مصطفی اول دیوانه ای که پادشاه عثمانی شد
مصطفی اول یکی از پادشاهان عثمانی بود که دچار اختلال ذهنی بود اما با این وجود چندسالی پادشاه شد!

مصطفی اول پادشاه عثمانی

مصطفی اول Mustafa I متولد سال 1591 و درگذشت 20 ژانویه 1639 (به ترکی عثمانی نیز مصطفی اول تلفظ می شود) او که اغلب به نام مصطفی دیوانه خطاب می شد فرزند محمد سوم بود و از سال 1617 تا 1618 و 1622 تا 1623 امپراطور عثمانی بود.

سالهای اولیه زندگی مصطفی اول

وی در کاخ مانیسا متولد شد و برادر کوچکتر احمد اول بود. مادرش از اهالی آبخازیا بود که نام وی به درستی مشخص نیست.
تا قبل از سال 1603 مرسوم بود که پادشاهان عثمانی بعد از رسیدن به قدرت برادران خود را به قتل می رساندند. ( پدر مصطفی, محمد سوم 19 نفر از برادران خود را اعدام کرد) اما وقتی در سال 1603 احمد اول در سن سیزده سالگی بر تخت نشست جان مصطفی برادر دوازده ساله خود را حفظ کرد.

شاید زنده ماندن مصطفی به این دلیل باشد که احمد هنوز به سنی نرسیده بود که از خود فرزندی داشته باشد و در آن زمان تنها مصطفی بود که می توانست جانشین وی باشد. اگرچه احمد بعدها صاحب فرزندان بسیاری شد اما هرگز اقدام به قتل برادر خود نکرد شاید هم به این دلیل که برادرش ظاهرا دچار اختلالات ذهنی بود از این کار صرف نظر کرد.

عامل دیگری که موجب زنده ماندن مصطفی  بود تاثیر کوسم سلطان ( معشوقه مورد علاقه احمد ) بود کوسم تلاش زیادی برای جلوگیری از به سلطنت رسیدن عثمان که فرزند اول احمد از یکی دیگر از زنان حرم بود می کرد. اگر جانشینی برای احمد وجود نداشت و پس از او عثمان به سلطنت می رسید به احتمال زیاد وی اقدام به قتل برادران خود یعنی فرزندان حاصل از کوسم و احمد می کرد. البته این سناریو بعدها زمانی که عثمان دوم به سلطنت رسید و برادرش  محمد را در سال 1621 به قتل رساند به حقیقت پیوست.

تا زمان مرگ احمد در سال 1617،زندگی مصطفی محدود به قصر بود وی با یک سیستمی مانند زندان مجازی که در آن زمان قفس نامیده می شد در یکی از اتاق های قصر زندانی بود. 14 سال زندگی بدین منوال و سپری کردن روزها با ترس از کشته شدن ممکن است در آسیب ذهنی وارده به وی بی تاثیر نبوده باشد.


تصویر مصطفی اول

تصویر مصطفی اول

 

اولین دوره سلطنت مصطفی اول

مرگ احمد، خاندان سلطنتی را با معمایی روبرو کرد که تاپیش از آن اتفاق نیافتاده بود. وجود چندین شاهزاده واجد شرایط سلطنت، که تمامی آنها نیز در قصر توپکاپی زندگی می کردند. دیوانی در دربار به سرپرستی شیخ الاسلام اساد افندی ŞeyhülislamEsadEfendi و سوفو محمد پاشا SofuMehmed Pasha ( که در زمان غیبت وزیر اعظم در استانبول  جانشین وی بود) تصمیم گرفتند به جای عثمان پسر احمد، مصطفی را بر تخت بنشانند. سوفو دلیل خود را کم سن و سالی عثمان عنوان کرد و افزود که انتخاب وی مخالفت مردم را به دنبال خواهد داشت.مصطفی آقا Mustafa Agha رئیس خواجگان حرم به مخالفت برخواست و مشکلات عقلی مصطفی را مطرح کرد اما نتوانست کاری از پیش ببرد. انتخاب مصطفی به عنوان پادشاه سلسله قوانین جدیدی را در انتخاب جانشین تاج و تخت بر مبنای سن در دربار به وجود آورد که این قوانین  تاپایان دوره امپراطوری عثمانی پابرجا ماند. این اولین بار در تاریخ سلطنت عثمانی بود که به جای فرزند پادشاه برادر وی بر تخت پادشاهی می نشست.

امید بود که با افزایش روابط اجتماعی روزمره احوالات مصطفی بهبود یابد اما رفتار وی همچنان نامتعارف باقی ماند. او عمامه وزیران را از سرشان باز می کرد یا ریش آنها را می کشید. برخی او را در حال پرتاب کردن سکه به سوی پرندگان یا ماهیها مشاهده کرده اند. تاریخ نگار امپراطوری عثمان ابراهیم پچوی İbrahim Peçevi عنوان کرده که این حالات وی را تمامی مردان دولت و مردم می دیدند و همگان عقیده داشتند که وی از نظر روانی دچار مشکل است.

