یک مصاحبه صمیمانه با ژوله، افشاریان و علی مسعودی
سجاد افشاریان در لحظات آخر به برنامه اضافه شد. ژوله با آن شلوار جادویی همیشه تحفه خنده داری دارد و هیچكس باور نمی‌كند علی مسعودی اینقدر ماجرای خنده‌دار در زندگی‌اش اتفاق افتاده باشد.پس همه برگ برنده ای داشتند.

امیرمهدی ژوله، علی مسعودی و سجاد افشاریان چه گفتند؟

قرار شد «آكادمی خنده رامبد» چندتایی از كمدین‌های معروف و محبوب را برای مسابقه سوا كند و بیاورد تا بیننده‌ها بیشتر پای تلویزیون بنشینند و لذت ببرند. خیلی‌ها فكر می‌كردند این مسابقه معنی ندارد و از اول ماجرا برنده معلوم است.

اما وقتی مسابقه شروع شد سه تفنگدار برنامه یعنی علی مسعودی، امیرمهدی ژوله و سجاد افشاریان كه كمتر معروف بودند و در عرصه نویسندگی فعالیت می‌كردند به محبوب‌ترین‌های برنامه تبدیل شدند. نبوغ طراحی و زمان‌بندی‌شان كاری كرد كه شانس‌های اول برنامه خندوانه رامبد باشند. حتی خودشان هم خیال نمی‌كردند چنین به محبوبیت برسند و تنها قرار است گرم كننده بزم شبكه نسیم بشوند.

این سه نفر، برگ برنده شان غافلگیری است؛ یكی مثل سجاد افشاریان كه در لحظات آخر به برنامه اضافه شد جوری شیرازی‌ها را تعریف كرد كه همه از حرف هایش تكه‌كلام ساخته‌اند. ژوله با آن شلوار جادویی همیشه تحفه خنده داری دارد و هیچكس باور نمی‌كند علی مسعودی اینقدر ماجرای خنده‌دار در زندگی‌اش اتفاق افتاده باشد.


امیرمهدی ژوله، علی مسعودی و سجاد افشاریانامیرمهدی ژوله، علی مسعودی و سجاد افشاریان

 

این آدم‌ها برای محبوبیت امروزشان از تك تك مردم رای گرفته‌اند و با بزرگان رقابت كردند. پای آنها روی شانه‌های كسی نبوده و اشك مردم را با خنداندن در آوردند تا روی قله محبوبیت بایستند.

در روزی كه میزبان این سه نفر بودیم به اندازه تك‌تك لحظه‌های حضور 5 تا 6 ساعته‌شان در مصاحبه و عكاسی لذت بردیم، خندیدیم، كل كل كردیم و خوش گذراندیم. (جای‌تان خالی) البته این گفت‌وگو در حالی انجام شد كه لحظه به لحظه و دقیقه به دقیقه رای‌های امیر مهدی ژوله و امین حیایی را چك می‌كردیم و كل‌كل‌های علی مسعودی و ژوله میزان خنده‌های جمعی را به حد انفجار می‌رساند.

از اینجا شروع كنیم كه مسابقه خنداننده برتر اصلا چطور شكل گرفت؟ و ایده‌اش از كجا آمد؟

سجاد افشاریان: در جلسه ایده‌پردازی صحبت‌های زیادی مطرح بود مبنی بر اینكه چه اتفاق‌هایی می‌تواند جایگاه كمدین‌ها را در دید عموم مردم تغییر دهد و از طرفی كمدین‌ها برای اجرای خود به لحاظ محتوا و شیوه اجرا تلاش بیشتری كنند؛ بر این اساس من ایده مسابقه خنداننده برتر یا به تعریف شما آكادمی خنده رامبد را پیشنهاد دادم كه مورد استقبال رامبد عزیز قرار گرفت و اجرایی شد كه خب باعث روند صعودی در جذب مخاطب با توجه به رو به پایان بودن برنامه شد؛ البته كه خودم هیچ‌وقت فكر نمی‌كردم مجبور شوم جزو این 16نفر قرار بگیرم. در طول پخش از طرف خود رامبد و بچه‌های گروه بهم پیشنهاد شده بود ولی واقعا كار سختی است. زمین و زمان دست به دست هم داد و من هم به جمع خندانندگان پیوستم.

