مراسم جالب خواستگاری حضرت علی(ع) از حضرت فاطمه(ع)
علی علیه ‏السلام سر به زیر انداخته و از نهایت حیا با سرانگشتان خود زمین را لمس می‏ کند و از گفتن درخواست خود خجالت می‏کشد تا این‏که رسول خدا سکوت را می‏شکند و...

پیوند نور با نور

در شب اول ذیحجه که هلال ماه با کرشمه خودنمایی می‏کرد، خورشید به خانه علی علیه ‏السلام وارد شد. باد صبا همه را خبر رسانید که: زیور ببندید؛ نور با نور پیوست و جهان روشن شد. درختان شکوفه‏های خود را بر زمینیان ارزانی داشتند. ابرها مُشک بر زمین باریدند و از خاک صد هزار لاله بر آمد. هلهله‏ ای از شادی و پایکوبی برخاست و جهان یکسره در شور و ولوله شد.

بیشتر بدانید : پیوند آسمانی عروس و دامادی بی همتا

ازدواجی ساده با ساز و برگی اندک، اما صفا و صمیمیتی بسیار، صورت گرفت که تحسین همگان را بر انگیخت و اسوه ‏ای برای آیندگان شد. آن پیوند ساده و بی‏ ریا جز پیوند دو معصوم و برگزیده، علی و فاطمه، نبود.

بیشتر بدانید : نحوه خواستگاری و ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س)

نوید یاری

چنان‏که از آیات و روایات بر می ‏آید ازدواج کردن مستحب مؤکد و حتی فراتر از آن، در مواردی خاص، واجب شده است. اسلام بیش از همه‏ ی ادیان برای تسهیل در امر ازدواج رسوم غلط و خرافات دست‏ وپاگیر را از میان برداشته است. ازدواج ‏ساده حضرت زهرا علیه االسلام و حضرت علی علیه ‏السلام و رفتار و گفتار پیغمبر صلی‏ الله‏ علیه ‏و‏ آله‏ و سلم در خلال قضایای این ازدواج، خود به تنهایی گواه روشنی بر این مدعاست و بر همه لازم است که چگونگی‏ های آن را بشناسیم تا شاید در امر مهم ازدواج راهی تازه و آسان فرا روی جوانان قرار دهیم و زندگی‏شان را هر چه زودتر پر از ترنّم ترانه و شور عاشقانه کنیم.

مراسم خواستگاری علی علیه ‏السلام از فاطمه علیه االسلام

علی علیه ‏السلام سر به زیر انداخته و از نهایت حیا با سرانگشتان خود زمین را لمس می‏کند و از گفتن درخواست خود خجالت می‏کشد تا این‏که رسول خدا سکوت را می‏شکند و از او می‏ خواهد درخواستش را بر زبان آورد. علی علیه‏ السلام در حالی که عرق شرم بر جبین مبارکش چون شبنمی‌ بر گُل نشسته بود، با خجلت و کم‏رویی و با جملاتی زیبا و سرشار از ادب، فاطمه علیهاالسلام را از پدرش خواستگاری کرد.

بدین سان مولای شیعیان برای امر مهم ازدواج قدم پیش گذاشت تا به سنّت پایدار اسلام و پیامبرخدا صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏ آله‏ و سلم عمل‏ کند؛ زیرا هیچ‏کس بیش از او به سنّت رسول‏ خدا صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏ آله‏ و سلم پایبند نبود تا جایی که حتی خواسته خود را هیچ‏گاه بر خواسته پیامبر صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏ آله‏ و سلم مقدّم نداشت. پیامبر صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏ آله‏ و سلم ازدواج را سنّت خود معرفی کرد و هم او بود که ازدواج نکردن را روی گردانی از سنت خویش، یعنی خروج از اسلام، می‏دانست. و همواره به ازدواج جوانان امّت خویش می‏بالید و خطاب به آنان می‏فرمود: «ازدواج کنید و خانواده تشکیل بدهید که من در روز قیامت به شما مباهات می‏کنم».

در میان گذاشتن خواسته علی علیه ‏السلام با فاطمه علیه االسلام

وقتی رسول گرامی‌ اسلام صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏ آله‏ و سلم تقاضای امیرالمؤمنان علیه‏السلام را شنید فرمود: «علی جان خواسته تو را با فاطمه در میان می‏گذارم و نظرش را پرسیده، به تو جواب می‏دهم».

آن‏گاه نزد فاطمه صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏ آله‏ و سلم رفت و فرمود: «دخترم فاطمه، می‏دانی که من تو را دوست دارم و پسر عمویم علی را هم خوب می‏شناسی، که در فضل و تقوی و صدق و صفا و اخلاص هیچ‏کس به پای او نمی‏رسد. اینک او برای خواستگاری تو آمده است. آیا اجازه می‏دهی به او پاسخ مثبت بدهم؟

این رفتار پسندیده پیامبر صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏ آله‏ و سلم الگویی است زیبا برای همه پدران و مادران، تا در ازدواج فرزندان خویش، ابتدا نظر آنان را بخواهند و از اجبار و اکراه فرزندان بپرهیزند که پیامدهای ناگوار بسیار به همراه دارد.

