تقویم دوازده حیوانی در تاریخ و فرهنگ ایرانی
 جای شگفتی است که در دوره صفویه با وجود اینکه به این تقویم توجه وافر و علاقه خاصی معطوف شده، از ریشه‌های تاریخی آن و اینکه این تقویم از کجا آمده است بی خبربوده اند، این تعجب ما وقتی بیشتر می‌شود که....

تاریخچه تقویم دوازده حیوانی 

موش و بقر و پلنگ و خرگوش شمار زین چارچو بگذری نهنگ آید و مار
آنکه به اسب و گوسفند است حساب حمدونه و مرغ و سگ و خوک آخر کار


ازقرن ششم هجری قمری، دراکثرمتون و منابع تاریخی ایران، با اینکه وقایع تاریخی کلاً با تقویم هجری قمری ثبت می‌شده اسامی‌ روزها، ماهها و سالهای دیگری نیز آورده شده است، مثلاً: «... روز آدینه پنجم شون آی هوکرییل که سال گاو باشد، موافق سوم رمضان سنه و ستمائه»  و یا: «... سحرگاه شب آدینه بیست و نهم ربیع اول سنه سبعین و ستمایه موافق اول یگیرمینجی آی قوین ییل...»  و یا: «درسال یکهزار و دویست و شصت مطابق سنه لوی ئیل چون ساعت هشت دقیقه ازروز چهارشنبه شهر صفر گذشت آفتاب ازحوت تحویل داد...» 

بیشتر بدانید : درباره «تقویم ایرانی» و چگونگی محاسبه سال تحویل بیشتر بدانید

با توجه به این متون و با ملاحظه بکار گرفته شدن گاه شماری تازه درآنها درمی‌یابیم که تقویم دیگری از این زمان در ایران معمول شده است که امروز ما آن را بنام تقویم دوازده حیوانی ترکان می‌نامیم، هر یک از سالهای این تقویم به اسم حیوانی نام گذاری شده است که از موش شروع و به خوک ختم می‌شود و یک دوره دوازده ساله را تشکیل می‌دهد. به تحقیق معلوم شده است که اصل اسامی‌ آنها ترکی بوده و بعدها اعراب و فارسی زبانان این تقویم را در آثارشان بکار برده اند، با این تفاوت که اینان این اسامی‌ترکی حیوانها را به زبانهای خود برگردانده اند، ازآن جمله ادیب و شاعر قرن هفتم هجری ابونصرفراهی در اثر بدیع و جاودانی خود «نصاب الصبیان»  آنها را به زبان فارسی و عربی و به صورت شعر درآورده است و ما اشعار او را سرآغازی برای این مقاله قراردادیم.

آن طوری که سراغ داریم، در عصر حاضر تنها چینی‌ ها هستند که این تقویم را به کار می‌برند غیر از چینی‌ ها حتی مردم کشور ترکیه امروزی که خود را وارث آداب و رسوم و تمدن اقوام ترکان آسیای مرکزی می‌دانند از تقویم دیگری استفاده می‌کنند  و نشانه‌ هائی از آن در فرهنگ مردم ترکیه مشاهده نمی‌شود. اما با توجه به اینکه این تقویم از آن مردم آسیای مرکزی و شرق دور محسوب می‌شود با تجلی تمام، نه تنها در متون ادبی و تاریخی ماجائی برای خود بازکرده بلکه درفرهنگ عامه ما نیز نفوذ عمیق پیدا کرده است.به طوری که درزمان حاضرهریک ازسالهای را منسوب به یکی ازاین حیوانات می‌کنیم،  مخصوصاً موقع تحویل سال برای آن اهمیت فراوان قایل هستیم و از طرفی این تفکر و اندیشه حاصل شده است که خصوصیات هریک ازاین حیوانات تأثیری در وقایع سال جدید دارد و همین طور در روحیات و خلق و خوی و سرنوشت افراد و متولدین آن سال مؤثرمی‌باشد. مثلاً سال اسب، سالی پرتحرک و پرفعالیت، با پیروزی تلقی می‌شود و یا سال سگ،  سالی پرمخاطره و توأم با سوءتفاهم و دشمنی و ستیز می‌باشد.

هدف ما ازنگارش این مقاله در وهله اول تحقیق تاریخی در اصل و منشاء این تقویم و بعد چگونگی ورود آن در تاریخ و فرهنگ ایران است.

