الان که از جایگاه خودم راضی نیستم. نه شعار است و نه ادا و اصول. ضمنا نمی دانم چرا یک عده با من مشکل دارند و دوست ندارند مهناز افشار ترقی کند...

 

 گفتگو با مهناز افشار

 

با اینکه مهناز افشار به عنوان ستاره سینمای تجاری ایران شناخته می شود، اما گزیده کاری او در سال 86 و پاسخ اش به "دعوت" ابراهیم حاتمی کیا نشان از علاقه به تغییر جایگاه او از ستاره صرف بودن به بازیگری تجربه گرا است.

افشار در این سال ها پول سازترین بازیگر زن سینمای ایران بوده و حضورش در فیلمها، تا حدودی گیشه را گارانتی کرده است. او در چند سال اخیر در کنار حضور در فیلم های تجاری، منتظر تجربه فیلم هایی مانند سالد فصل(فریدون جیرانی)، کارگران مشغول کارند(مانی حقیقی) یا چه کسی امیر را کشت(مهدی کرم پور) نشان از علاقه افشار به نوعی دیگر از سینما نیز دارد. "انعکاس" ساخته رضا کریمی بیستمین فیلم سینمایی کارنامه هنری مهناز افشار است. با اینکه این فیلم هم در زمره آثار بدنه سینمای ایران طبقه بندی می شود، اما اثری خوش ساخت و حرفه ای است و یک مهناز افشار متفاوت دارد. نقش افشار و حتی گریمش در "انعکاس" به هیچ کدام از فیلم های قبلی او شباهتی ندارد. بهتر است فیلم را اول ببینید تا قضاوت راحت تر شود.

چرا امسال بر عکس سال گذشته اینقدر کم کار بودید؟

بعد از فیلم "تسویه حساب" خانم میلانی، با خودم گفتم مهناز افشار، دیگر بس است. دیگر داری خیلی شلوغ می کنی. قبل از آن هم "محاکمه" و "رئیس" را کار کرده بودم. اتفاقا در این دوره فیلنامه هایی هم که می خواندم بعضی هایشان بد نبود اما تصمیم گرفتم کار نکنم تا اینکه فیلمنامه "انعکاس" به دستم رسید و بازی در آن را قبول کردم.
گریم چقدر به نوع بازی شما کمک می کند؟

بسیار زیاد. من جزء بازیگرانی هستم که گریم و لباس روی بازی و حس درونی ام تاثیر می گذارد.

در پروژه ها چقدر آزادی عمل دارید؟ مثلا سر کار آقای کیمیایی؟

اصولا کارگردان ها به بازیگر آزادی می دهند تا بازیگر از خلاقیتش هم استفاده کند. چون اگر بخواهی سفت بگیری، اصلا فیلم در نمی آید. چون به هر حال من به عنوان یک بازیگذ ایده و نظر و فکر دارم و می روم می نشینم روی نقش کار می کنم. برایش شناسنامه در می آورم و با آن همذات پنداری می کنم. من با آقای کیمیایی هم کار کردم بسیار ایشان انعطاف داشتند و صحبت ها را قبول می کردند. الان هم که سر کار آقای حاتمی کیا هستم، بسیار ایشان منعطف هستند و خیلی خوب حرف ها را گوش می دهند. تا الان که مشکلی نداشتم.

یک ویژگی کار حاتمی کیا دورخوانی های قبل از کار است. چقدر به شما کمک می کند؟

بله. خیلی متفاوت است. ما دورخوانی فراوانی داریم. سر صحنه هم که می رویم اول تمرین می کنیم و همه چیز مشخص می شود و بعد فیلمبرداری آغاز می شود. این خواست خود ایشان است و به من مهناز افشار هم بسیار کمک می کند.

"انعکاس" چه جایگاهی در کارنامه بازیگری شما دارد؟ فکر می کنم بیستمین فیلم تان باشد.

