عبدالکریم ایادی دوست بهایی شاه پهلوی بود!
عبدالکریم ایادی فرزند محمدتقی در سال ۱۲۸۶ در تهران متولد شد. وی از یکی از خانواده­ های طراز اول بهایی در ایران و پدرش از رهبران برجسته بهائی بود. 

بیوگرافی عبدالکریم ایادی

عبدالکریم ایادی ارتشبد، پزشک و دوست نزدیک محمدرضا شاه پهلوی بود.

 

زندگی

عبدالکریم ایادی فرزند محمدتقی در سال ۱۲۸۶ در تهران متولد شد. وی از یکی از خانواده­ های طراز اول بهایی در ایران و پدرش از رهبران برجسته بهائی بود. نام فامیل ایادی از لقب پدرش "ایادی امرالله" گرفته شده، که یکی ازخواص عباس افندی بوده است. ایادی در فرانسه ابتدا دانشجو دامپزشکی بود، پس از مدتی تغییر رشته داد و در پزشکی مشغول تحصیل گردید، در واقع دو سال رشته دامپزشکی او را به عنوان دوره مقدماتی پذیرفتند؛ وی پس از پایان تحصیلات راهی ایران شد و به خدمت ارتش درآمد. عباس میلانی می‌نویسد در ۲۵ سال آخر حکومت محمدرضا پهلوی، هیچ‌کس به اندازه پزشک مخصوصش عبدالکریم ایادی به وی دسترسی نداشته‌است. ایادی گرچه در پشت پرده فعالیت می‌کرد، اما عملاً به دنبال قدرت بود و بدون هیچ گونه واهمه در حال ترویج دین بهایی بود و پس از محمد رضا، وی یکی از قدرتمندترین شخصیت‌های مملکت بود.

dfb_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy.jpg  اگر می خواهید بیشتر بدانید : عکس‌های شمس پهلوی خواهر محمدرضا شاه در جوانی

 

منتقدان ایادی به وی لقب "گریگوری راسپوتین" دربار پهلوی داده بودند. وجه تسمیه این لقب این بود که همانند راسپوتین که توانسته بود تزارینا را متقاعد کند که شفای شاهزاده تنها از دست او بر می‌آید، شاهپور علیرضا برادر محمدرضا پهلوی، نیز معتقد بود که ایادی قدرت شفای خارق‌العاده دارد. برخی معتقدند که علت ورود ایادی به دربار، درمان محمد رضا پهلوی از یک بیماری مزمن بوده‌است. برخی نیز چنین می‌اندیشند که ثریا همسر دوم شاه که جو دربار را جوی دشمن خود می‌دانست، اعتمادی زیاد به ایادی داشته و این عامل رشد ایادی در دربار بوده‌است. مالیخولیا بودن شاه نیز باعث می‌شد که ایادی بیشتر در دربار حضور داشته باشد.

 

در سال‌های میانی دهه ۱۹۵۰، ایادی از نردیکتران محرم‌های اسرار محمدرضا پهلوی بود. او به خوبی می‌دانست که چگونه از این نزدیکی، فرصت‌های اقتصادی سود آور برای خود بیافریند. در سال‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، قدرت سیاسی و اقتصادی ایادی رشد سریعی داشت. در سال ۱۹۷۵، ساواک گزارش داد که ایادی کمتر از ۸۰ شغل ندارد. نخست وزیران و سفیران معمولاً در زمانی که شاه در مسافرت و تعطیلات به سر می‌برد، نمی‌توانستند به وی پیغامی برسانند، اما چون می‌دانستند که ایادی از نزدیک‌ترین اشخاص به محمدرضا پهلوی است، پیغام خود را به وی می‌دادند و ایادی پاسخ شاه را برای آنان می‌آورد. در سال ۱۹۶۸ که امیرعباس هویدا نخست وزیر بود، قصد داشت شاه را از مشکلات اولیه در سیستم حمل و نقل اتوبوس تهران و چاله‌های زیاد موجود در خیابان‌های این شهر آگاه کند، بنابراین به ایادی پیغامی فوری فرستاد و ایادی پاسخ شاه را برای وی آورد؛ بنابراین ایادی بیشتر از آنکه صرفاً یک پزشک مخصوص برای محمد رضا پهلوی بوده باشد، نقش یک رئیس، محرم اسرار و مشاور در امور سلامت شاه را داشته‌است.