امیرمهدی ژوله: من جزوآن 16 نفر بودم؟ چون می‌گویی خیلی اسامی زیادی را در نظر داشتید و با خیلی‌ها تماس گرفتید؟!

سجاد افشاریان: بله؛ اسم تو را نگه داشته بودیم، حق تو محفوظ بود. . . (می‌خندد).

علی مسعودی: من هم كه قطعا حضور داشتم (باخنده).

قرار بود فقط كمدین‌ها باشند یا بازیگرانی كه تجربه حضور در كارهای جدی هم داشتند، می‌توانستند حضور داشته باشند؟

افشاریان: بازیگران دیگر هم می‌توانستند باشند؛چرا كه نه، ولی باید سابقه كار كمدی داشتند. مثلا بازیگری كمدین نیست ولی در كاری نشان داده كه می‌تواند كمدی كار كند یا اینكه توانایی استندآپ كمدی را در خود ببیند.

ولی همه چیز برعكس تصورات همه شد و به یكباره كمدین‌ها یك به یك كنار رفتند و نویسنده‌ها سوپراستار شدند؟

افشاریان: من نویسندگی یكی‌،دو مجموعه تلویزیونی را بیشتر عهده‌دار نبودم و قطعا امیر و علی خیلی بهتر می‌توانند به این سوال پاسخ بدهند چون سال‌ها برای بازیگران كمدی نوشته‌اند و متن‌هایی قوی‌ در این زمینه دارند و خیلی بهتر در مورد اهمیت و ارزش متن كمدی می‌توانند صحبت كنند.

مسعودی: من از روز اول می‌دانستم كه پایان این مسابقه اینجوری تمام خواهد شد (باخنده).

این كار در سریال‌های تلویزیونی هم رخ می‌دهد.خیلی از بینندگان حس می‌كنند بسیاری از كمدین‌ها در كارهای كمدی خودشان می‌آیند و نقش‌شان را بازی می‌كنند و فكر می‌كنند نویسنده هیچ متنی ننوشته است؛درست است؟

مسعودی: اصلا اینطور نیست! ما برای یك سریال، فیلمنامه كامل می‌نویسیم با توضیح صحنه كامل. مثلا فلان شخصیت وارد صحنه می‌شود، سمت راست صحنه می‌رود و فلان وسیله را برمی‌دارد و. . .

ژوله: مخصوصا اگر قرار باشد یك شوخی خاص در آن صحنه هم اجرا شود. مثلا برای یك قسمت 30 دقیقه‌ای از یك سریال، حدود 40،30 صفحه متن می‌نویسیم.

تصوری داشتید از اینكه وارد این مسابقه استندآپ شوید و كارتان بگیرد؟

مسعودی: راستش را بخواهید، نه. ابتدای امر به محبوبیت آن بازیگرهای كمدی نگاه می‌كردم. جواد رضویان بازیگری است كه مردم به خاطرش پول دادند و بلیت خریداری كردند. شقایق دهقان بازیگری است كه وقتی سریالی از او پخش شود، مردم را پای تلویزیون میخكوب می‌كند. وقتی محبوبیت این بازیگرها را می‌دیدم با خودم می‌گفتم چه كسی علی مشهدی را می‌شناسد. نهایتش این بوده كه من پیش از این مسابقه، چند خاطره تعریف كرده بودم و تمام.می‌گفتم مگر من چه سنخیتی با امین حیایی دارم؟ مردم سال‌های سال است كه با امین حیایی خاطره دارند. فیلم‌هایش اكثرا جزء پرفروش‌ترین فیلم‌های سینماست و بالغ بر 20میلیارد تومان به سینمای ایران پول وارد كرده است. همان اول با خودم فكر می‌كردم كه اگر با این آدم‌ها بخواهم مسابقه بدهم، آنها من را پودر می‌كنند.