بله. فکر می کنم کار نکرده ام. من دوازده، سیزده سال است که دارم در سینما کار می کنم. هیچ توقعی هم ندارم و در سینما سقفی نمی بینم. بدون هیچ ادا و غروری کار می کنم و سعی می کنم اطلاعات و دانشم را بیشتر کنم. ورزش می کنم، کتاب می خوانم و فیلم می بینم. انتقادها را هم می پذیرم و نظرها را می شنوم. درباره"انعکاس" هم فکر می کنم نتیجه کار را مردم باید مشخص کنند. ما بازتابش را از مردم و منتقدانی که بدون غرض ورزی نظر می دهند باید بگیریم و آن وقت خواهیم فهمید که "انعکاس" چطور فیلمی است.

اولین کارتان سریال "گمشده" بود که ظاهرا الان هم دارد دوباره پخش می شود؟

بله. مجموعه "گمشده" بود که البته الان پخش اش تمام شده.

دهه 70 دهه شروع کار و تثبیت شما بود با فیلم های "نگین"،"شور عشق" و شیرهای جوان". در اوایل دهه 80 به عنوان ستاره کاملا جا افتادید و فیلم هایتان تا سال 85 فروش خوبی کرد. فکر می کنم از سال 86 کم کم دارید به سمت تجربه های متفاوت پیش می روید.

بعضی ها به من می گویند بازیگر تجاری، اما به نظر من هیچ اشکالی ندارد که یک بازیگر فیلمی ارزشمند در کارنامه اش داشته باشد که باعث رونق سینمای ایران هم بشود. این یک حسن است و کسی نمی تواند ایراد بگیرد چون اگر سینما رونق نداشته باشد کسی فیلم نمی بیند تا بعدش فیلم های ارزشمند هم تولید شود. ولی این را قبول دارم که من بازیگر، اگر فیلم پرفروشی دارم باید حتما فیلم با ارزشی هم باشد و حرفی برای گفتن داشته باشد. خب به هر دلیلی آدم اشتباه هم می کند. اوایل کار هم ممکن است یکسری فیلم ها در کارنامه ام داشته باشم که به دلیل کم تجربگی و اینکه می خواستم وارد سینما بشوم و تجربه کسب کنم، بازی کرده ام. من در دبیرستان علوم تجربی خوانده ام و بعد ادامه تحصیل دادم و تدوین خواندم. یعنی الکی وارد سینما نشدم. با یک دیدگاه وارد شدم. بعد هم کلاس های بیان آقای سمندریان را رفتم. کتاب خواندم و فیلم دیدم و تمرین کردم. به هر حال هر فیلمی تجربه ای بود برای فیلم بعدی. ممکن است فیلم هایی در کارنامه من باشد که من از نتیجه اش اطلاع نداشتم و خوب در نیامده باشد آن هم به هزار دلیل. الان که فکر می کنم، می بینم هر انتخابی که کرده ام آن لحظه دلیلی برای خودش داشته و دوست داشته ام. تمام فیلم هایی که در کارنامه ام هست به خاطر وقت و انرژی که برایش گذاشته ام برای من قابل احترام است چه بسا که ممکن است بعضی هایشان هم نتیجه خوبی نداشته باشند.

از جایگاهتان در سینما راضی هستید؟

الان که از جایگاه خودم راضی نیستم. نه شعار است و نه ادا و اصول. ضمنا نمی دانم چرا یک عده با من مشکل دارند و دوست ندارند مهناز افشار ترقی کند...

چه کسانی؟از بین سینماگران یا مردم؟

مردم که نه. بالاخره هر کسی را عده ای دوست دارند و عده ای نه. در خود سینما منظورم است. من فکر می کنم کارهای متفاوتی کرده ام. اگر"شور عشق" را بازی کردم یا "خاکستری" و "نگین"، همزمان "کارگران مشغول کارند" را هم دارم یا فیلم هایی مانند"چه کسی امیر را کشت؟"،"آتش بس" یا " سالاد فصل". وقتی نگاه می کنم، می بینم که بیشتر کاراکترهایی که کارکرده ام، متفاوت هستند و هیچ کدام یک مدل نیست. برخی کم لطفی ها آدم را سرد می کند. البته شاید هم تقصیر خودم باشد. ممکن است روند کاری ام را درست انجام نداده باشم. یک کار خوب انجام داده ام و بعدش یک کار ضعیف کرده ام و آدم ها مانده اند که بالاخره مهناز افشار تکلیفش چیست؟ می خواهد فیلم خوب بازی کند یا نه؟ می توانم بگویم که خودم هم تقصیر داشته ام. اما به هر حال از انتخاب کارهایم خیلی ناراضی نیستم برای اینکه سعی کردم کاراکترهای متفاوتی را تجربه کنم و امیدوار بتوانم کارهای بهتری انجام دهم.