اصل و منشاء تقویم دوازده حیوانی

در مورد گاه شماری ملل باستانی منابع و اسناد بالنسبه فراوانی در اختیار داریم،  اما در خصوص تقویم ترکان قدیمی‌ترین اسنادی که می‌توان ازآنان نام برد تنها دو اثر از ابوریحان بیرونی : الاثارالباقیه عن القرون الخالیه و قانون مسعودی اوست.

در کتاب نخست ابوریحان بیرونی وقتی که از تقویم های معمول نزد ملل مختلف یاد می‌کند در ضمن جداولی که برای نشان دادن ماه‌ها و سالهای آن تقویم رسم می‌کند در کنار یکی از آن جدول‌ها دو ستون هم به ماههای ترکی اختصاص داده است. در یکی از آن جدولها تحت عنوان «جدول ماههای ترک» چنین می‌نویسد: «سجاق-اود-بارس- تفشخان- لو- ییلان- سیلان- یونت- قوی- بیچین- ایت ستونگز»

و در بالای ستون دیگری ضمن نوشتن این مطلب که:
«نه بر مقادیر و نه بر معنی و نه بر کیفیات این ماهها آگاهی پیدا کردم.»

اسامی‌ دیگری ازماههای اقوام ترک را ارائه می‌دهد:
«الغ آی، کحک آی، برینج آی، یکنیج آی، التیج آی، یاشنج آی، سکسنج آی، اوننج آی، تورتنج آی، بجنج آی، یتنج آی»

همین طوراین دانشمند در کتاب قانون مسعودی خود در فصلی که از تقویم ملتها بحث می‌کند، درجائی که از چگونگی استفاده آن دسته مردم جهان از سیرماه درآسمان و رؤیت حالات مختلف آن (اهله قمر) برای نام گذاری ایام ماه و تنظیم تقویمهایشان سخن سخن می‌گوید و آنهائی را که اساس گاه شماریشان براین اصول است نام می‌برد.اشاره کوتاهی نیزبه تقویم ملل ترک کرده و آنان را هم جزو آن دسته ازملل قرار می‌دهد که مبنای گاه شماریشان براساس اهله قمراست و از تقویم قمری در ثبت وقایع پیروی می‌کنند.

بجز ابوریحان بیرونی، محمد بن الحسین بن محمد الکاشغری که معاصرابوریحان نیز بوده است در دیوان لغات الترک (نگاشته شده در سال 446 هجری قمری) با آوردن نام دوازده حیوان و انتساب آنها به ترکان در خصوص تاریخچه این تقویم چنین می‌نویسد:

«...اصل آن مربوط می‌شود به پادشاهی از پادشاهان ترک،  زیرا وی زمانی که اراده کرد تاریخ جنگی را که پیش از او اتفاق بود بداند چون کسی تاریخ دقیق آنرا نتوانست حدس بزند.بنابراین بدستور آن پادشاه قرار شد بزرگان قوم جمع شوند و مبدائی برای تعیین زمان وقایع تاریخی انتخاب کنند تا آیندگان مثل معاصران مرتکب اشتباهاتی نشوند.درمجمعی که بدین منظورتشکیل یافت پیشنهاد شد که برای این کارازصورفلکی استفاده شود و اسامی‌هر یک از دوازده برج سماوی را برسالی بگذارند و هر دوازده سالی را یک دوره حساب کنند.اما این پیشنهاد مورد موافقت واقع نشد، سپس چنین تصمیم گرفته شد به این منظور از اسامی‌حیوانات استفاده شود. برای این کارعازم شکارگاه شدند و از تمام شکارچیان دعوت به عمل آمد. شکارگاه حوضه صحرای (ایلا) تعیین شد و شکارچیان از هر سو حیوانات را به طرف حوضچه صحرای ایلا به حرکت درآوردند. چون این کار انجام گرفت و تمام حیوانات و وحوش به کنار رودخانه رفتند. شکارچیان که در تعقیب آنها بودند چون به جمع آنها رسیدند دوازده نوع حیوان را مشاهده کردند. این پیش آمد را به فال نیک گرفتند و نام هر یک از این حیوانات را برای سالی انتخاب کردند.»

بعد از منابع یاد شده و اطلاعاتی که از آنها حاصل کردیم باید به اطلاعات دیگری نیز اشاره نمود که خواجه نصیرالدین طوسی به ما می‌دهد.

