاب The Tales of Beedle the Bard بود. آن طور که مشخص شد، این داستان پریان در واقع حقیقت داشته.
بله، این نشان مرموز که مورد توجه پدر لونا، زنوفیلیوس لاوگود (Xenophilius Lovegood) بود در واقع نماد سه تا از اشیای قدرتمند دنیای جادوگری محسوب میشد: شنل نامرئی، سنگ زندگی مجدد و ابر چوبدستی. هری در مقاطع خاصی این سه شی را به دست میآورد و خیلی زود میفهمیم که او از همان ابتدا یکی از آنها، یعنی شنل نامرئی را داشته است.
این راز در نهایت منتهی به یک معمای دیگر شد. پس از کشف کردن این که یادگاران مرگ واقعی هستند، چطور هری پاتر میتوانست از آنها برای مبارزه علیه ولدمورت استفاده کند؟
شوکآورترین قسمت: وقتی هری پاتر از سنگ زندگی مجدد استفاده کرد تا برخی از افراد خیلی مهم را احضار کند.
سنگ جادو اولین راز بزرگ زندگی هری پاتر محسوب میشود
از همان اولین کتاب، هری پاتر جوان یک راز برای حل کردن داشت. بسته مرموزی که هاگرید از بانک گرینگوتز بیرون آورد چه بود؟ چرا در هاگوارتز نگهداری میشد؟ خب، سنگ جادو چه بود؟ و چه کسی سعی داشت تا به آن دست پیدا کند؟
خوشبختانه هری مجبور نبود تنها از همه چیز سر در بیاورد. ران و هرماینی نیز به او در پیدا کردن پاسخ برای این پرسشها کمک میکردند. این راز همه چیز داشت: یک سرنخ اشتباه (وقتی که بچهها فکر میکردند اسنیپ کسی است که میخواهد سنگ جادو را به دست آورد)، موانع (به طور مشخص یک مانع سه سر) و یک تقابل رو در رو (در واقع با دو چهره) بین هری پاتر و لرد ولدمورت. برای یک پسر بچه ۱۱ ساله در اولین سالش در مدرسه هاگوارتز، هری شروع شلوغی را تجربه کرد.
شوکآورترین قسمت: مشخص شدن چیزی که درون دستار پروفسور کوییرل مخفی بود…
رویاهای هری پاتر
هری بخش زیادی از Harry Potter and the Order of the Phoenix را با خشم گذراند. خشمگین در مورد وقایع Harry Potter and the Goblet of Fire، خشمگین در مورد این که از اخبار مربوط به ولدمورت دور نگه داشته میشد و خشمگین در مورد این که حمله دمنتورها (Dementor) یا همان دیوانهسازها به پرایوت درایور به نوعی به این معنی بود که احتمال داشت از هاگوارتز اخراج شود.
از همه بدتر، او شروع به تجربه رویاهای آزاردهندهای کرد که اکثراً منتهی به یک راهروی تاریک و یک در بسته میشدند. هری نمیدانست که این رویاها صرفاً رویا نبودند، بلکه نمایی از دید ولدمورت بودند که به ذهنش متصل شده بود. و آن در نیز فقط به پرسشها و معماهای بیشتر منتهی میشد.
شوکآورترین قسمت: حمله ناگینی به آرتور ویزلی از دید هری.
شاهزاده دو رگه کیست؟
مشخص شدن راز شاهزاده دو رگه برای هری پاتر اصلاً خوشایند نبود.
ششمین سال ماجراجویی هری پاتر عمدتاً در مورد سر زدن به گذشته لرد ولدمورت بود. با این حال، او در مورد سرگذشت یک شخصیت کلیدی دیگر نیز اطلاعاتی به دست آورد.
در بین جلسات بازبینی خاطرات ارباب تاریکی با آلبوس دامبلدور به کمک پنسیو (Pensieve)، هری متوجه شد که به کمک نوشتههای موجود در یک کتاب قدیمی متعلق به «شاهزاده دو رگه» توانسته در درس معجونها به سطحی عالی برسد. با وجود نصیحت (درست) جینی در مورد این که به یک کتاب مرموز اعتماد نکند یا سوء ظن (درست) هرماینی در مورد مقاصد شاهزاده دو رگه اما هری به این شخص ناشناس احساس وابستگی میکرد تا با مشخص شدن این که او در واقع معلم منفورش، سوروس اسنیپ است، شوک بزرگی به هری وارد شود.
شوکآورترین قسمت: وقتی هری از یکی از طلسمهای شاهزاده دو رگه روی مالفوی استفاده کرد و نتیجهای وحشتناک حاصل شد.
جان پیچ های ولدمورت
با هورکراکسها (Horcrux) یا همان جانپیچها در کتاب ششم آشنا شدیم. اما پیدا کردن و شکار آنها در Harry Potter and the Deathly Hallows آغاز شد. هری، ران و هرماینی پس از فهمیدن این که ولدمورت مهارت پیچیده تکهتکه کردن روحش برای قرار دادن در موجودات و اشیای متفاوت را به دست آورده، یک مأموریت طاقتفرسا را آغاز کردند تا آنها را پیدا کرده و نابود کنند. اما اصلاً چطور چنین مأموریتی را آغاز باید کرد؟
جای تعجب ندارد اگر ببینیم که این شکار، سه جادوگر جوانِ ماجرا را به مکانهایی تاریک کشاند؛ هم مکانهای تاریک عینی و هم مکانهای تاریک احساسی. حالا از آن دورانی که داستانهای هری پاتر شامل بازی شطرنج غولآسا و گذر از سگهای نگهبان سه سر میشد خیلی فاصله گرفته بودیم.
شوکآورترین قسمت: فهمیدن این که آخرین هورکراکس چه بود…
بیشتر بدانید : سوزاندن کتاب های هری پاتر برای مقابله با شیطان!
بیشتر بدانید : نویسنده داستانهای «هری پاتر» چگونه میلیاردر شد؟!!
بیشتر بدانید : داستان باورنکردنی و شگفت انگیز زندگی رولینگ؛ خالق کتاب هری پاتر
بیشتر بدانید : عکسهایی از دیروز و امروز ستارگان هری پاتر!!
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
منبع: vigiato.net