تام كروز بیش از سه دهه است كه به عنوان یك بازیگر مطرح، مشغول بازی در فیلمهای سینمایی است. با وجود گذشت سالها از حضورش جلوی دوربین، هنوز هم مورد توجه فیلمسازان، تهیهكنندگان و تماشاگران سینماست.
البته در شش سال اخیر، فیلمهای او نتوانستند فروش صد میلیون دلاری همیشگی او را داشته باشند ولی «ماموریت غیرممكن 4» در تابستان سال گذشته با استقبال بالای تماشاگران در اكثر كشورهای جهان روبهرو شد.
«جك ریچر» او هم همین روزها در آمریكای شمالی اكران عمومی میشود. تحلیلگران اقتصادی سینما پیشبینی موفقیت بالایی برای این درام اكشن دلهرهآور دارند و میگویند تام كروز با آن دوباره به روزهای خوش و پربار گذشته خود برمیگردد.
تام كروز در دهه 80 میلادی با فیلمهایی مثل «تاپ گان» ـ كه در یك سال اخیر چند بار بحث تولید دومین قسمت آن مطرح شده است ـ و «ریسكی بیزینس» تبدیل به یك چهره مطرح و جوان سینما شد.
او در دهه 90 میلادی فیلمهایی همچون «مصاحبه با خونآشام»، «جری مگوآئر»، «ماموریت غیرممكن» (نسخه سینمایی یك مجموعه موفق دهه 60 میلادی تلویزیونی) و «چند تا آدم خوب» را روانه پرده سینماها كرد كه به صورت پشت سرهم تبدیل به كارهایی پرفروش در جدول گیشه نمایش سینماها شدند.
كروز در كنار این فیلمها در كارهای متفاوت و سنگینی مثل «رینمن»، «متولد چهارم جولای» ـكه برای ایفای نقش ران كویك، فعال ضدجنگ نامزد دریافت جایزه اسكار شد و «سامورایی» ظاهر شد.
او قرار است تهیهكننده و بازیگر نسخه دوباره سازی شده و انگلیسی زبان «هفت سامورایی» باشد.
روند فیلمسازی و تهیهكنندگی و بازیگری، چه معنی و مفهومی برای شما دارد؟
برای من این حرفه همه چیز است و تمام اجزای آن را دوست دارم. شاید به همین دلیل است كه اینقدر سخت و فشرده كار میكنم. به صورت طبیعی، در بین رشتههای مختلف این حرفه بازیگری برایم اهمیت بیشتری دارد. همیشه به بازیگران جوان میگویم مسئولیتپذیر باشند. این كار خیلی سختی نیست، ولی شاید بعضیها نخواهند به آن عمل كنند. وقتی شما قرارداد بازی را امضا كرده و چك دستمزد را میگیرید، باید مسئولیتپذیر هم باشید.
این مسوولیتپذیری تا كجا ادامه دارد؟
شما متعهد نسبت به انجام كاری میشوید و از همان ابتدای كار باید این تعهد را عمل كنید. ممكن است از كاركردن با این یا آن فیلمساز راضی و خوشحال نباشم، ولی باید به تعهدم عمل كنم. برای همین، سعی میكنم همكاری با فیلمسازانی را قبول كنم كه سبك كارشان را دوست دارم و میخواهم با آنها كار كنم. برای مثال، كاركردن با استنلی كوبریك در «چشمان تمام باز» یك افتخار بزرگ بود. تمام تلاشم را كردم تا این فیلم تبدیل به همان چیزی شود كه او دوست دارد. زمان كار با بقیه فیلمسازان هم از همین شیوه پیروی میكنم.
فیلمی هم بوده كه دوست نداشته باشید با كارگردان آن كار كنید؟
نه به آن صورت. قبل از امضای قرارداد و قبول تعهد، خیلی دقت میكنم؛ ولی هیچ تضمینی برای رخدادهای آینده وجود ندارد. بعضی وقتها احساس میكنی فیلمی كه بازی میكنی، دقیقا همان چیزی است كه میخواهی، اما در عمل این اتفاق نمیافتد و شرایط به گونهای پیش میرود كه انتظارش را نداشتی، اما در این حالت هم باید حرفهای عمل كنی و پروژه را به شكل آبرومندی به پایان برسانی.
