نقد جنجالی فیلم فروشنده در برنامه هفت: فروشنده فیلم پورن نیست!
در برنامه شب گذشته نقد جنجالی و جالبی درباره فیلم فروشنده بین مسعود فراستی و شهاب اسفندیاری برگزار شد که گزارشی از آن را در ادامه خواهید خواند.

نقد فیلم فروشنده در برنامه هفت

برنامه شب گذشته «هفت» به نقد و بررسی فیلم «فروشنده» اختصاص داشت و بحث داغی بین مسعود فراستی و شهاب اسفندیاری به عنوان مخالف و موافق در جریان بود. افخمی در ابتدای برنامه گفت می‌خواسته تعداد بیشتری منتقد به عنوان موافق و مخالف این فیلم شرکت داشته باشند که برخی از آنها نپذیرفتند. در ادامه فراستی و اسفندیاری صحبت درباره فیلم بحث‌برانگیز اصغر فرهادی را آغاز کردند.

شهاب اسفندیاری که برای نقد «فروشنده» در برنامه هفت شرکت کرده، در ابتدای حرف‌هایش مسعود فراستی را در تاریخ سینمای ایران منتقد اثرگذاری می داند. به گفته او عقلانیتی بر نقد فراستی حاکم است که برخی آن را به بحث ناموسی تبدیل کرذه اند. او نقدهای فراستی را به بمب های ساعتی تشبیه می کند و معتقد است چون این نقدها از تریبون تلویزیون مطرح می شود همه فکر می کنند فراستی جزئی از انصار حزب الله است و این نقدها با جلساتی از پیش تعیین شده مطرح می شوند. از نظر او استفاده از کلماتی مثل «وطن فروشی» باعث ایجاد هیجان می شود و عده ای فکر کنند به مرزها تعرض شده و وقتی هنوز او شمشیر را درنیاورده، سر را در طبق می آورند.

شهاب اسفندیاری در ادامه از فراستی می پرسد فکر نمی کند ادبیاتش درباره عباس کیارستمی و این که چه کسی وطن فروش است و چه کسی نیست اشتباه است؟ به گفته اسفندیاری او حتی به فیلم‌های «محمد رسول الله» و «پایان نامه» نیز رحم نکرده است. فراستی در پاسخ می‌گوید وظیفه اش به عنوان منتقد این است که با فیلم مهم خوب و مهم بد باید مواجه شود و مواجه شدنش را اعلام کند.

اسفندیاری در ادامه می‌گوید: «جوی به وجود آمده بود که هر کس از «فروشنده» حمایت کند، بی ناموس است. حتی به حاج آقا خاموشی [رئیس سازمان تبلیغات اسلامی] می‌گفتند تو حاضری با خانواده ات فیلم را ببینی؟ انگار که «فروشنده» فیلم پورن است!»

فراستی در ادامه بر دیدگاه‌های سابقش تاکید می‌کند: «دفعه پیش هم گفتم «فروشنده» به نظرم در همه زمینه‌ها ماقبل بد است. در زمینه فیلم‌نامه دو کانسپت است و هنوز فیلمنامه نیست و در زمینه کارگردانی پر از غلط است. اگر کس دیگری جز اصغر فرهادی بود، او را هو می‌کردند.» به اعتقاد او تمام سوالات درباره «فروشنده» روی «چه» هست، روی «چگونه» نیست. در حالی که ما فیلم می بینیم تا شیوه و چگونگی را بدانیم.

اسفندیاری می‌پرسد آیا تماشاگران فرصت می کنند به این اشکالات منطقی که بسیاری از آن ها را هم قبول ندارد، فکر کنند؟ یا  آنقدر مسحور می شوند که فرصت نمی کنند فکر کنند؟ که اگر این بد است، پس فیلمنامه خوب چیست؟
او در ادامه می‌گوید: «فیلم های فرهادی دشواری قضاوت اخلاقی را به تصویر می کشد که این با نسبی گرایی متفاوت است.» از نظر او وحشت به خاطر تجاوز در تمام فیلم هست اما ترس از بردن آبروی پیرمرد نیز وجود دارد و برای همین رعنا محکم درباره این موضوع نظر می دهد.

فراستی به دیالوگ شهاب حسینی درباره این خراب شدن شهر اشاره می کند و می گوید این دیالوگ این دو نفر نیست. این حرف های کارگردان است: «ما از پشت کوه آمده ایم؟ نمی فهمیم منظور کارگردان را؟ می خواهد متلک سیاسی بگوید. خب بگو، اما درست! کارگردان فیلم تحت عنوان فلسفه اخلاق و نسبی گرایی، سعی دارد حرف های خودش را بزند.»

