جنبه ای از فعالیت های آلفرد هیچکاک هست که مغفول مانده و ارزش آن شناخته نشده است و آن هم نوشته های اوست. هیچکاک در تمام طول عمر خود آدمی زبان باز، بذله گو و به یک معنا بسیار فرهیخته بود.
بانوی خانه که روبراه نباشد، کسل باشد، بیمار باشد، خانه نباشد: مهتابیهای روی سقف وز وز میکنند. خوششان نمیآید تو روشنشان کنی! نه فقط مهتابی که انگار در این خانه هیچ چیز با تو آشتی نیست.
در خانه ای ساحلی نزدیک دریا به دنیا آمدند. بچه های سالمی بودند و به سرعت رشد کردند. کنار هم می خوابیدند و با صدای موج های بلند در گوش های کوچکشان به خواب می رفتند. بزرگتر که شدند، تا دورها، تا آنجا که آب دریا سرد و زلال می شد، شنا می کردند.