جایزه برای شما چه مفهومی دارد؟
جوایز همیشه فوقالعاده و خوب بوده است. تا به حال چند بار نامزد دریافت جایزه از مراسم مختلف شدهام و چندتایی را هم گرفتهام، اما سینما برای من محدود به جوایز نیست و برای دریافت جایزه نیست كه فیلم بازی میكنم. اگر بگیرم، خوشحال میشوم و اگر نگیرم، خیلی برایم اهمیت ندارد.
در وثیقه (2004) در نقش شخصیت ضدقهرمان و منفی قصه بازی كردید. نگران شكستهشدن تصویر جوان اول و مثبت سینمای خودتان نبودید؟
تا قبل از این فیلم در هیچیك از كارهایم در چنین نقشی با این حال و هوا ظاهر نشده بودم. به این دلیل علاقهمند بازی در این نقش شدم كه او یك شخصیت ضداجتماعی دارد و خیلی خاص است. او همراه خودش ویرانی و خسارت میآورد و هر جا كه پا میگذارد، مشكلساز میشود. او یكجورهایی نیروی فشار و اجبار طبیعت است. به همین دلیل، بازی در نقش چنین آدمی چالشهای زیادی را به همراه خودش میآورد. نمیشود همیشه در فیلمها در نقش آدمهای خوب و دوستداشتنی و شستهرفته بازی كرد!
بازیگری چه چیزی به شما داد؟
در دوران نوجوانی اصلا فكرش را هم نمیكردم روزی بازیگر شوم، اما وقتی در 19 سالگی «ریسكی بیزینس» (1983) را بازی كردم، تازه متوجه شدم چیزی بزرگتر و فراتر هم در زندگی وجود دارد كه تا آن زمان متوجه آن نشده بودم.
بازیگری چه چیزی به شما یاد داد؟
كروز: همیشه در زندگیام یك اصل را رعایت كردهام و آن مسئولیتپذیربودن است؛ از انجام این مسئولیتها هم لذت میبرم. در همه حال در حال تغییركردن، رشدكردن و متحولشدن هستم. برای همین است كه در زندگیام هیچوقت لحظهای وجود ندارد كه در یك گوشه آرام بگیرم و احساس آرامش كنم
(میخندد) بهعنوان یك بازیگر جوان، مردم و تماشاگران تلاش داشتند متوجه شوند من چه كسی بوده و هستم. این در حالی بود كه خودم هم هنوز این را نمیدانستم! این موضوع كمك كرد تا خودم را بشناسم و بفهمم چه كسی هستم. تا قبل از بازیگرشدن (و مشهورشدن بعدی آن) هیچوقت به آن صورت به خودم فكر نكرده بودم. وقتی هم خودم را شناختم، خیلی سریع متوجه این نكته شدم كه عاشق بازیگریام. در همان زمان، دعا میكردم بتوانم این كار را برای همیشه ادامه دهم و در این حرفه باقی بمانم.
به عنوان یك بازیگر، زندگی آرام و راحتی داشتهاید؟
برای كمتر بازیگری امكان زندگی آرام و راحت فراهم میشود، البته زندگی جالب و سرگرمكنندهای داشتهام. در زندگی من هم پیچیدگیهای زیادی وجود داشته است، اما همیشه راهها و روشهایی برای مقابله و مواجههشدن با این پیچیدگیها وجود دارد. همیشه در زندگیام یك اصل را رعایت كردهام و آن مسئولیتپذیربودن است؛ مسئولیت به عنوان یك پدر، یك تهیهكننده و یك بازیگر. از انجام این مسئولیتها هم لذت میبرم. در همه حال، در حال تغییركردن، رشدكردن و متحولشدن هستم. برای همین است كه در زندگیام هیچوقت لحظهای وجود ندارد كه در یك گوشه آرام بگیرم و احساس آرامش كنم.