پاسخ فاطمه زهرا علیه السلام به خواستگاری علی علیه‏ السلام

مسلّم است که فاطمه خواستگاران بسیاری داشت. گروهی از مهاجران و انصار و بسیاری از ثروتمندان از جمله عبد الرحمن بن عوف‏ـ که ثروتمندترین مرد منطقه بود، از خواستگاران فاطمه علیه السلام بودند. اما حضرت فاطمه زهرا علیه االسلام که شایسته ‏ترین بانوی هستی است به ملاکی جز تقوا و فضیلت، در انتخاب همسر نمی ‏اندیشد؛ از این رو وقتی پدر بزرگوارش نظر او را درباره ازدواج با علی علیه ‏السلام جویا شد. سکوت سراپای فاطمه علیه السلام را فرا گرفت و از شرم و حیا هیچ نگفت. پیامبر خدا صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏ آله‏ و سلم رضایت دخترش را از حالت او دریافت و در حالی که خنده نمکینی بر لبانش نقش بسته بود، علی را از سکوت فاطمه که در حقیقت نشانه رضایت او بود خبر داد.

مراسم عقد حضرت علی ع و فاطمه ع

در مراسمی ‌ساده و دور از هر گونه هیاهو و با نیکوترین کلام، خطبه عقد جاری شد و فاطمه علیه السلام به همسری علی علیه‏ السلام در آمد. سپس پیامبر صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏ آله‏ و سلم خطاب به مردم فرمودند: «شما را گواه می‏گیرم که من بر طبق سنّت پایدار اسلام فاطمه را همسر او می‏گردانم. امیدوارم خداوند در بین آن‏ها مهر و محبّت قرار داده، پراکندگی‏شان را سامان دهد و این وصلت را برایشان فرخنده گرداند و از لطف خویش به آنان فرزندان پاک و پاکیزه مرحمت فرماید و نسلشان را سبب رحمت و برکت و گنج علم و حکمت و موجب امنیّت ملّت اسلام قرار بدهد. از خداوند برای خود و دخترم و دامادم و شما آمرزش می‏طلبم».

سپس علی علیه ‏السلام نیز خطبه ‏ای ایراد کرد و دوباره پیامبر آنان را دعا کرد و همه آمین گفتند. پیامبراکرم صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏ آله‏ و سلم که از پیوند مبارک فاطمه علیهاالسلام و علی علیه ‏السلام موجی از شادی در دلش جاری بود به نزد دختر دل بندش آمد و او را با این جملات تبریک گفت: «دخترم، تو را به عقد مردی در آورده‏ام که بهترین مردان عالمیان است و تمام امتیازات خوب را داراست. دخترم او اولین کسی است که به من ایمان آورده و با من نماز خوانده در شب هجرتِ من جان بر کف نهاده، در بستر من خوابید و خداوند بر فداکاری او بر من و بر فرشتگان مباهات نمود. او علیّ مرتضی است».

راستی چه‏ کسی غیر از علی بن ابی طالب علیه‏السلام لیاقت همسری فاطمه زهرا علیهاالسلام را داشت؟ و چه کسی غیر از او می‏توانست قدر فاطمه علیهاالسلام را بداند؟ و چه کسی جز فاطمه(علیهاالسلام) شایسته همسری علی علیه‏السلام بود؟

جهیزیه فاطمه زهرا علیه السلام

حضرت علی علیه‏السلام درباره جهیزیه حضرت زهرا علیهاالسلام چنین می‏فرماید: «روزی پیامبر بزرگوار صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏ آله‏ و سلم به من فرمود: زره خود را به بازار برده، بفروش تا با پول آن وسایل عروسی و جهیزیه‏ ای برای فاطمه تهیّه کنیم. من نیز به دستور پیامبر چنین کرده، بهای آن را به پیامبر تقدیم کردم . پیامبر مقداری از پول را به ابوبکر و سلمان فارسی و بلال داد و فرمود: مقداری اسباب و لوازم یک زندگی ساده رابرای فاطمه تهیّه کنند و مقداری از آن پول را نیز به همسرش امّ ‏سلمه داد که عطر و چیزهای زینتی برای فاطمه خریداری کند.

بدین گونه جهیزیه ‏ای ساده تهیه شد که چیزی جز شانزده یا نوزده قلم جنس نبود که فقط شانزده عدد آن اسباب و وسیله ‏ی مختصری یک زندگی کوچک بود. وقتی چشمان مبارک رسول ‏خدا صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏ آله‏ و سلم به آن جهاز مختصر افتاد، سرش را به جانب آسمان بلند کرد و فرمود: خداوندا زندگی را بر کسانی که بیشتر ظروف و وسایلشان گلی و سفالین است مبارک گردان».

