بیژن الهی شاعر فرمسازی با لحن زبان و تصویرهای زبانی است و در مرتبهای فراتر، شاعر شعرهای بسیاری که وعده خواندنش داده شد، اما هرگز نوشته نشد؛ چراکه شاعر از آستانه گذشت
خانه ما به بیمارستان نزدیك بود، نگران جوانانی بودم كه هر شب تا دیروقت، با شمع روشن كنار نرده های بیمارستان (ضلع غرقی) سرود و ترانه می خواندند. بیم برخورد بالابود
ای دوست/ این روزها/ با هركه دوست می شوم احساس می كنم/ آنقدر دوست بوده ایم كه دیگر/ وقت خیانت است/ انبوه غم حریم و حرمت خود را/ از دست داده است/ دیری ست هیچ كار ندارم/ مانند یك وزیر