رابطه خانوادگیتان چگونه است. بازیگری مشكلی در این ارتباط ایجاد نكرده است؟
پیوند خانوادگی مهمترین چیزی است كه در زندگی دارم. بازیگری عشق زندگیام است، ولی مانع از ارتباطات گرم خانوادگیام نشده است. ارتباط بسیار نزدیكی با خانوادهام ـ بویژه خواهرانم ـ دارم و در طول هفته با هم دیدار میكنیم.
در زندگی حرفهای با كسی هم مشورت كاری میكنید؟
حقیقتش را بخواهید، علاقه زیادی به مشاوره با دیگران ندارم. از آن دسته آدمهایی هستم كه وقتی میخواهم كاری انجام دهم، قبل از آن دربارهاش فكر میكنم. اگر پس از فكركردن و تحقیق به این نتیجه برسم كه كار درستی است، آن را انجام میدهم. از كسی هم چیزی درباره آن نمیپرسم. اینطور نیست كه پیش این و آن بروم و بپرسم: «خب، تو در این باره چه فكر میكنی؟» هر تصمیمی را در زندگیام خودم گرفتهام؛ چه در زندگی خانوادگی و چه در حرفه بازیگری.
بازی در فیلمهای هنری و غیرمتعارف را دوست دارید؟
برای هر بازیگری خوب و ضروری است كه در كنار حضور در فیلمهای مردمپسند، در كارهای غیرمتعارف هم بازی كند. وقتی متولد چهارم جولای (1989) را برای الیور استون بازی كردم، خیلیها گفتند: «میخواهی كارنامه و سابقه بازیگریات را خراب كنی؟ چرا بعد از فیلم موفقی مثل «تاپگان»، در این فیلم بازی كردی؟ چرا نرفتی به سراغ تاپگان 2 و آن را تهیه نكردی؟»، اما توجهی به این حرفها نكردم. تاپگان را بازی كرده بودم و حالا میخواستم كار متفاوتی ارائه دهم. میخواستم خودم را به چالش بكشم. در فیلمهای مردمپسند و پرفروش تجاری، جایی برای به چالشكشیدن خود وجود ندارد.
میگویند سرصحنه فیلمبرداری خیلی حرف میزنید!
واقعا از صحبتكردن با فیلمسازان و بازیگران لذت میبرم. این كار كمك میكند تا با تجربیات دیگران آشنا شوی و از آنها برای كار خودت استفاده كنی. حسود نیستم و از موفقیت دیگران خوشحال میشوم. وقتی فیلمهای همكارانم را میبینم، به آنها زنگ میزنم یا یادداشتی برایشان میفرستم. به آنها میگویم از دیدن كارشان لذت بردهام. حتی میپرسم چگونه آن كار را جلوی دوربین بردهاند. چه ایرادی دارد كه از كارهای خوب همكارانت تعریف كنی و صادقانه بگویی بازی خیلی خوبی داشتهاند؟ اوایل كار بازیگریام، خیلی خجالتی بودم. ولی به مرور یاد گرفتم با همكارانم صحبت كرده و دنیای خودم را با آنها تقسیم كنم.
شهرت را چگونه میبینید؟
اوایل كارم وقتی مردم مرا نگاه میكردند، عصبی میشدم. آدمها به تو خیره میشوند و نمیدانی چهكار كنی. پذیرش آن همه توجه برایم كمی سخت بود، اما بتدریج با آن كنار آمدم و فهمیدم این بخشی از حرفه ماست. طبیعی است كه مورد توجه مردم عادی باشیم و آنها به ما خیره شوند. شهرت هم مثل هر چیز دیگر، مزایا و معایب خودش را دارد.
البته در شش سال اخیر، فیلمهای او نتوانستند فروش صد میلیون دلاری همیشگی او را داشته باشند ولی «ماموریت غیرممكن 4» در تابستان سال گذشته با استقبال بالای تماشاگران در اكثر كشورهای جهان روبهرو شد.