ژوله: البته هیچ‌وقت فكر نمی‌كرد كه قسمتش این باشد كه من پودرش كنم (باخنده).

مسعودی: من خودم پودرت می‌كنم (باخنده).


عکس کمدین های خندوانهعکس کمدین های خندوانه

 

افشاریان: دقیقا نكته‌ای كه وجود دارد این است كه مردم استانداردهای یك كار خوب را می‌دانند و به همین دلیل است كه شاید این اتفاقات پیش‌بینی نشده افتاده است.

ژوله: منم روز اول واقعا فكر نمی‌كردم كه نویسنده‌ها تا این مرحله جلو بیایند و بازیگرها را حذف كنیم چون فكر می‌كنم كه در نهایت برنده این رقابت‌ها، بازیگرها باشند. اسم امین حیایی فقط برای تضمین فروش یك فیلم كافی است بدون اینكه مخاطب بداند اصلا داستان فیلم چیست یا كارگردان فیلم چه كسی است. این بازیگرها بین مردم شناخته شده هستند یعنی تماشاچی 50درصد فقط برای دیدن بازیگر می‌رود و 50درصد برایش اهمیت دارد كه داستان فیلم چیست. برخلاف ما نویسنده‌ها كه سال‌های سال است كار می‌كنیم و هیچ كس ما را نمی‌شناسد. مثلا در كارهای مهران مدیری كه پشت‌صحنه‌های كار را نشان می‌دهد و مثلا یك بازیگر برای خودش دیالوگ را تغییر می‌دهد یا بداهه می‌گوید، این باعث می‌شود كه مردم پیش خودشان فكر كنند كه همه این دیالوگ‌ها را خود بازیگران می‌گویند و نویسنده‌ای وجود ندارد یا اصلا نویسنده چه‌كاره است؟

مثلا در سریال «شوخی كردم» پلاتوهایی كه مهران مدیری در مورد موضوعات مختلف می‌گفت‌، نویسنده آنها من بودم، اما مردم فكر می‌كردند خود مهران مدیری آنها را می‌گوید. خیلی اوقات حضور نویسنده در كار فراموش می‌شود. من كه سال‌ها كار مطبوعاتی انجام داده بودم و بدون واسطه با مردم در ارتباط بودم، وقتی كار نمایشی می‌كردم افسردگی می گرفتم چون هیچ مخاطبی با من در ارتباط نیست و همه فقط بازیگران را می‌شناسند. حتی در خانواده به شوخی‌های من كمتر می‌خندند ولی به همان شوخی‌ها كه توسط بازیگر اجرا می‌شود، بیشتر می‌خندند. با توجه به این داده‌ها برای من مشخص بود كه حضور ما فقط برای پر كردن این لیست است! با خودم می‌گفتم سجاد كه هیچ. تكلیفش از اول مشخص است و حذف می‌شود. علی كه حتی سابقه این كار را دارد، وقتی كنار یك بازیگر قرار بگیرد به راحتی حذف می‌شود. خودم هم كه حتما پرپر می‌شوم (باخنده). البته از طرفی سجاد و علی سابقه حضور در این عرصه را دارند. سجاد كار تئاتر انجام داده، علی در نقش یك روحانی در یك سریال جدی بازی كرده و به صحنه خیلی تسلط دارد.

مسعودی: البته من در كل آدم راحتی هستم و خودت هم در نقش‌های كوچك بازی كردی....

ژوله: وای. . . . در سریال «مرد هزار چهره» نقش یك دكتر كلیه و مجاری ادرار را داشتم. در «باغ مظفر» هم نقش یك مصاحبه‌گر را داشتم. بعد از این دو كار فهمیدم كه اصلا نه استایل بازیگری را دارم و نه استعدادش را.

