احمد آلاحمد پسر شمس آلاحمد با ذکر خاطرهای از پدرش میگوید: پدرم پشت پنجره ICU گریه کرد و خطاب به خانم دانشور گفت: سیمین جان! مرا حلال کن، من هم تو را حلال میکنم. ما هر دو عاشق جلال بودیم.
پیرمردی كه یك تاج كاغذی بر سر داشت لبخندی زد و گفت: بهبه، چه خوب... . شاهزاده نیم نگاهی به او كرد. او حرفش را ادامه نداد و ساكت شد. شاهزاده به طرف شاهزاده خانم خم شد و گفت: بابای منم شاه امریكاست.
هوشنگ مرادی کرمانی: بیشتر شخصیتهای ماندگار فقیر و یتیماند. «تام سایر»، «هاکلبری فین»، «ژان والژان»، «هری پاتر»، «جودی ابوت» و «مجید» چیزهای مشترک زیادی دارند؛ آنها تنها و فقیرند.
برای حرف زدن دربارهی این موضوع باید بررسی و کار کارشناسی صورت بگیرد. اما یکی از دلایلی که منجر به ماندگار نشدن شخصیتها شده است، شخصیت نبودن شخصیتهاست. شخصیتهای داستانهای ما ابعاد مختلف ندارند و بیشتر تیپ هستند تا کاراکتر