فکر می کنید چرا سایه "شورعشق" هنوز بالای سرتان هست و از بین نمی رود؟

علت دارد. برای اینکه"شور عشق" فیلمی بود که برای بار اول در سینمای ایران درباره یک دختر و پسر جوان ساخته شد و برای خیلی ها بت شد. این مضمون در آن زمان خیلی مهم بود اما شاید اگر الان ساخته شود، دیگر استقبالی از آن صورت نگیرد. این فیلم چون سکوی پرتابی برای من و آقای رادان بود خیلی ها ما راهنوز هم به این دو فیلم وصل می کنند. به نظر من در هر صنفی، هر کس یک استارت و یک سکوی پرتاب دارد و البته این نقطه استارت همیشه در پرونده اش هست. حالا یا می تواند خیلی قوی باشد یا خیلی ضعیف. به هر حال آدم ها بک گراندشان را نمی توانند پاککنند. من هم خوشحالم که بک گراند بدی ندارم. "شور عشق" هم خیلی فیلم بدی نبوده...

البته تنها زرشک سینمای ایران هم نصیب این فیلم شد...

بله و اتفاقا من خیلی از این بابت خوشحالم. به نظرم فیلم دیده شد. چرا مراسم اعطای زرشک زرین فقط یک سال انجام شد و فقط هم به "شور عشق" داده شد و تمام؟

سکوی پرتاب شما و بهرام رادان با هم بود. بهرام رادان عمدا رفت به سمت تجربه گرایی و این باعث شد کارنامه قابل اعتنایی داشته باشد و دو سیمرغ هم بگیرد. اما با این وجود او دیگر جایگاه یک استار را در سینمای ایران ندارد. اما شما انتخاب هایتان طوری بوده یا پیشامد این بوده که جایگاهتان را به عنوان استار تثبیت کرده اید. فکر می کنید این عامدانه بوده یااینکه شرایط شما را پیش برده؟

نمی دانم این حرفی راکه می زنم در این زمانه درست است یا نه. ممکن است به نظر عده ای خنده دار به نظر بیاید. اما من به شدت به سرنوشت اعتقاد دارم. البته کنارش تلاش و تفکر و بینش درست را در نظر دارم. به هر حال درباره هر فیلمی فکر می کردم و تصمیم می گرفتم و انتخاب می کردم اما معتقدم که سرنوشت من این طور رقم خورده و دارم در مسیری هدایت شده در کائنات حرکت می کنم. خداوند من را در این مسیر گذاشته و بعد هم به مهناز افشار گفته که خب حالا خودت چقدر توان و دانش داری؟

خودتان کدام را بیشتر می پسندید؛ جایگاه یک استار یا یک بازیگر تجربه گرا با نقش های متفاوت؟

من هردویش را در کنار هم می پسندم.

این ممکن هست؟

بله. نمی خواهم بگویم این اتفاق برای من افتاده امامی خواهم بگویم سعی کرم فیلم هایی را بازی کنم که مردم دوست داشته باشند و ازآن استقبال کنند و در عین حال آدم های اهل فکر بدون غرض ورزی ازآن تعریف کنند. برای من ارزشمند است که یک کارگردان یا نویسنده یا خبرنگار و ادم هایی که اهل فکر هستند، بگویند خانم افشار فلان کارتان چقدر خوب بود. پس یعنی من آن مسیر را هم تجربه کرده ام.