خواجه نصیرالدین طوسی از علما و منجمین قرن هفتم هجری در اثر خود به نام «زیج ایلخانی درباب معرفت تواریخ»  می‌نویسد:
«تاریخی که پادشاهان ما بکار می‌دارند تاریخ ختائیان و ترکستانست و آنچه در ولایتهای ما به کار می‌دارند تاریخ رومیان عربها و تاریخ پارسیان باشد.» ) درعبارت نوشته فوق منظور از پادشاهان ما هولاکوخان مغول است که خواجه نصیرالدین به خدمت او وارد شد و در بنای رصدخانه مراغه شرکت کرد و کتاب زیج خود را بنام هولاکو (زیج ایلخانی) نامید. دوازده فصل از فصول این کتاب در خصوص شناسائی تقویم ترکان و کیفیت احتساب آن نوشته شده است.

خواجه نصیرالدین در شرح این تقویم ابداع و اختراع آن را به حکمای ختاء (ختن) نسبت می‌دهد. اما در تاریخ دیگر وی به نام سی فصل در این مورد چنین آمده است: «از جمله تواریخ،  تاریخ ترکی است،  بدان که حکماء و ایغور تاریخی وضع نموده اند و این تاریخ را هم در تقویم ثبت نمایند و در شمردن سالها بر دور اثنا عشری اقتصار نمایند. چون در میان ایشان ادوار متعدده است که در زیجه منظور است از آن جمله دور اثنی عشریست و آن چنان است که هر سالی را به اسم جانوری موسوم نموده اند...» درادامه مطلب شاج (عبدالعلی بیرجندی) از قرار معلوم از خود اضافه می‌کند «... مبداء تاریخ معین نیست که چه حادثه را مبداء تاریخ ساخته اند و سالهای بعد را به او نسبت بدهند و بعضی گویند که مبداء تاریخ را غازان خان شاه گرفته اند و به این تاریخ غازانیه نیز گویند.»

سید جلال الدین تهرانی، آنجا که از تقویمها بحث می‌کند در مورد تاریخ دوازده حیوانی ترکان بدون اینکه اشاره ای به تاریخچه آن کند این تقویم را به اسم تاریخ ترکان غازانی آورده و چنین می‌نویسد: «تاریخ ترکی غازانیه- مبداء این تاریخ 700 هجری قمری مقارن سلطنت غازان خان پادشاه مغول می‌باشد و سالهای آن شمسی است که اول آن مقارنه ی آفتاب و ماه در اواسط برج دلو شروع می‌گردد و دارای دوره دوازده گانه است که با اسماء حیوانات،  سیچقان ئیل،  اودییل الخ نامیده می‌شود و امسال (1308) سال 629،  از تاریخ غازانیه است.»

در دوره‌های بعدی شرح‌هائی در مورد کتاب معرفت التقویم خواجه نصیرالدین طوسی به رشته تحریردرآمده از آن جمله شرح بیرجندی و شرح ملامظفر منجم است،  شرح ملامظفر منجم شرحی است بر شرح بیرجندی،  در شرح ملامظفر چنین آمده است: «... در زیجات قدیمی‌ کیفیت تاریخ اهل خطای مذکور نیست و متعارف نبوده تا بعد از آنکه هولاکوخان به مملکت ایران استیلا یافت و جمعی ازمنجمین که از ولایت خطا با وی بودند مثل فوستنجر (؟) نام شخصی است معروف به سنگ سنگ یعنی عارف،  با سلطان المحققین (منظور خواجه نصیرالدین است) اختلاط و مجالست نمودند و کیفیت تاریخ مذکور را خاطرنشان کردند،  بعد محقق بفرمان هولاکوخان قاعده استخراج تاریخ مذکور را در تاریخ ایلخانی قلعی نموده و سلطان مغفور نیز در زیج به خواجه ایراد کرده و در ایران متعارف شد.»