«جك ریچر» او هم همین روزها در آمریكای شمالی اكران عمومی میشود. تحلیلگران اقتصادی سینما پیشبینی موفقیت بالایی برای این درام اكشن دلهرهآور دارند و میگویند تام كروز با آن دوباره به روزهای خوش و پربار گذشته خود برمیگردد.
تام كروز در دهه 80 میلادی با فیلمهایی مثل «تاپ گان» ـ كه در یك سال اخیر چند بار بحث تولید دومین قسمت آن مطرح شده است ـ و «ریسكی بیزینس» تبدیل به یك چهره مطرح و جوان سینما شد.
او در دهه 90 میلادی فیلمهایی همچون «مصاحبه با خونآشام»، «جری مگوآئر»، «ماموریت غیرممكن» (نسخه سینمایی یك مجموعه موفق دهه 60 میلادی تلویزیونی) و «چند تا آدم خوب» را روانه پرده سینماها كرد كه به صورت پشت سرهم تبدیل به كارهایی پرفروش در جدول گیشه نمایش سینماها شدند.
كروز در كنار این فیلمها در كارهای متفاوت و سنگینی مثل «رینمن»، «متولد چهارم جولای» ـكه برای ایفای نقش ران كویك، فعال ضدجنگ نامزد دریافت جایزه اسكار شد و «سامورایی» ظاهر شد.
او قرار است تهیهكننده و بازیگر نسخه دوباره سازی شده و انگلیسی زبان «هفت سامورایی» باشد.
روند فیلمسازی و تهیهكنندگی و بازیگری، چه معنی و مفهومی برای شما دارد؟
برای من این حرفه همه چیز است و تمام اجزای آن را دوست دارم. شاید به همین دلیل است كه اینقدر سخت و فشرده كار میكنم. به صورت طبیعی، در بین رشتههای مختلف این حرفه بازیگری برایم اهمیت بیشتری دارد. همیشه به بازیگران جوان میگویم مسئولیتپذیر باشند. این كار خیلی سختی نیست، ولی شاید بعضیها نخواهند به آن عمل كنند. وقتی شما قرارداد بازی را امضا كرده و چك دستمزد را میگیرید، باید مسئولیتپذیر هم باشید.
این مسوولیتپذیری تا كجا ادامه دارد؟
شما متعهد نسبت به انجام كاری میشوید و از همان ابتدای كار باید این تعهد را عمل كنید. ممكن است از كاركردن با این یا آن فیلمساز راضی و خوشحال نباشم، ولی باید به تعهدم عمل كنم. برای همین، سعی میكنم همكاری با فیلمسازانی را قبول كنم كه سبك كارشان را دوست دارم و میخواهم با آنها كار كنم. برای مثال، كاركردن با استنلی كوبریك در «چشمان تمام باز» یك افتخار بزرگ بود. تمام تلاشم را كردم تا این فیلم تبدیل به همان چیزی شود كه او دوست دارد. زمان كار با بقیه فیلمسازان هم از همین شیوه پیروی میكنم.
فیلمی هم بوده كه دوست نداشته باشید با كارگردان آن كار كنید؟
نه به آن صورت. قبل از امضای قرارداد و قبول تعهد، خیلی دقت میكنم؛ ولی هیچ تضمینی برای رخدادهای آینده وجود ندارد. بعضی وقتها احساس میكنی فیلمی كه بازی میكنی، دقیقا همان چیزی است كه میخواهی، اما در عمل این اتفاق نمیافتد و شرایط به گونهای پیش میرود كه انتظارش را نداشتی، اما در این حالت هم باید حرفهای عمل كنی و پروژه را به شكل آبرومندی به پایان برسانی.
جایزه برای شما چه مفهومی دارد؟
جوایز همیشه فوقالعاده و خوب بوده است. تا به حال چند بار نامزد دریافت جایزه از مراسم مختلف شدهام و چندتایی را هم گرفتهام، اما سینما برای من محدود به جوایز نیست و برای دریافت جایزه نیست كه فیلم بازی میكنم. اگر بگیرم، خوشحال میشوم و اگر نگیرم، خیلی برایم اهمیت ندارد.