فراستی معتقد است در فیلم نه پیرمرد و نه تئاتر مسئله نیستند. بلکه رابطه دو نفر مسئله است، که این موضوع دقیقه 121 شروع می شود و 122 هم فیلم تمام می شود!
اسفندیاری درباره دیالوگ خراب شدن شهر از فرهادی دفاع می کند و می گوید فرهادی معتقد است با یک انقلاب نمی شود همه چیز حل شود.
او با اشاره به این که اعتقادات همه مثل هم نیست می گوید: ما از موضع دیدگاه خودمان در حوزه دینی مسائل را می بینیم. یک نفر هم از جنبه دیگری به این تعارض اخلاقی پرداخته است .چه اشکالی دارد؟

اسفندیاری خطاب به فراستی می گوید: «اگر فرهادی داستان ندارد، کیارستمی دارد؟ دوره دوگانه هیچکاک و تارکوفسکی گذشته و الان دیگر دوره نولان است!» او به فراستی و منتقدان فیلم می گوید وقتی «فروشنده» را برای پیام داشتنش می کوبید باید همه فیلم های دفاع مقدس را هم بکوبید!

فراستی در پاسخ می‌گوید: «من با سینمای پیام دار یا فرهادی مشکلی ندارم. مشکل اینجاست این پیام باید در قصه بگنجد. این فیلم فرهادی قصه ندارد. تم فیلم فرهادی، تم تجاوز و فحشا است که بعد از انقلاب تابه حال نداشته‌ایم. از این تجاوز به پیام هایی که تو می‌گویی می‌رسیم.»

در ادامه افخمی وارد بحث می شود و به نکته مهمی اشاره می کند: «وقتی فیلمی اینقدر می فروشد باید دید مردم در آن چه می بینند؟ در «فروشنده» قصه هست اما این قصه ای که ما می بینیم نیست. مردم فکر می کنند داستان پرداختن به تجاوز است و این برای آن ها جذاب است.»

فراستی هم معتقد است به جز جایزه کن، قطعا تم ممنوع و حساس تجاوز باعث فروش بالای فیلم است.

اسفندیاری در قبال موضع افخمی و فراستی درباره این که تم تجاوز باعث شده فیلم بفروشد می پرسد: «یعنی می گوید پیام باعث شده فیلم بفروشد؟» و افخمی پاسخ می دهد این فیلم یک آتراکسیون (نمایش عامه پسند) است.

شهاب اسفندیاری در ادامه بحث با اشاره به اینکه «فروشنده» فیلم ایده‌آلش نیست و در میان آثار فرهادی «رقص در غبار» را بیشتر دوست دارد کنایه جالبی به فراستی می زند: «موضعم این است که اگر بیست سال بعد خدای نکرده فرهادی از دنیا رفت، مسعود یک نامه ننویسی که خیلی آدم خوبی بود و وطن فروش نبود و این ها...»
فراستی هم خیلی سریع پاسخ می دهد: «من این‌ها را درباره کیارستمی نگفتم!» او در ادامه باز هم تاکید می کند که فیلم در تمام موقعیت ها طرف پیرمرد و تظلم خواهی است. ولی اسفندیاری معتقد است برداشت مخاطب این نیست حتی اگر فرهادی هم این را بخواهد.

فراستی معتقد است سیلی به این پیرمرد به خاطر توحش و خشونت جاری در جامعه است. ولی اسفندیاری می گوید این سیلی به خاطر خیانتی است که مرد به زن وفادار خود کرده است.
او در ادامه می گوید من به فیلم بی غیرت و بی ناموس نگفته ام. اما اسفندیاری می گوید شاگردان او چنین چیزهایی را می گویند.

اسفندیاری از فراستی می پرسد آیا از بردن آبروی پیرمرد دفاع می کند؟ یا اگر از یک روحانی در این باره سوال پرسیده شود به نظرش چه جوابی خواهد داد؟

فراستی اما در جواب می گوید رابطه زن و مرد خراب است و هیچ رابطه عاشقانه ای ندارند. زن ابدا اخلاق گرا نیست. و از اسفندیاری می پرسد زن چرا می خواهد مرد خشونت خود را ادامه ندهد؟ چرا حاضر به شکایت نیست؟ و مرد هم که اخته است!

