یک کارگردان تغییر جنسیت داده از دردهای ترنسکشوال ها می گوید
سامان ارسطو که این روزها نمایشی با موضوع ترنسکشوال‌ها روی صحنه است، به نحوه برخورد اغلب ناآگاهانه و از سر تمسخر برخی فیلم‌ها و تئاترها به موضوع ترنسکشوال‌ها اشاره کرد.

گفت و گو با سامان ارسطو درباره نمایش خودکار بیکار با موضوع ترنسکشوال ها/زنان و ترنسکشوال ها تبدیل به اقلیت جنسی در ایران شده اند

سامان ارسطو که این روزها نمایشی با موضوع ترنسکشوال‌ها روی صحنه است، به نحوه برخورد اغلب ناآگاهانه و از سر تمسخر برخی فیلم‌ها و تئاترها به موضوع ترنسکشوال‌ها اشاره کرد و گفت:
انتهای فضاحت است که بخواهید با کوتوله کردن اندیشه آدم‌ها جیب‌تان را پر کنید. جالب اینکه این نوع شوخی تبدیل به یک برند شده است.

سامان ارسطو، نویسنده و کارگردان «خودکار بیکار»، این نمایش را درباره خشونتی دانست که معضلی بزرگ محسوب شده و در ایران هم دیده می‌شود. او گفت:
بخشی از این خشونت به اقلیت‌های جنسی همچون ترنسکشوال‌ها تحمیل می‌شود؛ چه از طرف جامعه و چه خانواده. آنهم به دلیل عدم آگاهی است. خودکار بیکار» می‌خواهد بگوید جهل خودکارها باعث می‌شود جامعه و خانواده آگاهی درستی درباره این مساله پیدا نکنند و به دنبال آن وقتی جامعه‌ای آگاهی نداشته باشد اقلیت‌های جنسی را طرد، تنبیه و اذبیت می‌کند. در مورد حیوانات ببینید؛ اگر بچه‌ها از بدو تولد با حیوانات دوست باشند یعنی این فرهنگ‌سازی اتفاق بیفتد مطمئنا هیچ‌کس حیوانی را نمی‌کشد. در مورد اقلیت‌های جنسی هم چون خانواده‌ها ازسوی هیچ رسانه‌ای دریافت درستی ندارند و جامعه هم خانواده‌ای بزرگتر است که وقتی دریافت درستی نداشته باشد متاسفانه ناخواسته سعی می‌کند این قشر را آزار دهد. وقتی روانشناس ما نمی‌داند اقلیت جنسی کی و چی است؛ من هم نمی‌توانم از مغازه‌دار و مدیرکل یک اداره و رئیس یک بانک انتظاری داشته باشم.

ارسطو همچنین به طنز اخیر «بی‌قانون» روزنامه قانون اشاره کرد و گفت:
طنزی نوشته و در مورد آقای مربی تایلندی مسابقات کبدی دختران که به اجبار روسری سر کرده و داخل سالن شده بود، می‌گوید معلوم نیست اینها مردند یا زن؟ خب این یعنی چی؟ همانطور که درباره زنان شوخی‌های جنسیتی زیادی را می‌بینیم در این موضوع هم عده زیادی وارد حوزه شوخی جنسیتی می‌شوند.

این کارگردان و نمایشنامه‌نویس با بیان اینکه «زنان ما اقلیت جنسی شده‌اند و این خیلی زشت است» به سختی زندگی اقلیت‌های جنسی ازجمله ترنسکشوال‌ها اشاره کرد و گفت:
وقتی یک ترنسکشوال به پزشک قانونی می‌رود، از روانشناسی شروع می‌کند تا زمانی که مجوزش را بگیرد؛ چه پروسه سخت و دردناکی را طی می‌کند. من این پروسه دردناک را از سال 70 تا 87 طی کردم اما امروز هم که در یک دوره ارتباطات هستیم باز همین روند و پروسه اتفاق می‌افتد. امام خمینی (ره) فتوا دادند و گفتند جراحی و تطبیق جنسیت ترنسکشوال‌ها طبق مجوز پزشک قانونی است؛ من نمی‌دانم دیگر چرا همه چیز را شخصی می‌کنند؟ وقتی ما هر روز می‌بینیم که علم جلوتر می‌رود و می‌گوید ترنسکشوال‌ها بیمار نیستند و اینطور به دنیا آمده‌اند؛ این رفتارها عجیب به نظر می‌رسد.

نمایش خودکار بیکار

نمایش خودکار بیکار



ارسطو همچنین به نحوه برخورد اغلب ناآگاهانه و از سر تمسخر برخی فیلم‌ها و تئاترها به موضوع ترنسکشوال‌ها اشاره کرد و گفت:
به فیلم «اکسیدان» یا «پاتو تو کفش من نکن» نگاه کنید؛ انتهای فضاحت است که بخواهید با کوتوله کردن اندیشه آدم‌ها جیب‌تان را پرکنید. من نمی‌دانم اینها چه زمانی می‌خواهند جواب بدهند؟ پولدار شدن به چه قیمتی؟ شما به عنوان خودکار حاضری چقدر خودت را بفروشی که مردم اینطور بخندند؟ مگر هنرپیشه‌های قدیمی طنز و کمدین‌های مطرح ما قدیمی با اقلیت‌های جنسی شوخی می‌کردند که مردم را می‌خنداندند که آقایان این کار را می‌کنند؟!  نکته جالب این است که انگار این نوع شوخی تبدیل به یک برند شده است؛ و متاسفانه تنها منحصر به سینما هم نیست در تئاتر نیز با این موضوع شوخی‌های زننده و رکیک می‌شود.