با توجه به اطلاعات یاد شده و با دقت در نوشته‌های ابوریجان بیرونی، محمود کاشغری و خواجه نصیرالدین طوسی و با آگاهی از شرح‌هائی که درباره آثار آنان تا قرن دهم هجری نگارش یافته است. جای شگفتی است که در دوره صفویه با وجود اینکه به این تقویم توجه وافر و علاقه خاصی معطوف شده، از ریشه‌ های تاریخی آن و اینکه این تقویم از کجا آمده است بی خبربوده اند، این تعجب ما وقتی بیشتر می‌شود که قول شاردن سیاح معروف فرانسوی را که سالها در دربار سلاطین صفوی به سر برده و آداب و رسوم و جریانات تاریخی عهد صفوی را در ده مجلد به رشته تحریر درآورده است، می‌خوانیم.

وی در فصولی از کتاب خود که در مورد تقویم معمول این دوره اظهار نظر می‌کند، از اصل و اساس اظهار بی اطلاعی می‌کند. با توجه به مطالب شاردن معلوم می‌شود منجمین دوره صفوی در این خصوص اطلاع جامعی نداشته اند والا شاردن می‌توانست اطلاعات خود را به وسیله آنان تکمیل کند،  از آثار شیخ بهاءالدین محمد ابن حسین العاملی نیز چیزی دراین باب بر معلومات ما اضافه نمی‌شود، جزمطلب کوتاهی در خلاصه الحساب او شبانه روز نزد منجمان خطا و اویغور از نیمه شب است تا نیمه شب دیگر» ، چیز تازه ای نمی‌بینیم.

شاردن بدون اینکه مأخذی نشان دهد یا از مورخین نقل قول کند، این تقویم را نتیجه بت پرستی و ستایش اصنام می‌داند: «... مورخین مدعی هستند که در نتیجه بت پرستی و ستایش اصنام، اسامی‌ سالهای ترکی پدید آمده است، نامهای حیوانات به ازمنه و اوقات اطلاق شده است. چون حتی تقسیمات گوناگون سال یعنی ماه و هفته و روز نیز به نام جانوران نامیده شده است و همه اینها به منظور تخلیه خاطره اسامی‌ حیوانات است که در اوقات مختلفه در مقابل اصنام قربانی می‌شده است.

شاردن اضافه می‌کند:
«ایرانیان در تواریخ محاسبات مالیه خود تقاویم ادوار اثنی عشری ترکی را به کار می‌برند، فی المثل آغاز سال مالی را با تطبیق سنوات ترکی اول محرم یونت ییل (سال اسب) هزار و هفتاد و شش هجری قمری قرار می‌دهند.»

از مورخین عرب زبان قرن نهم هجری تقی الدین احمد مقریزی در کتاب الخطط مشهور خود، آنجا که از این تقویم بحث می‌کند، مأخذ خود را زیج ادوارالانوار معرفی کرده و ازقول صاحب این زیج،  تقویم مشهور به دوازده حیوانی ترکان را از ابتکارات مردم چین می‌داند.

مارکوپولو سیاح معروف که در قرن هشتم هجری از چین دیدن کرده در سفرنامه خود می‌نویسد:
«تاتارها سالهای خود را به دوره‌های دوازده گانه تقسیم می‌کند و بر روی هر سال نام مخصوصی می‌گذارند،  مثلاً نام سالی شیر،  سالی دیگر گاو،  سال بعد اژدها و همینکه دوره دوازده ساله سپری شد مجدداً دوره بعد به همین منوال تجدید می‌گردد.»

تازه ترین اثری که در خصوص این موضوع اطلاعات اجمالی به ما می‌دهد کتاب (طالع بینی چینی) اثر پائولادلسول Peula Delsol است.

چنین آمده است:
«اینکه چرا این دوازده حیوان برای تنظیم سرنوشت زمین و انسان انتخاب شده اند به افسانه ای برمی‌گردد که در بین ملتها رایج است، آنها می‌گویند یک روز بودا درشروع سال نو تمام حیوانات را دعوت کرد ازبین تمام حیوانات تنها دوازده حیوان به دعوت او پاسخ گفتند و به ملاقاتش آمدند، بودا نیز مقدر کرد که سرنوشت جهان به دست این دوازده حیوان باشد که یکی پس از دیگری هر ساله ظاهر شوند.»

