نوشته جالب مدیر گروه كودك و نوجوان شبكه دو پس از بازگشت کلاه قرمزی
آذرمیدخت آذرهوش مدیر گروه كودك و نوجوان شبكه دو سیما در یادداشتی به تعریف از مجموعه کلاه قرمزی پرداخت.

آذرمیدخت آذرهوش مدیر گروه كودك شبكه دو از کلاه قرمزی گفت

آذرمیدخت آذرهوش مدیر گروه كودك و نوجوان شبكه دو سیما نوشت: داشتن سنت و تكیه بر آن در هر امری یقینا مساوی با موفقیت است. سنت یعنی ریشه و عقبه‌ای كه هر چیزی به خصوص امور و پدیده‌های فرهنگی، هنری و اجتماعی اگر صاحب آن باشند راه برای موفقیت عمقی و پله پله آنها باز است.
 
هنوز كمتر از دو دهه از روزهایی نمی‌گذرد كه صندلی‌های لهستانی و رادیوهای لامپی قدیمی خانه‌های مادربزرگ‌های‌مان را به بهانه كهنگی و «مد» نبودن سر كوچه گذاشتیم و جایش را با مبلمان «ال» و استیل و انواع اثاثیه «مدرن» پر كردیم و به سرعت بعد از چند سال، همان صندلی‌ها و رادیوها را در ویترین عتیقه فروشی‌ها دیدیم و با حسرت به آنها نگاه كردیم!

و عجبا كه این رفتار در بیشتر شوون اجتماعی ما رواج دارد یعنی حذف هر پدیده موفقی به جرم كهنگی و جایگزینی‌اش با نمونه تقلید شده و ناپخته‌اش، به عوض آنكه همان داشته قدیمی و ریشه‌دار را با مقتضیات روز پیش ببریم. اجازه پیشرفت در بستر زمان و مكان را به آن بدهیم و به همین دلیل است كه وقتی یك برنامه تلویزیونی، انتشار یك نشریه یا اجرای یك تئاتر بیش از دو یا سه سال ادامه پیدا می‌كند و هنوز مخاطب دارد باید بسیار خوشحال بود، بسیار خوشحال. چرا كه می‌توان امیدوار بود كم‌كم آنچه از روز اول پایه‌گذاری شده تبدیل به تجربه و سنتی قابل استفاده شده و این اتفاقی است كه در مجموعه كلاه قرمزی رخ داده. یعنی ادامه پیدا كردن حضور كلاه قرمزی، پسرخاله و آقای مجری به عنوان محور این برنامه در بین مخاطبان بیش از دو نسل كه در نتیجه قابلیت انتقال بسیاری از مفاهیم به روز را نیز در اختیار سازندگان این برنامه از طریق این عروسك‌ها به مخاطب ایجاد می‌كند.
 
كلاه قرمزی و پسرخاله كه كاراكترهای اصلی این برنامه هستند شخصیت‌های كودكانه، پاك و ساده‌ای دارند كه نمونه شیطنت‌ها و سادگی‌های كودك ایرانی است و به همین دلیل مستقیما با كودك درون بزرگ‌ترها و ذات كودكانه كودكان مخاطب برنامه ارتباط برقرار می‌كند و همین ارتباط بهترین پل است برای انتقال مفاهیم مورد نظر برنامه‌سازان.
 
جنبه تربیتی این برنامه و بده بستان‌های مجری و عروسك‌ها از روز اول تا سال‌های بعد تبدیل به محور محتوایی برنامه و در نهایت سبكی خاص شد كه سایر عروسك‌هایی را هم كه وارد این مجموعه شدند خواه و ناخواه همرنگ و هماهنگ با این فضا كرد. مانایی عروسك‌های كلاه قرمزی برای نخستین بار نشان داد كه حتما نباید میكی ماوس تولید كرد و كمپانی والت‌دیزنی بود كه یك كاراكتر ماندگار بسازی بلكه با كمی ذوق و از همه مهم‌تر شناخت درست مخاطب هر زمانه می‌توان كاراكترهای ماندگار ساخت.
 
وجود ابزارهایی كه بتوان مسائل مختلف را از طریق آن به مخاطب (در اینجا كودكان و نوجوانان) منتقل كرد بسیار با اهمیت است. كلاه قرمزی و پسرخاله به خوبی نقش این ابزار ارزشمند را به عهده گرفتند. آنها نمونه خوبی برای سنت‌سازی از طریق حفظ و به روز كردن داشته‌های هنری و به خصوص عروسك‌ها و كاراكترهای هنری بودند. كلاه قرمزی و دوستانش از تلویزیون‌های رنگی آنالوگ خانه‌ها سفری آرام و جذاب را آغاز كردند و همراه مخاطبان‌شان به تلویزیون‌های دیجیتال و فضای مجازی و تلگرام راه یافتند و این كار كوچكی نیست، بلكه یك سنت و نمونه موفق هنری است؛ نمونه موفقی كه باید قدر آن را دانست و به ماندگاری‌اش بها داد.


گردآوری : گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
منبع : روزنامه اعتماد