چرا عمو قناد بانک انصار تبلیغ می‌کند، عمو پورنگ ماکارونی؟!
حالا تلویزیون برای كسب درآمد دست به هر كاری می‌زند. برای زنده نگه داشتن خود،‌ عمو قنادش مدام عینک می‌زند و می‌گوید بچه‌ها لطفا با جیغ بگید بانک انصار. و عمو پورنگ‌اش به زشت‌ترین شكل ممكن قطر انواع تک‌ ماكارون را تبلیغ می‌كند.
نگاهی به وضعیت آگهی و تبلیغات در تلویزیون مخصوصا در ماه‌های اخیر نشان می‌دهد كمپانی عریض و طویلی كه پیش‌بینی می‌شد به گل بنشیند، حالا یک ورشكسته كامل است.

گذشت آن زمانی كه رقابتی نبود و مردم تمام برنامه‌های كانال‌های تلویزیون را از بر بودند و با حرص و ولع آن را تماشا می‌كردند و تلویزیون آقایی می‌كرد. حالا رقابت جدی شده. كانال‌های تلویزیون علاوه بر داشتن رقبای فارسی‌زبان ماهواره‌ای،‌ به‌جای تمركز بر محتوای برنامه‌ها به‌جان خودشان افتاده‌اند و مدام این حجم غول‌آسای بدون خروجی را حجیم‌تر می‌كنند. دوران ارتزاق نفتی چنین بنگاهی هم به چالش كشیده شده و برای تامین خوراک این غولِ‌ عریض و طویل، نقش درآمد جدی‌تر شده. این است كه این حجم عظیم‌الجثه كه پیش‌تر برای خودش برند بود و جیپ‌اش پر پول،‌ حالا برای كسب درآمد دست به هر كاری می‌زند. كه برای زنده نگه داشتن خود،‌ عمو قنادش مدام عینک می‌زند و می‌گوید بچه‌ها لطفا با جیغ بگید بانک انصار. و عمو پورنگ‌اش به زشت‌ترین شكل ممكن قطر انواع تک‌ماكارون را تبلیغ می‌كند و آگهی‌هایی پخش می‌‌کند كه منِ عشق تبلیغ، از هرچه تبلیغ و تلویزیون و برنامه تلویزیونی است بیزار می‌‌شوم.

این درست همان اشتباهی است كه مشت‌زنی كه با ناک‌اوت شدن ثانیه‌ای بیش فاصله ندارد،‌ انجام می‌دهد و مدام مانده انرژی‌اش را به بدترین شكل ممكن هرز می‌دهد. این است كه از نظارتش،‌ فقط پز دادنش با قی می‌ماند و دستش رو می‌شود. نتیجه اش این می‌شود كه تبلیغات كرم حلزونی‌اش را كه همه بر صحت آن شک داشتند، پیش از تمام باكس‌های خبری‌اش پخش می‌شد و كاری به تاثیر ذهنیت مخاطب به نوع برنامه قبل و بعدش وجود نداشت.

تلویزیون حالا به‌جای تغییر تصویر برندش ‌به تصویری باشخصیت‌تر و محكم‌تر، سرش را جلوی همه خم كرده و آگهی‌هایش را مطابق همان شبكه‌های ماهواره‌ای كه تكذیب‌شان می‌كند می‌سازد تا چند صباحی بیشتر نفس بكشد. این است كه از چیپس و پفكی كه ممنوع شده پخش می‌كند تا شبكه بازار كم یا بی‌مخاطبی كه ماهیتش كسب درآمد است. این‌ها نشانه‌های ورشكستی سازمانی است كه فقط با نگاه به تبلیغات‌اش حال و روزش معلوم می‌شود.

اینكه هنوز به زحمت خودش را در رینگ نگه داشته،‌ بخاطر اكسیژنی است كه واسطه پول نفت به او می‌رسد كه اگر نمی‌رسید،‌ مدت‌ها پیش زنگ پایانش به صدا درآمده بود. شكست و ورشكستگی چند بعدی و غیرقابل جبرانی در اعتبار، برند،‌ شهرت، تاثیرگذاری، حفظ مشتریان و هرچه كه حساب كنید. با همین اوصاف و در دل جنگ با رقبای فراوان‌اش، هم‌چنان عاشق داشتن مخاطبانی منفعل است. اینکه بخاطر دریافت پول، در برنامه آشپزی‌اش بگوید "اگر از روغن لادن استفاده كنید غذای‌تان خوشمزه‌تر می‌شود" و مدام می‌گوید "تبرک بخرید تا به اندازه وزن خانواده‌تان جایزه بگیرید".

در کنار این حجم ناکارآمد، تبلیغات تلویزیونی هم، كه ولی‌نعمت‌اش این جسم غول‌آسای ورشكسته است، حال و روز بهتری ندارد. آن‌هم برای زنده نگه داشتن خودش ازطریق آن غول گرسنه، دست به كارهای بدتری می‌زند. اگر منبع درآمد دیگری هم می‌بود،‌ از الان در فكر تبلیغ خرما و حلوای غولِ ولی‌نعمت‌شان بود...



گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: caffecinema.com



مطالب پیشنهادی:
حضور عوامل فیلم دربند در خانه مرحوم سعید امینی جوان ناکام سینما
نامه عاشقانه نیما یوشیج برای همسرش
اژه‌ای هم بازداشت پگاه آهنگرانی را تکذیب کرد
روزگار سخت مجری مشهور تلویزیون با بیماری سرطان + تصاویر
5 فیلم فوق العاده درباره ازدواج های مشکل دار! + تصاویر