dfb_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy_copy.jpg  اگر می خواهید بیشتر بدانید : ارنست پرون و روابط مشکوکش با شاه ایران +عکس

 

میلانی، ایادی را سرشناس‌ترین بهایی دوران محمدرضا پهلوی می‌نامد. گزارشی از سیا نشان می‌دهد که ایادی از تأثیرگذارترین افراد در جلوگیری از آزار و اذیت بهائیان توسط مسلمانان ایران بوده‌است. از اوایل سال ۱۹۷۴، ایادی نقشی مهم در تصمیم گیری‌های دراز مدت برای محمدرضا پهلوی و ایران داشت. در آوریل ۱۹۷۴، محمدرضا متوجه زخمی در دنده چپش گردید. پزشکان فرانسوی برای معالجه وی آمدند و سرطان خون را تشخیص دادند. ایادی از دکتران خواست تا لفظ سرطان را از محمد رضا پنهان نگهدارند. ایادی به همراه اسدالله علم وزیر دربار و عباس صفویان تصمیم گرفتند بیماری محمدرضا از وی، فرح و رضا ولیعهد وی و ملت ایران مخفی نگه دارند.

 

با نزدیک تر شدن به انقلاب ایران، دارایی‌های ایادی تغییرات شدیدی کرد. وی با شهادت گروهی از مخالفانش در مردم، در دادگاه محاکمه شد و شغلش را از دست داد و همچنین نامه‌های ناشناسی به وی می‌رسید که وی را به مرگ تهدید می‌کردند. هنگامی که یکی از دیگر بهائیان مشهور آن دوران ژنرال علی‌محمد خادمی در خانه اش کشته شد، مهری راسخ (خواهرزاده ایادی)، به وی اصرار کرد که ایران را ترک کند.


 

عباس میلانی می‌نویسد در اواسط دهه ۱۹۷۰، شایعاتی مبنی بر انحرافات جنسی ایادی بر سر زبان‌ها جاری بود و روز به روز افزایش می‌یافت. علم در خاطراتش محمدرضا پهلوی را یک «زن‌باره رسوا» می‌نامید و معشوقه‌های ایرانی و خارجی برای وی روزانه آورده می‌شد که ایادی در این کارها دست داشت.دشمنی‌ها با بهائیان به حدی رسید که با وجود قدرت و نفوذ ایادی، وی و دیگر سران بهایی تحت نظارت ساواک قرار گرفتند. ساواک گزارش داد که اذهان عمومی معتقدند که بهائیان قدرت و نفوذ بسیاری کسب کرده‌اند.

 

ایادی از جمله نزدیکان شاه بود که پاسپورت و ویزای خروج از کشور را با مداخله شخص شاه گرفت. وقتی ایادی اولین بار شخصاً به وزارت امور خارجه رفت تا پاسپورت بگیرد، با مخالفت مقامات روبرو گردید. ایادی با دربار تماس گرفت و درخواست کمک کرد. پس از حدود ۱ ساعت، خود وزیر امور خارجه، شخصاً پاسپورت ایادی را صادر نمود. همین ماجرا در فرودگاه نیز تکرار شد و مقامات پایین با خروج ایادی مخالفت می‌کردند و محمد رضا باز هم مداخله کرد. پس از خروج ایادی شایعاتی مبنی بر اختلاس مبلغ بسیار زیادی توسط ایادی بر سر زبان‌ها افتاد. گروهی از اشخاصی که مدعی هستند که در بانک مرکزی بوده‌اند، بیان داشته‌اند که ایادی مبلغ ۲۷۵ میلیون تومان (۷۰ میلیون دلار) از ایران ارز خارج کرده‌است و این در حالی است که خانواده ایادی مدعی هستند که ایادی با دست خالی از ایران خارج شده‌است. املاکی که از وی در ایران باقی‌ماند زمین‌های کوچکی بود که توسط جمهوری اسلامی مصادره گردید.

 

ایادی در سال‌های آخر عمر و در حالیکه از بیماری سرطان رنج می‌برد به پاریس و و از آن­جا به ژنو به نزد بردارش رفت. وی در سال ۱۳۵۹ در ژنو به علت همین بیماری درگذشت. میلانی می‌نویسد با وجود اینکه ایادی حدود ۳۰ سال با محمدرضا پهلوی روابط بسیار نزدیک داشت، اما محمدرضا نامی از وی در کتاب پاسخ به تاریخ نیاورده‌است


گردآوری : گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
منبع : ویکی پدیا