از نظر اسفتدیاری فضای اداری و شکایت به دلیل  تجاوز سخت است و این یک دیدگاه رایج در جامعه است.

بهروز افخمی می گوید برخلاف معمول که وقتی فیلمی روی پرده است آن را نقد نمی کنند، به خاطر انتخاب شدن «فروشنده» برای اسکار آن را نقد می کنند و ادامه می دهد: «کلک زدن و پنهان کردن از خود فیلم شروع شد و اگر این طور نبود، نمی توانست از روی سر «ایستاده در غبار» و «ابد و یک روز» رد شود و به عنوان نماینده ایران در اسکار انتخاب شود.»

اسفندیاری در پاسخ افخمی می گوید: «شما نمره سایت متاکریتیک را نشان دادید که فرهادی را بزنید. اما عملا تبلیغ آن را کردید. چون به هر حال فیلم جزو ده فیلم برتر سینما از نظر منتقدان است و این اعتباری است که نباید آن را تحقیر کرد.»

اسفندیاری در ادامه با اشاره به بابک انوری و آنا لیلی امیرپور که در خارج از ایران مشغول فیلمسازی اند می گوید: «ما با فیلمسازانی مواجه هستیم در دنیا که نام ایرانی را با خود همراه دارند. اسکار افتخاری برای فرهادی نیست و چیزی به او اضافه نمی کند فرهادی اسکار خود را گرفته است.» از نظر او بردن اسکار  ربط زیادی به پخش کننده آمریکایی دارد و اگر فیلم دیگری ممکن بود جایزه بگیرد و فیلمساز ایرانی دیگری مطرح شود. انتخاب فیلم های دیگر درست بود اما در حال حاضر شانس دیگر فیلم ها صفر است!

افخمی در پاسخ به اسفندیاری می گوید همه فیلم های فهرست اولیه هشت تایی از «فروشنده» بهترند و اگر انتخاب می شدند می توانستند به دنبال پخش کننده خوب بروند!
فراستی معتقد است فروشنده اگزوتیک است، اما استفدیاری می گوید: «شما فیلم «گذشته» را هم گفتید اگزوتیک. این اصطلاحی است که آژانس های مسافرتی به کار می برند...آیا واقعا کسی «گذشته» را ببیند دوست دارد برود پاریس؟»

اسفندیاری می گوید فراستی هنوز در دهه پنجاه و شصت مانده و جالب است که فراستی هم این موضوع را تایید می کند... اسفندیاری ادامه می دهد: «سینما عوض شده.. تغییر کرده است و نباید در یک دوره ماند.»
فراستی بی توجه به انتقاد اسفندیاری باز هم تاکید می کند «فروشنده» دارد جامعه و خانواده را می زند و این به خاطر گرفتن جایزه است به همین دلیل هم اسکار رفتن آن برایش سوال است.

اسفندیاری به این انتقاد هم جواب می دهد. او با اشاره به این که «جدایی نادر از سیمین» فیلمنامه ای بومی داشته و کمتر کسی فکر می کرده در اسکار دیده شود می گوید: «فرهادی فیلم خودش را می سازد.»

فراستی هم در جواب می گوید: «کانسپت «جدایی نادر از سیمین» این است که این مردم دروغگو هستند و شخصیت اصلی می خواهد به همین دلیل  بچه اش را از ایران ببرد.» که اسفندیاری در پاسخ می گوید فراستی خیلی شعاری با مسئله برخورد می کند.

اسفندیاری می گوید همیشه قشر مذهبی امل نشان داده شده و همیشه ما در کلونی زندگی می کنیم که برخی می گویند آن یکی عقل ندارد و آن یکی می گوید این ها دین ندارند اما فرهادی در «جدایی نادر از سیمین» شخصیت مذهبی راضیه را قرار داده. تنها کسی که حاضر نیست دروغ بگوید و این مزیت بسیار مهمی است.او در ادامه خطاب به فراستی و افخمی می گوید: «فرهادی با مخملباف  فرق دارد. این مسئله را ببینید!»

فراستی باز هم بر موضع اشتباه بودن فرستادن «فروشنده» به اسکار تاکید می کند و می گوید فیلمی مثل «بچه‌های آسمان» را هر جا بفرستیم خوب است اما فیلم پر از شبهه ای مثل «فروشنده» که ضد خانواده است، نه. به گفته او برای اسکار «ایستاده در غبار» که از نظر او فیلم خوبی نیست، بهتر بوده است.


گردآوری : گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
منبع : icinema.ir