فكر می‌كنید چه اتفاقی رخ داد كه خلاف تمام پیش‌بینی‌های شما همه چیز جلو رفت؟

ژوله: وقتی قرعه من به هومن حاجی‌عبداللهی خورد، با خودم گفتم این آدم سال‌هاست به عنوان یك مجری بسیار توانمند مشغول فعالیت است. یك بداهه‌گوی قهار؛یك صداپیشه توانا و....از نظر من هومن یك پكیج كامل بود. فكر می‌كنم یك بخشی به این موضوع برمی‌گردد كه آنها هم همین تصوری را داشتند كه ما داشتیم. به همین خاطر ماجرا را ساده‌تر گرفتند و درواقع خیلی راحت‌تر با موضوع برخورد ‌كردند. از آن طرف ما كه مدام در تصور حذف شدن بودیم، با خودمان گفتیم كه باید تلاش‌مان را بیشتر و بیشتر كنیم و روی نقاط قوت‌مان متمركز شویم. از طرفی دیگر احساس می‌كنم كه ما مردم را دست‌كم گرفته بودیم. وقتی بدون واسطه با مردم در ارتباط باشی و مردم را در قضاوت دخیل ‌كنی، ممكن است گاهی از روی احساس رفتار كنند یا از روی هواداری به بازیگر مورد علاقه‌شان رای بدهندولی در كل قاضی‌های خوبی هستند و می‌توانند تشخیص بدهند كه كدام اجرا قوی‌تر بود.

افشاریان: جنس استرس من كاملا متفاوت از جنس استرس امیر بود. از نوجوانی در تئاتر حضور داشتم؛ بازیگری كرده بودم؛ كارگردانی و نویسندگی تئاتر هم انجام داده بودم. جنس استرس من متفاوت بود چون تعداد فیلم‌هایی كه بازی نكردم، خیلی بیشتر از تعداد فیلم‌هایی است كه بازی كردم.من فقط یك فیلم بازی كردم و فیلم‌های زیادی را رد كردم. به خاطر اینكه همیشه صبر كردم تا آن نقشی كه می‌خواهم بیاید. این خیلی برایم استرس داشت كه بعد از این همه قسمت قرار است بیایم جلوی دوربین خندوانه. به این خاطر كه پیش از این تجربه استندآپ كمدی را نداشتم، خیلی نگران سمپات شدن مخاطب بودم.

 

آقای افشاریان شما گفته بودید كه حتما جزو چهار نفر اول هستید؟

افشاریان: نگفته بودم كه جزو چهار نفر اول هستم. گفته بودم كه اول می‌شوم. ایده من این است كه یا در مسابقه‌ای شركت نمی‌كنم یا اگر شركت كردم تمام تلاشم را می‌كنم تا اول شوم. البته حریفان من واقعا قدرتمند بودند. می‌گویند وقتی با سرنوشت شطرنج بازی می‌كنی، با حریف قدری بازی كن. . .

ژوله: البته علی مسعودی كه قطعا فكرش را نمی‌كرد كه در حد و اندازه من و سجاد باشد (باخنده).

مسعودی: دقیقا خودم را تا این اندازه سطح پایین نمی‌دیدم (باخنده). راستش را بخواهید بچه‌ها خیلی حق دارند. وقتی من اجراهایم را انجام دادم، مردم كم‌كم با من ارتباط برقرار كرده بودند و استرس من خیلی نسبت به سجاد و امیر كمتر بود. سجاد كه روز اول از بس اعتماد به‌نفسش كم بود، فكر كنم ستون فقراتش كج شده بود! امیر هم اجرای اول و دومش دست و پایش می‌لرزید ولی من نه. . . بچه‌پررو هستم و ‌رفتم جلو....

افشاریان: ولی علی توی اجرای دوم خیلی استرس داشتی، مقابل شقایق دهقان!

مسعودی: حریف واقعا قدرتمند بود.

ژوله: چرا قدرتمند بود؟ چون می‌دانستی كه یك نویسنده پشت شقایق هست كه به او كمك می‌كند.

مسعودی: دقیقا.... از شقایق دهقان می‌ترسیدم چون مهراب قاسم‌خانی پشتش است. مهراب واقعا نویسنده قدر و توانایی است. یكی از كارهای من این است كه هر روز پست‌های مهراب را در اینستاگرام می‌خوانم و خیلی با پست‌هایش حال می‌كنم و از خنده نابود می‌شوم ولی در رقابت با امیر كربلایی از همان اول با اطمینان می‌دانستم كه برنده می‌شوم.