مصطفی عروسک خیمه شب بازی در دست اعضای دیوان قصر توپکاپی بود. در سال 1918 بعد از مدت کوتاهی حکمرانی ، جلسه دیگری تشکیل دادند و وی را به نفع برادرزاده جوانش عثمان دوم از سلطنت خلع کردند و مصطفی دوباره به قفس فرستاده شد. اما اختلاف بین سربازان پیاده نظام (ینیچری ها) و عثمان دوم برای او فرصتی دوباره بوجود آورد. شورش سربازان پیاده نظام منجر به عزل و ترور عثمانII درسال 1622 شد، مصطفی برای یک سال دیگر مجدداً سلطنت را به دست گرفت.

دوران دوم سلطنت مصطفی اول بین سال های 1622 تا 1623

او دوران دوم سلطنت خود را با دستور قتل تمامی افرادی که در به قتل رساندن سلطان عثمان دست داشتند آغاز کرد. اوچا عمر افندی HocaÖmerEfendi رئیس شورشیان، کیزلار آقا سلیمان kızlar Agha Suleiman Agha وزیر,  دلوار پاشا Dilaver Pasha قائم مقام , احمد پاشا Ahmed Pasha دفتردار, باکی پاشاBakiPasha، ناصوح آقا Nasuh Agha و فرمانده سربازان پیاده نظام علی آقاAli Agha به دستور وی تکه تکه شدند.

شرایط روانی مصطفی  بهبود پیدا نکرده و وی مانند عروسک خیمه شب بازی در دستان مادر و شوهر خواهرش وزیر اعظم کارا داوود پاشا Kara Davud Pasha بود. او تصور می کرد که عثمان دوم هنوز زنده است و تمامی قصر را به دنبال وی جستجو می کرد با گریه و زاری در اتاق های قصر را می کوبید و برادرزاده اش را صدا می کرد و از وی می خواست تا او را از بار مسئولیت پادشاهی نجات دهند.  طبق روایت های سر توماس رو Sir Thomas Roeسفیر انگلیس " پادشاه وقت دیوانه بود"، او اصلا شباهتی به پیشینیان خود نداشت.

عدم ثبات سیاسی با درگیری بین سربازان پیاده نظام (ینیچری ها) و سپاهیان ( سربازان سواره نظام ) ایجاد شد و شورش اباظه Abaza را به دنبال داشت. اباظه محمد پاشا AbazaMehmed Pasha فرماندار کلارزروم Erzurumبود. وی تصمیم گرفت با سپاهیانش به بهانه انتقام مرگ سلطان عثمان دوم به طرف استانبول پیشروی کند. دولت تلاش کرد تا با محکوم کردن وزیر اعظم کارا داوود پاشا Kara Davud Pashaجلوی این اختلاف را بگیرد اما اباظه محمد به پیشروی خود ادامه داد. روحانیون و وزیر اعظم جدید( کمانکش کارا علی پاشاKemankeş Kara Ali Pasha) سعی کردند با قدرت خود مادر مصطفی را متقاعد کنند که پسرش از سلطنت عزل شود. او  با عزل پسرش موافقت کرد به شرط آنکه جان مصطفی حفظ شود.
مراد چهارم 11 ساله  پسر احمد اول و کوسم در 10 سپتامبر 1623 بر تخت نشست. در ازای موافقت مادر مصطفی با عزل وی جان مصطفی بخشیده شد و وی زنده ماند  و دوباره به اتاق محصور خود در قصر فرستاده شد.

 

بوران کوزوم بازیگر نقش سلطان مصطفی اول در سریال ماه پیکر

بوران کوزوم بازیگر نقش سلطان مصطفی اول در سریال ماه پیکر

 

عدم ثبات عقلانی مصطفی اول

با این وجود، طبق گفته های باکی تزجان BakiTezcan شواهد کافی برای اثبات دیوانگی مصطفی زمانی که وی به پادشاهی رسید وجود نداشت. مصطفی بازدیدهای زیادی از مهمات  و کشتی های جنگی داشت و سعی داشت تا انواع مختلف سلاحهای موجود در آن زمان را آزمایش کند و علاقه زیادی به تدارک مهمات  و کشتی های جنگی داشت یکی از پیغام های سفیر فرانسوی بارون دو سانسیBaron de Sancy " حاکی از این است که مصطفی علاقه داشت که خودش رهبری جنگ با صفویان را به عهده بگیرد و در نظر داشت تا بدین منظور به قونیه برود. بعد از مرگ احمد او به تکمیل حیاط بیرونی ، آرامگاه و مکتب خانه مسجد آبی پرداخت.

علاوه بر این، شاهدی وجود دارد که  از یک کودتا برای نشان دادن عدم صلاحت عقلی خبر می دهد. بارون دو سانسیBaron de Sancyاین توطئه را به دو نفر یعنی بین فرمانده نیروی دریایی علی پاشا Ali Pasha و رئیس سیاه خواجگان حرم مصطفی آقاMustafa Agha نسبت می دهد چراکه ، این دو نفر به خاطر اینکه توسط سلطان از سمت خود عزل شده بودند با پراکندن شایعه دیوانگی سلطان قصد داشتند که صلاحیت وی برای سلطنت را خدشه دار کنند.
در دوره دوم سلطنت مصطفی او را با لقب "ولی""Veli" (به معنای مقدس، فرشته و آدم پرهیزکار) می خواندند.


مرگ مصطفی اول

مصطفی در سال 1639 درگذشت. جسد وی در مسجد ایاصوفیا به خاک سپرده شد و بعدها نیز برادرزاده اش ابراهیم اول در آنجا دفن گردید.


تهیه و ترجمه: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
اختصاصی سیمرغ