گناه از معروف ترین شعرهای فروغ فرخ زاد است، امّا نه از بهترین شعرهای او. یعنی حتی نه از بهترین شعرهای دوران تولد اولش ـ دورۀ تولد دیگرش که جای خود دارد. کمتر کسیست که.....
من نمیدانم/ که چرا میگویند: اسب حیوان نجیبی است، کبوتر زیباست./ و چرا در قفس هیچ کسی کرکس نیست. گل شبدر چه کم از لاله قرمز دارد./ چشمها را باید شست ، جور دیگر باید دید/ واژهها را باید شست
برف می بارید و ما آرام، گاه تنها، گاه با هم، راه می رفتیم/ چه شكایت های غمگینی كه می كردیم/ یا حكایت های شیرینی كه می گفتیم/ هیچكس از ما نمی دانست/ كز كدامین لحظه شب كرده بود این باد برف آغاز....