«کتابخانه عجیب» نوشتهی «هاروکی موراکامی» داستان پسر نوجوانی است که در پی کنجکاوی و کشف اینکه سیستم جمعآوری مالیات در زمان امپراتوری عثمانی چگونه بوده، وارد کتابخانهی شهرشان میشود و درگیر ماجراها و اتفاقهای عجیبی میشود. در «کتابخانه عجیب» پسربچه ای تنها، دختری مرموز، و مردی که لباس گوسفند به تناش دوخته شده، نقشه میکشند از کتابخانه پیچ در پیچ و ترسناکی فرار کنند؛ کتابخانهای ساخته تخیل بیمرز هاروکی موراکامی که علاقه دارد واقعیت و توهم را درهم بیامیزد.
در قسمتی از کتاب «کتابخانه عجیب» میخوانیم:
دلم برای آقاگوسفندیه سوخت و همین بود که رفتم توی سلول. یک تخت خواب ساده داشت، یک میز، یک روشویی. سر و ریختش اصلاً چیزی نبود که بشود بهش گفت تمیز. خمیردندانش با طعم توت فرنگی بود، طعمی که من تحملش را ندارم. آقاگوسفندیه داشت با چراغ رومیزی بازی بازی میکرد؛ هی روشن و خاموشاش میکرد.
با نیش باز رو کرد به من و گفت «هی، این رو ببین. خیلی قشنگه ها! هاه؟» آقا گوسفندیه گفت «من روزی سه وعده غذا برات میآرم. ساعت سه هم برای میان وعده بهت دونات میدم. دوناتها رو خودم درست میکنم، برای همین تُرد و خوشمزهن.»
دونات تازه یکی از چیزهای همیشه محبوب من است.
«خیله خب، حالا لنگهات رو دراز کن.»
پاهایم را دراز کردم.
آقا گوسفندیه گوی و زنجیری از زیر تخت درآورد که از ریخت شان برمی آمد خیلی هم سنگین باشند، زنجیر را پیچید دور قوزکم، و قفلش کرد. کلید را انداخت توی جیب روی سینه اش...
کاربران محترم سیمرغ می توانند این کتاب را به مدت یک هفته با 10 درصد تخفیف از فروشگاه اینترنتی شهرکتاب خریداری نمایند.
گردآوری : گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع : فروشگاه اینترنتی شهر کتاب