فکر می کنید مهناز افشار وقتی می رود در فیلم هایی مثل"چه کسی امیر را کشت" یا "کارگران مشغول کارند" بازی می کند، به خاطر قابلیت های بازیگری اش است یا به خاطر استار بودن او را انتخاب می کنند تا فیلم بیشتر دیده شود؟

در مورد فیلم "کارگران مشغول کارند" آقای مانی حقیقی به من گفتند وقتی بازی من در "سالاد فصل" را دیدند، خوش شان آمد و خواستند من در فیلم شان حضور داسته باشم. در مورد "سالاد فصل" هم من قبلش فیلم شاخصی نداشتم و اگر توجه خاص آقای جیرانی و حتی اصرارهای آقای شریفی نیا نبود این اتفاق نمی افتاد. جا دارد که از هر دویشان تشکر کنم.

چطور شد که برای "سالاد فصل" انتخاب شدید؟

در فیلم "خاکستری" آقای جیرانی را در اتاق تدوین می دیم. همیشه سبک آقای جیرانی را دوست داشم و البته الان هم دوست دارم. گفتم بالاخره اتفاق به وقتش خواهد افتاد. گذشت و آقای شریفی نیا گفتند که آقای جیرانی می خواهند فیلم بسازند و من رفتم و قسمت شد که بازی کنم. وقتی فیلم تمام شد آقای جیرانی گفتند خیلی خوب بودی و شاید من باید این نقش را گسترش می دادم.

بازی در "چه کسی امیر را کشت" چگونه پیش آمد؟

یادم است که از طرف آقای کرم پور فیلمنامه ای به من رسید که بخوانم. دیدم خیلی کار نویی است، عوامل و بازیگران خیلی خوبی هم دارد. البته برای بازی در این فیلم واقعا خیلی ترس داشتم چون فکر می کردم که مهناز افشار میان این همه بازیگر پیشکسوت و بزرگ چه می خواهد بکند؟ ولی بعد دیدم چه محک خوبی است. آدم به خودش می گوید سعی کن کم نیاری و خیلی خوب باشی. هیچ وقت لطف آثای شکیبایی را یادم نمی رود که من را دیدند و گفتند وقتی سالاد فصل را دیدم، متوجه شدم از نوک پا تا نوک موهایت بازی می کنی. اصلا باور نمی کردم آقای شکیبایی این حرف را به من بزند. چقدر خالص و چقدر بی عقده و بزرگوار. این حرف را حتی اگر ایشان فقط برای خوشحال کردن من گفته باشد، به من انرژی می دهد و برای من خیلی ارزشمند است. یکسری دوستان در سینما به من کم لطفی کردند اما خدا را شکر دوستانی هم داشتم که به من کمک کردند، در سینما بمانم. فیلمنامه "چه کسی امیر را کشت؟" را که خواندم، آقای شکیبایی هم آنجابودند و دوست داشتم باز هم با ایشان کار کنم. البته با هم بازی نداشتیم ولی نقش های متفاوت و عجیب و غریب بازی کنم. مثلا آرزویم این است که نقش آنتونی کویین در گوژپشت نتردام را بازی کنم.

خب اینکه هیچ وقت امکان پذیر نخواهد بود...

عیب ندارد. نقش زنش را که می توانم بازی کنم،(می خندد) متاسفانه در سینمای ایران باید نقش دیوونه یا معتاد را بازی کنی تا دیده بشوی. هیچ وقت نقشهای رئال دیه نمی شوند، در صورتی که در سینمای جهان نقشهای رئال جایگاه ویژه ای دارد.

خیلی از بازیگران به خصوص خانم ها به سمت تجربه های دیگری در سینما مانند کارگردانی رفته اند. شما چنین قصدی ندارید؟

فعلا قصد کارگردان شدن ندارم. ورود به هر رشته ای تخصص و تجربه می خواهد اما چون قبل از بازیگری تدوین خوانده ام و کارهای فنی را هم دوست دارم، شاید یکروز بااجازه استادان به سمت فیلمبرداری بروم بااجازه تهیه کنندگان، تهیه کننده شود. البته یک قصه کوتاهم دارم که بدم نمی آید آن را بسازم. این قصه از باورهای خودم ناشی شده و شاید محک خوبی برایم باشد.
 
گردآوری : گروه فرهنگ و هنر سیمرغ.
www.seemorgh.com/culture

 منبع :هفته نامه زن روز