گفت و گو با محمد حمزه ای
یک آسیب این تلاشهای یکتنه بی توجهی به کارگردان جوان اثر محمد حمزه ای و برخی بازیگران نظیر حمیدرضا آذرنگ و پژمان جمشیدی و فرید سجادی حسینی بوده است به گونه ای که در هیچ یک از اکرانهای مردمی اینها حضور پررنگ نداشته اند.
محمد حمزه ای در گفتگو با «اعتماد» گلایه های خود را از رفتار تهیه کننده اعلام کرده است.
« آذر» فیلم بسیار پرحاشیهای است كه این روزها هر چه میگذرد انگار حواشی آن بیشتر هم میشود. به عنوان كارگردان كه در راس این فیلم قرار دارید چه نظری در مورد این حواشی دارید؟
ببینید من به عنوان یك فیلمساز حالا پیشتر به عنوان كسی كه سالیان بلندی در پشت صحنه سینما فعالیت میكردم و بعدتر فیلمسازی را در حوزههای بلند و كوتاه تجربه كردم میلم به سمتی است كه بتوانم اثری را در آرامش تولید و به نتیجه برسانم؛ اما وقتی خواه ناخواه گرفتار برخی از حواشی این مدلی میشویم باید ببینیم ریشه این حواشی كجاست. من به عنوان كارگردان این فیلم طی یك سال گذشته تمام تلاشم را كردم این ماجراهایی كه از زمان تولید گریبانگیر «آذر» بود دستكم از طریق من نباشد تا جایی كه شده تلاش كردم و مقابل این ماجراها ایستادم؛ اما الان واقعا متحیرم كه چه كسی ازاین میزان حاشیه ایجاد شده سود میبرد و آیا متوجه این نیستم كه همچنان ممكن است این ماجراها سلامت اكران فیلم را به مخاطره بیندازد و باعث شكلگیری ذهنیت و هالهای از انرژی منفی نزد مخاطب شود. نمیدانم بالاخره كی بناست این داستان مدیریت شود به هر حال خود من حرفهای زیادی را نگه داشتم و تا به اینجا هنوز عنوان نكردم تا بیش از این حواشی بسط داده نشود، ولی برخی رفتارها موجب میشود كه به هر حال برخی صحبتها عنوان شود كه به نظر من در مجموع این شكل خوبی ندارد.
پرسشی كه این چند وقته ایجاد شده اینكه چرا شما در مراسمهای عمومیكه برای فیلم برگزار میشود حضور ندارید، اسمتان هم در تیزرهای فیلم نیست یا اگر هست خیلی كمرنگ است؛ انگار كه فیلم كارگردان ندارد.
(میخندد) فكر میكنم علت نبود من را شخص تهیهكننده كه این برنامهها را طراحی میكند باید جواب بدهد. در خصوص تیزرها هم این را خودم ندیدم ولی شنیدم؛ در حال پیگیری هستم كه ببینم مشكل از كجاست كه نام من به عنوان كارگردان به این شكل مخدوش و كمرنگ شده، امیدوارم دوستانی كه با حقوق معنوی كارگردان اینگونه برخورد میكنند پاسخ مناسبی برای این كار خود داشته باشند.
فیلم «آذر» از بازیگران چهره شناخته شده زیادی بهره میبرد. به عنوان مثال تنها در یك سكانس از پژمان جمشیدی استفاده كردید و نكته جالب اینكه از این بازیگران برای تبلیغات فیلم هیچ بهرهای برده نشده…
ببینید با توجه به اینكه قصه «آذر» یك بازیگر محوری زن و دو بازیگر مكمل آن سن بالا بودند از ابتدا تصمیم بر این بود حتی برای نقشهای كوچك كار با توجه به اینكه فیلمنامه كامل نبود از دوستان شناختهشدهتری استفاده كنیم تا حضور این رفقا با توجه به توانایی و تجربهشان هم به قوام و موقعیت كاراكترها و فضای فیلم كمك كند و از همه مهمتر بتوانیم از تمام پتانسیل این افراد به عنوان بازیگران این فیلم برای داشتن یگ گروه بازیگران در خور و ویترین مناسب هنگام اكران و تبلیغات بهره ببریم تا شاید بتوانیم گروه متنوعی از مخاطبین را جذب كنیم، در نتیجه به فروش و برگشت سرمایه هم فكر كرده باشیم؛ ولی زمان اكران عمومی تا به الان كه وارد هفته سوم شدیم نمیدانم با چه استراتژیای این اتفاق نیفتاد و برای معرفی فیلم «آذر» از تمام ظرفیت حضور دوستان بازیگر استفاده نشد كه برای خود من هم مثل شما سوال بود كه آیا كسی كه این تصمیم را گرفته برای تبلیغات به تبعات آن فكر كرده یا خیر.
در مصاحبهای كه چند روز گذشته از شما خواندم شما به حواشی مربوط به بدلكار فیلم از جنبه تبلیغی نگاه كردید كه باعث دیده شدن فیلم میشود. بازیگر فیلم شما در طول فیلم نهایت ١٠ دقیقه روی موتور مینشیند اما پوستر فیلم حكایت دیگری دارد. پرسش من اینجاست كه آیا به هر طریقی مخاطب را باید به سالن كشاند؟ البته منظور تنها فیلم آذر نیست. بعضا دیده میشود فیلمسازان از تحریمهای ارگانها در جهت دعوت مردم برای دیدن فیلمشان بهره میبرند كه این به نظر میرسد راه درستی برای جذب مخاطب نیست.
خیر؛ من در آن مصاحبهای كه شما به آن اشاره میكنید نگفتم این حواشی باعث دیده شدن فیلم میشود؛ بلكه تعبیر من این بود در این سینما این گونه است كه ظاهرا برخی از نمد این حواشی برای خود كلاهی میسازند كه فیلمشان بیشتر مورد توجه قرار گیرد. در صورتی كه درآن مورد به خصوص ماجرا آن بدلكار خانم به نظرم میرسد اصلا به نفع فیلم نیست و بیشتر نتیجه عكس در ذهن مخاطب ایجاد میكند كه یكی هم همین مساله موتورسواری است كه این میزان مانور و تبلیغ رو موتور سوار شدن ممكن است از پایه آدرس غلط به مخاطب بدهد و باعث سرخوردگی شود. چون مخاطب عملا وقتی به دیدن فیلم مینشیند با اثری مواجه میشود كه اصلا مساله قهرمان فیلم موتورسواری نیست و این شكل فیزیكی موتورسواری به فراخور آن قصه است كه در آن صحنه شخصیت آذر ناگزیر به موتور سواری میشود. فكر میكنم این ماجرا را تهیهكننده باید پاسخگو باشد نه من فیلمساز.
اگر می خواهید بیشتر بدانید : حمیدرضا آذرنگ: نیکی کریمی کارگردان را به حال سکته انداخت
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
منبع: روزنامه اعتماد