مهمانی عروسی

روز جمعه فرا رسید. عدّه بسیاری به مهمانی عروسی دعوت شدند و طعام نیکویی فراهم شد که گوشت و نان آن را پیامبر صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏ آله‏ و سلم داد و به دستور پیامبر صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏آله ‏و سلم روغن و خرما را علی علیه‏السلام فراهم آورد. پیامبر آستین خود را بالا زد و در پخت غذا همکاری کرد. در آن جشن با شکوه و تاریخی عباس و حمزه، عموهای پیامبر و علی، و عقیل، برادر امیر المؤمنین علیه‏السلام، از مهمانان پذیرایی می‏کردند و رسول خدا صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏ آله‏ و سلم با دستان مبارک و پر برکت خود، غذا را از دیگ بیرون می ‏آورد. مهمانی عروسی حضرت علی علیه ‏السلام و فاطمه علیه السلام هم مثل مراسم عقد با سادگی و صفا و آرامش انجام گرفت.

شکوهی جاودانه

در پایان مراسم عروسی در خانه‏ ی پیامبر، ایشان فرمودند پارچه ‏ای زیبایی بر زین هموارترین مرکب او انداختند و خود آن حضرت صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏ آله‏ و سلم، دست فاطمه علیه السلام را گرفت و او را روی زین استر نشاند و افسار آن را به دست سلمان فارسی، که پیرمردی بود، داد و به زنان و دختران عبد المطلب و زنان مهاجر و انصار فرمود به آرامی ‌پشت سر مرکب عروس راه بیفتند و به آنان دستور داده بود «سخنی که خدای را ناخشنود می‏کند بر زبان نیاورند» و فقط سپاس خدا را بگویند و بس. بدین ‏سان با صلوات و تکبیر و اشعاری پرمحتوا دختر پیامبر را تا خانه‏ی بخت بدرقه کردند. سادگی و صفای ازدواج برترین بانوی هستی که افتخار فرزندی بزرگ‏ترین پیامبر الهی را نیز دارد، شکوهی جاودانه آفرید که تا کرانه‏های روزگار همه نگاه‏های حقیقت جو را به‏تحیّر و تحسین وا می‏دارد.

دعای پیامبر

نوشته‏ اند بعد از مراسم شادی و سرود خوانی در پایان مراسم، رسول گرامی‌اسلام صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏ آله‏ و سلم خود وارد حجله عروس شد و علی علیه‏السلام را به آن جا خواند و دست دخترش فاطمه علیهاالسلام را گرفت و در دست علی علیه‏السلام گذاشت و این چنین دعا کرد: «خداوندا این دو تن، نزد من از همه محبوب‏ ترند. پروردگارا، تو نیز ایشان را دوست بدار و نسل‏شان را با برکت و فرخنده فرما او از سوی خود محافظتی برایشان بگمار. من این دو و فرزندانشان را از شرّ شیطان در پناه تو قرار می‏ دهم. بارالها، پلیدی را از آنان بزدای و این عروسی و وصلت را برایشان فرخنده ساز».

سفارش‏ های پیامبر به حضرت‏ علی علیه‏ السلام و فاطمه علیه السلام

سه روز پس از عروسی، پیامبر اسلام صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏ آله‏ و سلم به خانه ‏ی فاطمه علیها السلام آمد و احوال او را جویا شد و از او پرسید: «شوهرت را چگونه یافتی؟»

حضرت فاطمه فرمود:«پدر جان شوهرم را بهترین شوهر یافتم، ولی جمعی از زنان قریش نزد من آمدند و به من گفتند: رسول خدا تو را به ازدواج مردی تهی دست در آورده است. پیامبر صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏ آله‏ و سلم فرمود: «سوگند به خدا در خیر خواهی تو کوتاهی نکردم، شوهر تو در تقدّم به اسلام از همه پیش‏تر است و در علم، از همه عالم‏تر، و در حلم از همه بردبارتر است».

سپس به حضرت فاطمه علیها السلام سفارش کرد: «دخترم شوهر تو نیکو شوهری است درهمه‏ ی امور او را اطاعت کن» و رو به علی علیه‏ السلام کرد و فرمود: «با همسرت مدارا و مهربانی کن».

حضرت علی علیه السلام می‏گویند: «سوگند به خدا، هیچ‏ گاه او را خشمگین و مجبور به کاری نکردم تا آن زمان که خداوند روح او را به سوی خود قبض کرد و او نیز هیچ‏ گاه مرا ناراحت نکرد و از من نافرمانی ننمود و من هر زمان به او نگاه می‏ کردم همه‏ ی اندوه ‏ها و رنج‏ هایم برطرف می‏شد».

 

بیشتر بدانید : چه کسی دستور ازدواج حضرت فاطمه را داد؟

 

گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
منبع: سایت حوزه