حاصل گفتارآنکه به استناد بدین مطالب که ملاحظه کردیم می‌توانیم بگوئیم که این گاه شماری ازاختراعات و ابتکارات مردم شرق آسیا است و اینکه کدام یک از ملل شرق آسیا درآن پیش قدم بوده است جای تردید است ولی با توجه به مطالب آثار یاد شده مقرون به یقین خواهد بود اگر اهل ختن را نسبت به سایرین مقدم بدانیم تا در زمانهای بعد ترکهای متمدن اویغوری از آنها گرفته باشند، واگر به قول برخی از محققین تاریخ باستانی چین که جلگه رودخانه ناریم واقع در سرزمین ختن را مهد اولیه تمدن چینی می‌دانند معتقد باشیم.این نظریه ما نیز بدون تردید قابل تأیید خواهد بود و از طرفی در کلیه منابع شهرت این تقویم به ترکان و یا ختائیان است و اسامی‌مربوط به مشتقات آن نیز یعنی سال ماه و روزها همه به زبان ترکی است و هیچ عنوان چینی در آنها ملاحظه نمی‌شود و ازطرفی،  چینی‌ها قبل از اینکه تقویم دوازده حیوانی در سرزمین آنها رایج شود،  تقویم خاصی داشته اند، زیرا ویل دورانت در اثر بزرگ خود (مشرق زمین گاهواره تمدن) مطلبی که در خصوص گاه شماری چین باستانی می‌نویسد آنرا ثابت می‌کند، ولی در آن تقویم از مسایل مربوط به تقویم دوازده حیوانی اثری نیست، بنابراین تقویم مورد بحث ما به هیچ وجه ریشه چینی نمی‌تواند داشته باشد.

ورود و نفوذ تقویم دوازده حیوانی در فرهنگ ما

نفوذ و ترویج تقویم دوازده حیوانی ترکان در فرهنگ و ادب ایران زمین را باید از اثرات حمله مغول و تشکیل سلسله‌های ایلخانی در ایران دانست، زیرا این موضوع،  همانطوریکه در زیج ایلخانی خواجه نصیرالدین طوسی ملاحظه می‌کنیم: «تاریخی که پادشاهان ما به کار می‌برند تاریخ ختائیان و ترکستانست» و یا در شرح بیرجندی بررسی فصل خواجه نصیرالدین طوسی و همچنین تشریح آن شرح توسط ملامظفرمنجم می‌خوانیم: «...بفرمان هولاکو قاعده استخراج تاریخ مذکوره را در تاریخ قلمی‌نمود و... در ایران متداول شد» برای ما روشن می‌شود.

دکتر ذبیح الله صفا نیز درتاریخ ادبیات ایران این مطلب را چنین بیان می‌کند:
«هرچه برعمر حکومت مغولان در ایران بیشترگذشت این نفوذ بیشتر شد، چنانکه حتی طرزگاه شماری آنان که مبنی برتصور دوری در سنین و تسمیه آنها به اسامی‌حیوانات بود درایران متداول شد.»

با توجه به اینکه دوره مغول در ایران دوره تزلزل روحی و اخلاقی بود، یأس و ناامیدی و حرمان بر همه مسایل سایه افکنده بود و مردم خود را اسیر دست سرنوشت حس می‌کردند و برای نجات و رهائی از دست ناملایمات و آگاهی ازآینده و برای پیش بینی‌های لازم به احوالات و احکام نجوم و تفأل متوسل می‌شدند و علی الخصوص حکام و زمامداران وقت یعنی پادشاهان مغول نیز بنا به اقتضای محیط اولیه خودشان که غرق در خرافات بودند اعتقاد به نحس و سعد ایام و ساعات داشتند بازار پیشگویان پر رونق بود و متاعشان خریدار داشت. از این رو این قبیل مسایل روز به روز در فرهنگ عامه برای خود جائی باز می‌کرد. متحمین عصر ضمن اینکه همشان معطوف به اسطرلاب و زیج و استخراج تقویم بوده احکام نجومی‌ را نیز در کنار و حاشیه آن می‌آوردند و ارتباط زایچه هر فردی را با روزها و ماه‌ها و سالها در نظر می‌گرفتند و پیشگوئی‌هائی را درباره آنان می‌کردند. باید یادآوری کرد که درادوار پیشین نیز طالع بینی و پیش گوئی درمیان مردم معمول بوده ولی با این فرق که دردوره‌های قبل از حمله مغول بروج دوازده گانه فلکی دراین امر مورد استفاده قرار می‌گرفت. اما از این دوره به بعد این بروج و احکام مربوط به آنها جای خود را به حیوانات این تقویم داد،  و هر سالی که اختصاص به حیوانی داشت خصوصیات آن حیوان نیزحاکم بر سرنوشت افراد شناخته شد.مثلاً سالی که به نام موش بود،  خصوصیات موش را در طالع و سرنوشت نوزاد آن و روابط اجتماعی افراد، در رفاه یا قحطی‌های آن سال حاکم و مؤثر می‌دانستند،  و یا سالی که به اسم سگ بود درنده خوئی آن حیوان بنابر اعتقاد عامه بر مقدرات مردمان آن سال حاکم می‌شد. نمونه ای از این گونه عقاید را در ابیات زیر ملاحظه می‌کنیم:

