شگفتانگیزترین چیزی كه از سومریان بر جای مانده خطنویسی آن مردم است؛ این هنر به اندازهای در نزد آنان پیشرفته بود كه به وسیله آن میتوانستند اندیشهها و افكار مفصل و پیچیده خود را درباره بازرگانی و شعر و دین بیان كنند و نوشتههای قدیم تری كه به دست آمده بر روی سنگ است، و تاریخ آن به 3600 قم میرسد. در حدود 3200 قم الواح گلی ظاهر میشود، و چنان به نظر میرسد كه، در آن هنگام، سومریان با این كشف عظیم بسیار شادمان شدهاند. این یكی از خوشبختی های ماست كه مردم بینالنهرین نوشتههای خود را با مركب فاسدشدنی، و بر كاغذی كه زود از میان میرود، ننوشتهاند، بلكه آنچه را خواستهاند بنویسند با آلت تیزی شبیه میخ بر گل تر نقش كردهاند. در این كار مهارت فراوانی داشتند؛ نویسندگان توانستهاند، با استفاده از این ماده نرم، یادداشت هایی از حوادث، صورت قراردادها، قباله املاك، صورت خرید و فروش، متن احكام قضایی، و نظایر آنها را بنویسند و از همه اینها تمدنی بسازند كه اثر نیش قلم در آن از دم شمشیر هیچ كمتر نباشد. در آن هنگام كه منشی از نوشتن لوح فراغت مییافت، آن را در آتش میپخت یا مقابل حرارت آفتاب میگذاشت؛ به این ترتیب، طول عمر نوشته در حوادث روزگار بسیار بیش از كاغذ میشد، و تنها نوشته برسنگ، در ماندن، بر آن ترجیح داشت. پیدایش خط میخی، و تطور و تكامل آن، بزرگترین منتی است كه سومریان بر تمدن جهان دارند.
شك نیست كه پیش از این مراحل ابتدایی و آشكار و تمدن و فرهنگ سومری، قرنهای طولانی نمو و تطور و تكاملی در آنجا و جاهای دیگر در كار بوده است. همان گونه كه ظاهراً خطنویسی میخی اختراع سومریان است، در معماری نیز باید گفت كه سومریان، پیش از همه، شكل اساسی خانه و معبد و ستون ها و گنبدها و طاق ها را طرح ریزی كردهاند. دهقان سومری برای ساختن كلبه خود نی هایی را به شكل مربع یا مستطیل یا مدور در زمین فرو میكرد و بالای آن نی ها را خم میكرد و به یكدیگر میبست تا از آن قوسی یا طاقی یا گنبدی فراهم شود. میتوان پذیرفت كه آغاز ساده و بیپیرایه یا لااقل نخستین پیدایش شناخته شده این اشكال معماری به همین صورت بوده است. در ضمن كاوش های نیپور به یك مجرای آب سرپوشیدهای دست یافتهاند كه 5000 سال قدمت دارد؛ در گورهای شاهی اور طاق هایی دیده شده كه به 3500 قم میرسد، و سردرهای قوسی شكل، در تاریخ 2000 قم، در اور رواج كامل داشته است. این قوسها واقعی هستند؛ یعنی سنگهایی كه با تركیب آنها این قوسها درست میشود هركدام شكل میخی را دارد كه فشار را به طرفین خود منتقل میكند و ثابت در محل خود میماند.
توانگران برای خود كاخ هایی داشتند و معمولا این كاخ ها را برروی پشتههایی با ارتفاع ده یا دوازده متر از سطح زمین میساختند، و چنان بود كه تنها از یك راه داخل شدن به آن امكان داشت؛ به این ترتیب، كاخ صورت دژی پیدا میكرد. چون سنگ در سومر نایاب بود. بیشتر این كاخ ها را با آجر میساختند و دیوارهای سرخ آنها را با نقش های آجری به شكل حلزونی و مثلث و مقرنس و لوزی و مشجر تزیین میكردند. دیوارهای درونی را با گچ میپوشاندند و به شكل سادهای نقاشی میكردند. اطاق های خانه را گرداگرد حیاطی اندرون خانه میساختند، كه در برابر آفتاب سوزان آن ناحیه سایه و وسیله سردی هوا را فراهم میكرد؛ به همین دلیل، و نیز برای آنكه امنیت و استحكام كاخ بیشتر باشد، در اطاق ها را غالباً رو به حیاط اندرونی باز میكردند و كمتر برای آنها از طرف خارج دری میگذاشتند. پنجره همچون چیزی تجملی به شمار میرفت، یا این است كه اصلا نیازی برای آن احساس نمیكردند. آب مصرفی را از چاه بیرون میآوردند؛ برای بیرون راندن فضولات، در ساختمانها مجراهایی بود كه به یكدیگر اتصال پیدا میكرد و فاضلاب را به خارج شهر میبرد. اثاثیه و مبل خانه، در عین كمیو سادگی، از ذوق و هنر خالی نبود؛ پارهای از تختخواب ها را با فلزات یا عاج منبتكاری میكردند؛ پایه بعضی از صندلی ها، همان گونه كه در صندلی های مصری قدیم دیده میشود، مانند چنگال درندگان ساخته میشد.