ژوله: ولی من فكر می‌كردم كه امیر كربلایی‌ تو را پودر می‌كند (باخنده) چون امیر كربلایی چندین سال است كه به صورت آكادمیك و تخصصی استندآپ كمدی اجرا می‌كند. نه استندآپ كمدی بر پایه دیالوگ بلكه استندآپ كمدی بر پایه حرکت. همانقدر كه علی انرژیك است، امیر هم انرژیك است و سابقه اجرا دارد. همه اتفاقات دور اول، غیرقابل پیش‌بینی بود.

مسعودی: آن روز كه با شقایق دهقان مسابقه داشتم، وقتی مهراب را در پشت صحنه دیدم، كپ كردم.

ژوله: اتفاقا نكته هم در همین است. علی از رقیبی ترسید كه می‌دانست پشت او یك نویسنده قدر است. این همان اتفاقی است كه امروز افتاده و اینكه نویسنده‌ها هم توسط مردم دیده شدند. اینكه این موضوع جا افتاد، همه اینها به خاطر تلاش‌های رامبد و شعور مردم است كه نسبت به این كار شناخت پیدا كرده‌اند.

مسعودی: رامبد همیشه روی این موضوع تاكید دارد كه لطفا به اجراها رای بدهید نه به آدم‌ها. چندین بار این اتفاق افتاد كه هنوز اجراها شروع نشده مردم رای‌های‌شان را داده بودند.

 

دقیقا این موضوع محبوبیت گاهی هم دردسرساز می‌شود و ممكن است مردم قبل از شروع مسابقه حتی رای خود را داده باشند؟!
افشاریان: اجرای من و سپند هنوز شروع نشده بود، رای‌های سپند از من بیشتر بود. این موضوع سر اجراهای امیر و علی هم پیش آمده بود.

 

ژوله: چند نكته در این موضوع نهفته است. اول اینكه ما كمدین مولف خیلی كم داریم. شاید اگر محسن تنابنده در این رقابت شركت می‌كرد، خیلی متفاوت می‌شد چون او خودش هم بازیگر است، هم نویسنده و هم كارگردان. مثلا كسی مثل وودی آلن یك كمدین مولف است كه هنوزهم با این همه سابقه در كافه‌های نیویورك استندآپ كمدی اجرا می‌كند.

مسعودی: بله؛من نیویورك بودم و دیدم (می‌خندند).

افشاریان: خاستگاهی كه این مسابقه شكل گرفت، این بود كه دوست داشتیم نگاه خود كمدین‌ها و مردم به كمدی و جایگاه كمدین نگاه درجه یكی شود كه خدا را شكر این اتفاق افتاد و واقعا تبدیل شد به بحث روز مردم.ژوله: جنس استندآپ كمدی علی با من و سجاد فرق دارد. نمی‌دانم این قضیه‌ای كه می‌گویم چقدر غریزی و چقدر از هوش او بوده. از روز اولی كه وارد شد و خاطراتش را تعریف كرد، شخصیت‌سازی كرد و این از ذهن یك فیلمنامه‌نویس می‌آید كه تو اول كاراكتر خودت را معرفی كنی، در كنارش كاراكتر پدرت را بسازی، بعد كاراكتر مادرت را بسازی، فضای محله را بسازی، دوستانت را ترسیم كنی و حتی ماشین پدرت را تبدیل به یك شخصیت كنی! این از ذهن یك نویسنده خلاق می‌آید كه بتواند همه اجزای یك صحنه را دكوپاژ كند، میزانس كند و به‌طوری اتفاقات را برای بیننده تعریف كند كه بیننده دقیقا آنها را در ذهن خود مجسم كند.

افشاریان: البته من این را هم بگویم كه واقعا شقایق دهقان هم با اجراهایی كه داشت، همه را شوكه كرد و حتی الیكا عبدالرزاقی هم واقعا عالی بود و خانم‌ها نشان دادند كه در این زمینه عالی هستند.

ادامه دارد...



گردآوری : گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
منبع : مجله زندگی ایده آل