در وثیقه (2004) در نقش شخصیت ضدقهرمان و منفی قصه بازی كردید. نگران شكستهشدن تصویر جوان اول و مثبت سینمای خودتان نبودید؟
تا قبل از این فیلم در هیچیك از كارهایم در چنین نقشی با این حال و هوا ظاهر نشده بودم. به این دلیل علاقهمند بازی در این نقش شدم كه او یك شخصیت ضداجتماعی دارد و خیلی خاص است. او همراه خودش ویرانی و خسارت میآورد و هر جا كه پا میگذارد، مشكلساز میشود. او یكجورهایی نیروی فشار و اجبار طبیعت است. به همین دلیل، بازی در نقش چنین آدمی چالشهای زیادی را به همراه خودش میآورد. نمیشود همیشه در فیلمها در نقش آدمهای خوب و دوستداشتنی و شستهرفته بازی كرد!
بازیگری چه چیزی به شما داد؟
در دوران نوجوانی اصلا فكرش را هم نمیكردم روزی بازیگر شوم، اما وقتی در 19 سالگی «ریسكی بیزینس» (1983) را بازی كردم، تازه متوجه شدم چیزی بزرگتر و فراتر هم در زندگی وجود دارد كه تا آن زمان متوجه آن نشده بودم.
بازیگری چه چیزی به شما یاد داد؟
كروز: همیشه در زندگیام یك اصل را رعایت كردهام و آن مسئولیتپذیربودن است؛ از انجام این مسئولیتها هم لذت میبرم. در همه حال در حال تغییركردن، رشدكردن و متحولشدن هستم. برای همین است كه در زندگیام هیچوقت لحظهای وجود ندارد كه در یك گوشه آرام بگیرم و احساس آرامش كنم
(میخندد) بهعنوان یك بازیگر جوان، مردم و تماشاگران تلاش داشتند متوجه شوند من چه كسی بوده و هستم. این در حالی بود كه خودم هم هنوز این را نمیدانستم! این موضوع كمك كرد تا خودم را بشناسم و بفهمم چه كسی هستم. تا قبل از بازیگرشدن (و مشهورشدن بعدی آن) هیچوقت به آن صورت به خودم فكر نكرده بودم. وقتی هم خودم را شناختم، خیلی سریع متوجه این نكته شدم كه عاشق بازیگریام. در همان زمان، دعا میكردم بتوانم این كار را برای همیشه ادامه دهم و در این حرفه باقی بمانم.
به عنوان یك بازیگر، زندگی آرام و راحتی داشتهاید؟
برای كمتر بازیگری امكان زندگی آرام و راحت فراهم میشود، البته زندگی جالب و سرگرمكنندهای داشتهام. در زندگی من هم پیچیدگیهای زیادی وجود داشته است، اما همیشه راهها و روشهایی برای مقابله و مواجههشدن با این پیچیدگیها وجود دارد. همیشه در زندگیام یك اصل را رعایت كردهام و آن مسئولیتپذیربودن است؛ مسئولیت به عنوان یك پدر، یك تهیهكننده و یك بازیگر. از انجام این مسئولیتها هم لذت میبرم. در همه حال، در حال تغییركردن، رشدكردن و متحولشدن هستم. برای همین است كه در زندگیام هیچوقت لحظهای وجود ندارد كه در یك گوشه آرام بگیرم و احساس آرامش كنم.
رابطه خانوادگیتان چگونه است. بازیگری مشكلی در این ارتباط ایجاد نكرده است؟
پیوند خانوادگی مهمترین چیزی است كه در زندگی دارم. بازیگری عشق زندگیام است، ولی مانع از ارتباطات گرم خانوادگیام نشده است. ارتباط بسیار نزدیكی با خانوادهام ـ بویژه خواهرانم ـ دارم و در طول هفته با هم دیدار میكنیم.
