داستان کوتاه «جفت» یکی از آثار کمتر خوانده شده غزاله علیزاده است، داستانی که در میانه دهه چهل نوشته شده و برای نخستین بار در مجله آرش شماره ۱۶ منتشر شده است. غزاله علیزاده به سبک داستانهای کوتاه نخستین خود که در نشریات پراکنده آنها را منتشر کرده، آن را با نام «غزاله» به چاپ رسانده است.
درآن زمان جرالد در جستجوی نوعی زندگی بود که تصور میکرد زن برایش فراهم میکند. هم ثروتمند بود و هم روابطی گسترده داشت. روابط از پول هم مهمتر بود. از پول و نفوذ با هم نمی شد بگذری...
همه كارهایش به جا و به موقع مثل دیگر مادرهای آن روزها؛ ... امان از خرید كفش و لباس عید كه خود حدیث مفصلی بود در زمان خودش: باغ سپهسالار و لاله زار و میدان فوزیه و دست آخر هم بهارستان و بازار بزرگ...
داستان کوتاه «چرا دریا توفانی شده بود» صادق چویک: هنوز آهسته لبهای عباس به هم میخورد. گویی داشت با خودش حرف میزد. اما صدایش گم بود. صدا که از گلویش درمیآمد تو غار دهانش میغلتید و جذب...
داستان عاشقانه «ابر بارانش گرفته» از شمیم بهار. زندگی اصلاً چه طور چیزی است تو خیال میکنی که چه یعنی فقط همین را نمیخواستم بنویسم که خیلی خیلی خوب اگر میخواهی احسنت دکتر بشو چه میدانم جراح...
داستانی از ادبیات دهه چهل؛ «از هیچ شروع شد» اثر محمود طیاری. و او پاپی شد: بار اولی که رفتم خونهشون به ننه اکبیریش گفتم مادر! این من، این این پالتوم، این چپقم. اگرم میخوای، پاشو چراغو وردار بریم تو حیاط...