سال ایت  آمد و بدرید مردمان را چو سگ بروز سفید
گندم و گوشت و استخوان همه را خورد و بر هیچ کس جوی نرسید
قحطی نان چنان فراهم شد پشت مردم ز جوع جمله خمید
مهررا ازمیان چنان برداشت
همه یاران ز همدیگر ترسید
شانزده سال و یکهزار و سه صد
هست تاریخ سال شدید
سال آینده را خدا داند کارمجرم به آه و ناله کشید

که شاعر گرفتاری اجتماع را ناشی از خصوصیات سال سگ می‌داند. و یا انجام کاری را در سالی که به نام حیوانی خوش یمن بود پرازنعمت و برکت تلقی می‌کرد. چنانکه احداث دری به باغ سعادت آباد را در سال تخاقوی در زمان شاه صفی،  میرزا طالب خان وزیر، نمونه ای از خیر و برکت آن سال می‌داند:

بسال تخاقوی از باغ شاه به امرشهنشاه والا گهر
دری شد گشوده به بیرون زباغ مقیم درش چاوشان ظفر
پی سال تاریخ این فتح باب که پیوسته بادا مصون ازخطر
چو کردم تفکربه من پیرعقل بگفتا (به جنت گشودند) در

غیراز نفوذ این تقویم و خصوصیات آن در اشعار و اقوال و افکارخاص و عام،  در متون تاریخی قدیم و معاصر نیز استعمال شده است:

اسکندربیگ ترکمان در تاریخ عالم آرای عباسی از جلوس شاه عباس بزرگ وقایع سالهای سلطنت او را با سال ترکان همراه با تاریخ هجری قمری می‌آورد.  محمد تقی لسان الملک سپهرمورخ مشهور دوره قاجار نیز وقایع تاریخی را با هجری قمری توأم با گاه شماری ترکان می‌نویسد: «... سال یک هزار و دویست و شصت و یک هجری مطابق سنه ئیلان ئیل ترکی در ساعت پنجاه و شش دقیقه ازشب جمعه دوازدهم شهرربیع الاول چون برگذشت آفتاب دربیت الشرف شد و...»

بالاخره تقویم دوازده حیوانی ترکان از زمان تسلط مغول به ایران بنا به عللی که یادآورشدیم درایران رایج شد و خصوصیات مربوط به آن در فرهنگ عامه نمودارگردید و مورخان ایرانی نیز در ثبت تاریخ وقایع آن را بکار بردند، و عمل هر کس به نحوی خواه و ناخواه در رواج آن مؤثر افتاد و تا سال 1304 هجری شمسی در متون ادبی و تاریخی نقش آن مشهود است. ازسال 1304 که تقویم ایران اصلاح می‌شود، در اسامی‌ ماه ها،  بروج دوازده گانه جای خود را به ماههای زرتشتی باستانی می‌دهد، استعمال آن تقویم در متون ادبی و تاریخی منسوخ می‌گردد. اما به علت داشتن ریشه عمیق در فرهنگ عامه مردم هنوز سینه به سینه نقل می‌شود. بیشتر در مواقع تحویل سال مورد توجه خاص و عام است تا بدانند که اسم سال آینده چیست،  سال آتی به چه حیوانی تعلق دارد،  تا با پیشگوئی‌هائی که می‌شود در اوضاع سیاسی و اجتماعی آینده نظر کنند.

 

بیشتر بدانید : آشنایی با بهترین اختراعات تمدن مایا: از تقویم تا داروهای توهم زا !!

بیشتر بدانید : تقویم جلالی تجلی‌ از میراث فرهنگی معنوی ایران

بیشتر بدانید : تقویم زرتشتی

 

گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
منبع:  rasekhoon.net