برای معابد از جاهای دور سنگ وارد میكردند. و سر ستون ها و نقش های برجسته مسی را، كه در آنها سنگ های نیمه قیمتی نشانده بودند، برای تزیین به كار میبردند. معبد ننار در اور، با سفال های فیروزهای رنگی كه از خارج آن را میپوشاند، همچون نمونهای بود كه در دیگر معابد از آن تقلید میكردند؛ داخل اطاق ها و رواق های این معبد، با قرار دادن لوح هایی از چوب های كمیاب- همچون ارز و سرو- بر روی دیوارها، مزین شده بود؛ این چوب ها را با قطعات مرمر و رخام و عقیق و طلا معرقكاری و منبتكاری كرده بودند. بزرگترین معبد هر شهر معمولا بر روی تپهای قرار داشت و به صورت یك زیگورات بود، با سه تا هفت طبقه ساختمان، كه وسعت هر طبقه از طبقه زیرین كمتر میشد، و گرداگرد آن پلكانی مارپیچی میساختند كه برای بالا رفتن به طبقات مختلف به كار میرفت. این زیگورات های بلند شایسته خدایان گردنفراز و حامیشهرهای سومری به شمار میرفت. و نیز، از لحاظ مادی و معنوی، در مقابل حمله یا طغیانی كه هر آن احتمال آن میرفت، عنوان دژوارگی را داشت.
در معابد، گاهی به عنوان تزیین، مجسمههایی از خدایان و پهلوانان بشری و حیوانات قرار میدادند. این مجسمهها ساده و نازیبا و تنها نماینده نیرومندی و بزرگی بود؛ هیچ دقت و جلال و حسن تعبیر و ریزهكاری هنریی در آنها وجود نداشت. بیشتر آنچه به دست آمده مجسمههای شاه گودآست كه با سنگ دیوریت تراشیده شده، ولی تراش مجسمهها خام و ساده است. در خرابههای تلالعبید، از آثار دوره اول تمدن سومری، مجسمه كوچك مسیی به دستآمده كه گاو نری را نمایش میدهد؛ گرچه گذشت زمان آن را خراب كرده، هنوز این مجسمه روح دارد و نشاط و نیروی گاو نر را بخوبی نمایش میدهد. در شهر اور، در گور ملكه شوب-اد، سر گاوی از نقره یافتهاند كه شاهكار هنری به شمار میرود و نشان میدهد كه هنر سومری تا چه اندازه ترقی داشته است، گرچه دست تصرف روزگار نیز در این مجسمه كار خود را كرده و چنان نیست كه ما امروز بتوانیم این اثر هنری را در مقامیكه شایسته آن است قرار دهیم. نقوش برجسته معدودی كه از آن زمان برجای مانده مؤید این نظر ماست، و جای شك باقی نمیماند كه هنر سومری هنر پیشرفتهای بوده است. خشونت و درشتی هنر سومری در لوحه كركسان، كه به وسیله ائاناتوم، شاه لاگاش، برپا شده، و استوانه سنگ سماقی ایبنیشار، و تصاویر كاریكاتوری (براستی كاریكاتوری به معنی كلمه) نماینده اور-نینا، و مخصوصاً لوحه پیروزی، كه به وسیله نرمسین نصب شده، بخوبی آشكار است؛ ولی، در همه این صورت ها، جانداری نیرومندی در نقاشی و حجاری ملاحظه میشود، و هیچ شكی باقی نمیماند كه هنر سومری هنر جوانی بوده كه در راه ترقی پیش میرفته است.