در زندگی حرفهای با كسی هم مشورت كاری میكنید؟
حقیقتش را بخواهید، علاقه زیادی به مشاوره با دیگران ندارم. از آن دسته آدمهایی هستم كه وقتی میخواهم كاری انجام دهم، قبل از آن دربارهاش فكر میكنم. اگر پس از فكركردن و تحقیق به این نتیجه برسم كه كار درستی است، آن را انجام میدهم. از كسی هم چیزی درباره آن نمیپرسم. اینطور نیست كه پیش این و آن بروم و بپرسم: «خب، تو در این باره چه فكر میكنی؟» هر تصمیمی را در زندگیام خودم گرفتهام؛ چه در زندگی خانوادگی و چه در حرفه بازیگری.
بازی در فیلمهای هنری و غیرمتعارف را دوست دارید؟
برای هر بازیگری خوب و ضروری است كه در كنار حضور در فیلمهای مردمپسند، در كارهای غیرمتعارف هم بازی كند. وقتی متولد چهارم جولای (1989) را برای الیور استون بازی كردم، خیلیها گفتند: «میخواهی كارنامه و سابقه بازیگریات را خراب كنی؟ چرا بعد از فیلم موفقی مثل «تاپگان»، در این فیلم بازی كردی؟ چرا نرفتی به سراغ تاپگان 2 و آن را تهیه نكردی؟»، اما توجهی به این حرفها نكردم. تاپگان را بازی كرده بودم و حالا میخواستم كار متفاوتی ارائه دهم. میخواستم خودم را به چالش بكشم. در فیلمهای مردمپسند و پرفروش تجاری، جایی برای به چالشكشیدن خود وجود ندارد.
میگویند سرصحنه فیلمبرداری خیلی حرف میزنید!
واقعا از صحبتكردن با فیلمسازان و بازیگران لذت میبرم. این كار كمك میكند تا با تجربیات دیگران آشنا شوی و از آنها برای كار خودت استفاده كنی. حسود نیستم و از موفقیت دیگران خوشحال میشوم. وقتی فیلمهای همكارانم را میبینم، به آنها زنگ میزنم یا یادداشتی برایشان میفرستم. به آنها میگویم از دیدن كارشان لذت بردهام. حتی میپرسم چگونه آن كار را جلوی دوربین بردهاند. چه ایرادی دارد كه از كارهای خوب همكارانت تعریف كنی و صادقانه بگویی بازی خیلی خوبی داشتهاند؟ اوایل كار بازیگریام، خیلی خجالتی بودم. ولی به مرور یاد گرفتم با همكارانم صحبت كرده و دنیای خودم را با آنها تقسیم كنم.
شهرت را چگونه میبینید؟
اوایل كارم وقتی مردم مرا نگاه میكردند، عصبی میشدم. آدمها به تو خیره میشوند و نمیدانی چهكار كنی. پذیرش آن همه توجه برایم كمی سخت بود، اما بتدریج با آن كنار آمدم و فهمیدم این بخشی از حرفه ماست. طبیعی است كه مورد توجه مردم عادی باشیم و آنها به ما خیره شوند. شهرت هم مثل هر چیز دیگر، مزایا و معایب خودش را دارد.
گردآوری: گروه فرهنگ وهنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع:jamejamonline.ir
مطالب پیشنهادی:
حاتمی کیا برای «زندگی خصوصی آقا و خانم میم» چقدر دستمزد گرفت؟
امیر جعفری از انصار حزب الله چه تقاضایی دارد؟
کمانچه کیهان کلهر باز برتر شد
شاه آبادی:موسیقی پاپ بدون اطلاع ما تعطیل نمی شود
کاهانی:حوزه هنری از جیب بقیه مایه نگذارد تا به آرمانش برسد
امیر جعفری از انصار حزب الله چه تقاضایی دارد؟
کمانچه کیهان کلهر باز برتر شد
شاه آبادی:موسیقی پاپ بدون اطلاع ما تعطیل نمی شود
کاهانی:حوزه هنری از جیب بقیه مایه نگذارد تا به آرمانش برسد