خندوانه با تمام ضعف‎هایش کار را برای قندپهلو سخت کرده!
در خبرها خواندم رضای رفیع عزیزم «خنداننده برتر» خندوانه را به دوئل دعوت کردهَ همین را بهانه ای دیدم تا ضمن مخالفت با نظر رضا رفیع عزیز که استفاده از اغراق یا ابزار و...را در مقدمه این دعوت از ذات کمدی دور می‌داند کمی در ستایش برنامه محبوبی بگویم که این روزها تبدیل به جریانی کاملا منحصر به فرد و عزیز در فضای رسانه ای کشور شده است. ابتدا باید بگویم اگر حدود پنج سال است...

در خبرها خواندم رضای رفیع عزیزم «خنداننده برتر» خندوانه را به دوئل دعوت کردهَ همین را بهانه ای دیدم تا ضمن مخالفت با نظر رضا رفیع عزیز که استفاده از اغراق یا ابزار و...را در مقدمه این دعوت از ذات کمدی دور می‌داند کمی در ستایش برنامه محبوبی بگویم که این روزها تبدیل به جریانی کاملا منحصر به فرد و عزیز در فضای رسانه ای کشور شده است.

ابتدا باید بگویم اگر حدود پنج سال است افتخار آشنایی و رفاقت نزدیک با یکی از موفق‌ترین، شیرین ترین و منحصر به فردترین طنزپردازان روزگارم رضا رفیع را دارم از سال 1378 تا امروز شانزده سال است که با رامبد جوان با وجود اختلاف ده ساله سن‌مان مثل برادر و گاهی در برخی سال‌ها بیست و چهار ساعته معاشرت کرده ام و او را همیشه شیرین ترین و اعتیاد آورترین کمدین عرصه رسانه های دیداری و شنیداری می‌ دانستم و خوشحالم که امروز میلیونها نفر که او را ازنزدیک هم ندیده اند با من هم قضاوتند.

اما ماجرا اینجاست که طنز با کمدی متفاوت است. رضا رفیع یک طنزپرداز برجسته است و خواستگاه آثارش ابتدا رسانه های نوشتاری است و بعد از «قند پهلو» که اتفاقا رضا رفیع پیش تر از شهرام شکیبا و ناصر فیض نقش آفرین اصلی آن بود تلویزیون جدیتر از همیشه محملی شد برای مزه مزه کردن یک تجربه نوشتاری در یک رسانه دیداری که اتفاقا به شدت هم شیرین افتاد.

اما قند پهلو تنها یک مسابقه تخصصی طنز بود و استفاده از لباس، آکساسوار، اکت بدن و......دقیقا همان چیزی بود که در قامت طنز مکتوب و قند پهلویی نمی‌گنجید و کمدی در تلویزیون بدون آنها به راحتی معنا نمی‌شد......تا «خندوانه» آمد این بار با استفاده کاملا جامع از این ابزار با حداقل اتکا به طنز منظوم و البته حداکثر استفاده از ظرفیت کمدی و البته شوخی منثور با حضور کمدی نویسان با استعدادی چون ژوله و علی مسعودی و..........

آری خندوانه با وجود ضعف‌های غیر قابل انکارش کار را برای طنز قند پهلویی و حتی من به عنوان یکی از دو طراح و تهیه کننده این برنامه سخت کرده اما یادمان نرود که ادبیات قند پهلویی همان ادبیات گل آقایی و توفیقی است که موقتا در نبود یک نشریه فراگیر طنز با حضور آخرین سردبیر گل آقا در رحمی اجارهای چون تلویزیون متولد شده اما خندوانه یعنی کمدی و کمدی یعنی سینما، صحنه و تلویزیون.راستش شاید گاهی به همین دلیل است که با وجود اصالت و مانایی غیر قابل کتمان طنز مکتوب و شان تالیفی و تعمق آثار امثال رفیع نسبت به کمدیهای تلویزیونی حتی تهیهکننده «قند پهلو» هم گاهی یواشکی خندوانه را با لذت بیشتری می‌بیند.

*تهیه‌کننده برنامه «قند پهلو»
امیر قمیشی


گردآوری : گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
منبع : khabaronline.ir