درباره صناعت كوزهگری به این روشنی و آسانی نمیتوان حكم كرد. شاید علت آن باشد كه دست روزگار در آثار سفالین تصرف فراوان كرده و چیزی از این صناعت برای ما باقی نگذاشته است تا بتوانیم از آن رو حكم صحیحی بدهیم. ممكن است در نزد آن مردم كارهایی سفالی وجود داشته كه از لحاظ اتقان در عمل، از ظروف مرمر به دست آمده در خرابههای اریدو كمتر نبوده باشد؛ ولی بیشتر ظرف های سفالی سومری- اگرچه چرخ كوزهگری هم در ساختن آنها به كار میرفته- ظروف ساده گلی بوده، كه هرگز به پای گلدان های عیلامی(ایلامی) نمیرسیده است. زرگری و جواهرسازی صنعت پیشرفتهای بوده؛ دلیل این مطلب ظرف های زرینی است كه در گورستان های اور از 4000 سال قبل از میلاد به دست آمده، كه به بهترین صورت صیقل و پرداخت شده و از ذوق هنری بلندی حكایت میكند. گلدان سیمین انتمنو، كه اكنون در موزه لوور است و به اندازه مجسمه گودآ بزرگی وضخامت دارد، در عین حال، مشتمل بر كندهكاری های ظریفی از اشكال جانوران است. زیباترین كار هنریی كه از آن زمان به دست آمده دسته خنجر زرین مرصع به فیروزه و لاجورد است كه حكاكی و كندهكاری بسیار ظریفی دارد و از اكتشافات اور به دست آمده است؛ اگر حق داشته باشیم تا از روی عكسی كه از این شاهكار هنری برداشته شده قضاوت کنیم كه صورت هنری در آن زمان به سرحد كمال رسیده بوده است. از خرابههای سومری عده زیادی مهرهای استوانهای به دست آمده كه با سنگ یا فلز گرانب ها ساخته شده و در آنها، بر روی سطوحی كه از شش سانتیمتر مربع تجاوز نمیكند، نقشهای بسیار زیبایی كندهاند. چنان به نظر میرسد كه سومریان این مهرها را به جای امضایی كه ما امروز میكنیم به كار میبردهاند؛ همه اینها دلیل بر آن است كه، در آن ازمنه، زندگی و اخلاق به اندازهای مترقی و لطیف بوده كه با تصور حقیری كه ما از پیشرفت پیوسته نوع بشر، از روزگاران سراسر بدبختی بسیار دور تا زمان حاضر- كه خیال میكنیم تمدن به منتها درجه كمال رسیده!- داریم، به هیچ وجه سازگار در نمیآید.
تمدن سومری را میتوان در تناقضی كه میان سفال های خام ساده و زینتآلاتی كه به نهایت درجه زیبایی و اتقان رسیده خلاصه كرد، و گفت كه این تمدن آمیختهای از چیزهای ساده اولیه و شاهكارهای درخشانی بوده كه گاه به گاه صورت میگرفته است. در این سرزمین- تا آنجا كه علم ما در زمان حاضر به آن آگاهی دارد- نخستین حكومت و امپراطوری به دست انسان تأسیس شده؛ همچنین نخستین سازمان آبیاری، نخستین بار استفاده از سیم و زر برای ارزیابی كالا، نخستین قراردادهای بازرگانی، نخستین سازمان اعتبار معاملاتی، نخستین كتاب قانون، نخستین بار استفاده وسیع از خطنویسی، نخستین بار گفتگوی از داستان آفرینش و طوفان، نخستین مدرسهها و كتابخانهها، نخستین ادبیات و شعر، نخستین آرایهها و جواهرآلات، نخستین حجاری و نقش برجسته، نخستین كاخها و معابد، نخستین بار استفاده از فلزات در تزیین، و نخستین طاق ها و قوس ها و گنبدهای ساختمانی در جهان پیدا شده است. نیز در همین سومر است كه برای اولین بار، آن گونه كه تاریخ نشان میدهد، پارهای از زشتی های تمدن، از قبیل بردگی و استبداد و چیرگی كاهنان بر مردم و جنگ های استعماری، به شكل وسیع دیده میشود. شكل زندگی در سومر متنوع و عالی و پرفعالیت و بسیار مفصل و پیچیده بود. در همانجاست كه، از اختلافات طبیعی میان مردم، یك نوع زندگی تازه قرین آرامش و فراوانی و آسایش، برای نیرومندان، و زندگی دیگری، سراسر بدبختی و كار پیوسته، برای دیگر مردم نتیجه شده است. پایه هزاران اختلافی كه در تاریخ جهان روی داده در همین سرزمین گذاشته شده است .