حال و هوایش خیلی آفتابی نبود چون اجازه خواست تا خودش شروع كند و از هر جا كه میخواهد و حوصلهاش میكشد صحبت كند. بالاخره هم همین حال و هوای نه چندان آفتابی و شاید هم ابری كار دست ما داد و باعث شد...
در اقتباس فرهنگ نشان چندانی نیز از مردم عامی محبوب برشت نمییابیم. او با حذف صحنههای کارناوال و نمایش در میدان شهر که اتفاقاً جزء دراماتیکترین و جذابترین...
متن نمایشنامه «گالیله» با نگاهی به نمایشنامهای معروف از برتولت برشت با عنوان «زندگی گالیله»، توسط سعید شاهسواری و زیر نظر داریوش فرهنگ نوشته شده است...
در واقع «تجربههای اخیر» او یکی از شگفت انگیزترین کارها و تجربههای سالیان اخیر تئاتر ایران است که چگونه میتوان با روخوانی متن دور یک میز و بی هیچ میزانسن، بی هیچ پرداخت دراماتیک، بی هیچ...
پدر او حاج داوود بازاری سختگیری است که کار او را اهانت به مقدسات میداند و تحمل رفتارهای لاقید پسرش را ندارد. در این میان عباس نقشهای میچیند تا از طریق آن...
شاید در کنار کسب تجربههای جدید، عدم امنیت شغلی واقعیترین دلیل حضور بازیگران تئاتر در پروژههای تصویری باشد.
موضوعی که «بهاره رهنما» به صراحت راجع به آن اظهار نظر میکند. او در این باره میگوید...
همین حالا میتوان پیشبینی كرد كه نمایش گروه آذربایجانی مثل سال گذشته چقدر مورد استقبال تماشاگران قرار میگیرد! جالب این كه سلیمآوا امسال كمدیاش را...
«رقص زمین» با لحنی ساده و نیز همنشینی یک بحران واقعی در کنار زندگی اجتماعی شخصیتهای داستانش به خوبی توانسته در گستره اجتماعی تاثیرگذار باشد و پیام مهمش را نیز در معرض انتقال قرار دهد...
با كنجكاوی از كنار یكی از دیوارها عبور كرده و به داخل میروم فضای داخل محوطه یك اتاق پذیرایی تقریبا مجلل را نشان میدهد. چیزی كه جالب و درخور اعتناست...
در نمایش رضا بابك هملت روشنفكر و مسائل و تردیدهای بزرگش به یك كودك كنجكاو با سوال مهم او درباره خوبیها و بدیهای دنیا تبدیل شده است. هملت در نمایش بابك بیشتر به دنبال...
...امسال فراهانی تصمیم گرفت بار دیگر این نمایش را روی صحنه ببرد، اما این بار بدون گلشیفته و با این تفاوت که حالا باید دختر دیگر- یعنی شقایق- عصای دست پدر میشد و یکی از...
نمایش «رقصزمین» هوشیاری ِ هنرمند زمان خود بودن است. مهمانی ِ باشكوهیست این رقص ِ نفسگیر زمین! با چهرههای خودتان بیایید، ماسكی نیاز نیست. دنیایی خاكستری...
کوهستانی در«17 دی کجا بودی؟» به یک باره این ویژگی مهم آثارش را دور میریزد و شاهد نمایشی پر از دیالوگ هستیم که سکوت، کمترین نقش را در آن ایفا میکند...
صحنه نمایش«بی چاره مکبث» پوشیده از پارچهای سفید است که بازیگران در زیر این پارچه به ایفای نقش میپردازند و تماشاگر، بازیگر را با یک حایل پارچهای در طول نمایشنامه میبیند...
ایک بار مرض الاحوال بودم. مرشد هم آن روز خیلی بد عنق بود. دیگه داشتم تو قهوه خانه کلافه میشدم. یکی میرفت، یکی میآمد، یکی متلک میگفت. آخر نتوانستم تحمل کنم...
گپ و گفت کوتاه مان با او وسط عکاسی روی جلد در استودیو انجام شد. علیدوستی با وجود ترافیک سنگین تهران، بیشتر از یک ساعت برای عکاسی ماند و دیرتر سر تمرین رسید و همه جوره...
در حقیقت این نمایشنامه كابوسهای دوران شصتسالگی من است و اصلا دلم نمیخواهد این كابوسها نظم و قانونمندی داشته باشد. اما یك چیز واقعیت دارد و آن این است كه...