ارسطو با بیان اینکه «بعد از سال 93 که من نمایشی را با موضوع ترنسکشوال‌ها روی صحنه آوردم این یک برند شد که هرکسی یک ترنس در نمایش‌اش می‌آورد و مردم به آن ترنس می‌خندند» گفت:
رفتم مرکز هنرهای نمایشی و گفتم این چه کاری است که شما می‌کنید؟ یک بازیگر به اسم ترنس می‌آورند که اصلا اقلیت‌های جنسی را نمی‌شناسد فقط ادا درمی‌آورد تا مردم بخندند. درحالیکه این بچه‌ها به اندازه کافی در جامعه مشکل دارند. نمونه اخیرش نمایش «آبی مایل به صورتی»؛ این بازیگر چقدر با ترنس‌ها نشست و برخاست دارد و آنها را می‌شناسد؟

این کارگردان با بیان اینکه گروهش سه سال و نیم است با ترنسکشوال‌ها در رفت و آمد و شناخت آنها هستند، گفت:
اینطور نبوده که متنی بنویسم بدهم دست‌شان حفظ کنند و روی صحنه بیایند. رفته‌اند روانشناسانی را دیده‌اند. یعنی واو به واو دیالوگ‌هایی که در نمایش‌هایم گفته می‌شود عین واقعیت است و کسی ادای کسی دیگر را درنمی‌آورد. «خودکار بیکار» در واقع جهل همین آدم‌هاست؛ ما هرچه ضربه می‌خوریم از قشر هنری و همکاران خودمان است. اگر این دوستان هنرمند اطلاعاتی درباره ترنسکشوال‌ها به مردم ندهند خیلی بهتر از این اطلاعات غلط و اشتباهی است که می‌دهند.


نه شهرداری به ما بیلبورد داد نه اسپانسری سمت‌مان آمد

او بازخوردهایی که خودش در نمایش‌هایی که پیرامون موضوع ترنسکشوال‌ها ساخته است از مردم و مخاطبان گرفته است را بسیار خوب توصیف کرد و گفت:
باور کنید خانواده‌هایی که آمدند و اجراهای مرا دیدند؛ در نمایش خودکار بیکار به جز روانشناسان، سایر بازیگران خودشان ترنس هستند. دوازده دقیقه از نمایش به گفتگوی تماشاگران اختصاص دارد؛ جالب است که یکبار از آموزش و پرورش به دیدن نمایش آمده بودند، یکی از معلم‌ها گفت تازه فهمیدم یکی از شاگردانم چه حرفی می‌خواست به من بزند و الان با دیدن این نمایش می‌دانم چطور با او رفتار کنم. یا یکبار خانمی که ژنتیک خوانده بود آمد روی صحنه گریه کرد و گفت استادم به من دو نمره بیشتر داد تا بگویم این مشکل ژنتیکی است و می‌گفت این دو نمره حق من نبود چون ترنسکشوال‌ها مساله‌شان ژنتیکی نیست. طرح این مسائل خیلی مهم است.

کارگردان نمایش «خودکار بیکار» که پیشتر درباره حساسیت‌هایی که روی نمایش‌های او وجود دارد؛ گفته بود با تاکید بر اینکه تبلیغات این نمایش بسیار ضعیف است، خاطرنشان کرد:
بیلبورد که به ما ندادند گفتند حرفش را هم نزنید. اسپانسر هم با هرکسی صحبت کردیم و داستان را شنید چون درباره موضوع آگاهی نداشتند؛ نپذیرفتند حتی وقتی گفتیم بیایید کار را ببینید و بعد تصمیم بگیرید گفتند حرفش را نزن! تبلیغات ما در حد پخش تراکت و پوستر و صفحه‌ها اینستاگرام است. حتی شهرداری هم قبول نکرد که به ما کمک کند.

ارسطو با اشاره به اینکه تبلیغات منفی و شوخی‌های رکیک با موضوع ترنسکشوال‌ها به راحتی پخش می‌شوند اما اطلاع‌رسانی درباره نمایش‌های ما عملا به صورت گسترده امکان‌پذیر نیست، گفت:
به این دلیل که اندیشه‌ای پشت آن شوخی‌ها نیست. چون مردم فکر نمی‌کنند و وقتی مردم فکر نکنند بهترین تبلیغات است. اگر مردم وادار به فکر شوند اتفاق‌های خوبی در این کشور رخ می‌دهد و اتفاقا هنرمندان و روشنفکران ما باعث می‌شوند مردم دیگر فکر نکنند. برایشان بسیار راحت است اما همه چیز با پول معاوضه می‌شود.

افسانه میرباقری، نادیا باوند، امیرموید باوند، مانا شریفیان، سامان ارسطو و با حضور روانشناس، نفیسه رمضانی بازیگران «خودکار بیکار» هستند که با نویسندگی و کارگردانی سامان ارسطو تا تا سه‌شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۶ در مجموعه تئاتر پایتخت روی صحنه است.

پی نوشت:
سامان ارسطو (نام پیشین: فرزانه ارسطو؛ زادهٔ ۱۵ خرداد ۱۳۴۶-شاهرود) بازیگر، کارگردان، نمایش‌نامه و فیلم‌نامه‌نویس، و مدرس تئاتر اهل ایران است.  او یک ترنسکشوال بوده که در سال ۱۳۸۷، در سن ۴۱ سالگی، تغییر جنسیت داد و از آن پس نام خود را از فرزانه به سامان تغییر داد. وی در همان سال ازدواج کرد و در سال ۱۳۹۰ جدا شدند. سامان ارسطو در سال 1394 مجددا ازدواج کرد.


گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
منبع: ilna.ir