سریال تابستانی مقدم حسابی پر بازیگر و پر چهره است. آتیلا پسیانی در اتاق گریم نشسته، گریمش انجام شده و منتظر شروع فیلمبرداری است. به سراغش می‌رویم تا...
 
رستگاری با طعم نرگس
سیروس مقدم تابستان امسال هم با سریال «رستگاران» به خانه‌هایمان می‌آید. آیا این بار هم موفق خواهد بود؟
تابستان 2 سال پیش بود که سیروس مقدم با سریال «نرگس»  استارت سریال‌های روتین غیر طنز را زد؛ سریال موفقی که با «شوکت» و «نرگس»اش ترکاند. پارسال «ترانه مادری» با بازی خوب سیاوش خیرابی و محسن افشانی، سریال قابل قبولی از آب درآمد. این سریال‌ها نشان داد که ملت، پایه این سریال‌ها خواهند بود و به نوعی خود را درگیر داستان و ماجرای این سریال‌ها خواهند کرد. حالا باز هم مسوولان صدا و سیما می‌خواهند یک بار دیگر امتحان پس داده را با کارگردانی که به خوبی رگ خواب مخطب را می‌شناسد روانه آنتن کنند. سریال مقدم از 25 خرداد ماه به اسم «رستگاران» (با نام قبلی آشفتگی) از شبکه 3 پخش می‌شود؛ سریالی که پر است از ستاره‌های محبوب تلویزیون؛ با یک کارگردان کار بلد و یک شبکه جوان و روپا.
 
«رستگاران» داستان آدم‌های زیادی است؛ آدم‌هایی که هر کدام ماجرایی دارند و در 53 قسمت سریال، هر چند قسمت یک بار داستان یکی از آنها را می‌بینیم. اما اتفاق‌های اصلی سریال در یک ساختمان 5 طبقه می‌افتد. یکی از طبقه‌ها، تقریبا ً طبقه مرکزی است؛ یعنی مهم‌ترین اتفاق‌های داستان به آدم‌های آن طبقه مربوط می‌شود؛ طبقه شایسته و خانواده اش. طبقه آخر آپارتمان مخصوص دخترهای جوان سریال است که خودشان اصل ماجرا هستند؛ خانه پونه، سارا و خجسته. خجسته همان دختری است که داستان سریال با گم شدن شوهرش شروع می‌شود. طبقه میانی آپارتمانی مخصوص صاحبخانه (هاشم خان) و همسرش است (اسماعیل سلطانیان و شهربانو موسوی). نرگس جون و پسرش هم در طبقه دوم زندگی می‌کنند که حسابی با خانواده آقای شایسته در گیر و دارند. یک طبقه باقیمانده هم میانه‌های داستان به پدر خجسته (محمد عمرانی) که از اهواز به تهران آمده، اجاره داده می‌شود.

باران در ساختمان ویلایی

جدیدترین سریال سیروس مقدم در خانه ای در دزاشیب فیلم برداری می‌شود؛ خانه ای بزرگ و ویلایی که به محض ورود به آنجا نرده‌های چوبی کنار باغچه بیشتر از هر چیزی نمایانگر آن است که به لوکیشن کارهای مقدم قدم گذاشته اید.
باران بهاری آخرین روزهای اردیبهشت ماه بیشتر از قبل می‌بارد و ممکن است همه برنامه‌های گروه فیلم برداری را به هم بریزد. اولین اتاق ساختمان اتاقی است در طبقه دوم که پر است از عکس‌های بازیگران و عوامل صحنه، سریال تابستانی مقدم حسابی پر بازیگر و پر چهره است. آتیلا پسیانی در اتاق گریم نشسته، گریمش انجام شده و منتظر شروع فیلمبرداری است. به سراغش می‌رویم تا شاید بتوانیم سکوت چندین ساله او را بشکنیم و راجع به جدیدترین ساخته سیروس مقدم کمی ‌با او حرف بزنیم اما نظرش تغییر نمی‌کند و با روی خوش می‌گوید: «مصاحبه نمی‌کنم چون حرف تازه ای نیست و تا حرف تازه ای هم نباشد دلیلی برای این کار نیست؛ این طوری هم حرف‌ها تکراری می‌شود». پورسرخ که وارد اتاق گریم شده، با همه سلام و احوال پرسی می‌کند و برای گریم آماده می‌شود.
مجری گریم موهای او را با سشوار و اتوی مو صاف می‌کند. پور سرخ در همان حالی که گریمور مشغول است، دیالوگ‌هایش را حفظ می‌کند. وقتی عکاس مجله می‌خواهد از او عکاسی کند، خیلی صریح می‌گوید: «الأن عکس نگیری‌ها! بذار میام تو نور؛ در ضمن وقت نداریم و باید 10 بار متن رو با نعمت الله دور خوانی و تمرین کنم».

ساندویچ کالباس یا استیک؟

صحنه چیده شده و بازیگران به حیاط می‌روند تا پلان خود را بازی کنند. گروه صحنه در این ساختمان بزرگ 5 لوکیشن مهم سریال را ساخته اند. ساختمان اصلی لوکیشن، خانه شایسته و خانواده اش است؛ گوشه ای از حیاط به طور موازی، دیواری چوبی کشیده شده که آن را با رنگ سفید پوشانده‌اند و در پشت این دیوار خانه ای قرار دارد که قرار است متعلق به 4 خانواده دیگر داستان باشد.
بارانی که نم نم می‌بارید قطع شده. پور سرخ به صحنه می‌آید و به همراه عبدلی در صحنه می‌ایستند. پسیانی هم پشت به دوربین ایستاده و دست‌هایش در جیبش است. سیروس مقدم به پور سرخ تأکید می‌کند و می‌گوید: «با قدم‌های تند و مصمم بیا؛ آمده‌ای تا حرف‌هایت را بزنی». پلان یک بار به صورت تمرینی گرفته می‌شود. افشین سنگ چاپ (دستیار کارگردان) راجع به نقش کاوه (پورسرخ) با مقدم صحبت می‌کند و نکاتی را به پور سرخ یادآوری می‌کند و تصویر برداری یکی از مهم‌ترین صحنه‌های سریال شروع می‌شود؛ صدا، دوربین و حرکت.

پور سرخ:
یادمه یه بار واسه زنده کردن یکی از طلبای مرده تون رفتم پیش یکی ازمشتری‌ها ... یه پول قلمبه بود. وقتی برگشتم 150 تومنش کم بود؛ 150 تا تک تومن. گفتید برگردم و پولو بگیرم. گفتم من روم نمی‌شه خجالت می‌کشم. گفتید اگه می‌خوای تو زندگیت به جایی برسی، خجالت نکش. حالا می‌خوام تو زندگیم به جایی برسم؛ می‌خوام خجالت نکشم؛ می‌خوام دخترتون رو ازتون خواستگاری کنم؛ بی‌خجالت، بی‌ترس!
 
شایسته (پسیانی) که دست‌هایش را مشت کرده با غیظ و عصبانیت راه می‌رود. مقدم از بازی پورسرخ و پسیانی راضی است و کات می‌دهد. همین صحنه از زاویه دیگری گرفته می‌شود تا این بار پورسرخ و عبدلی پشتشان به دوربین باشد و کلوزآپ پسیانی گرفته شود. پرو سرخ دیالوگ‌هایش را دوباره می‌گوید. همه گروه به کارشان مسلط هستند و پلان به سرعت گرفته می‌شود. آتیلا پسیانی بلافاصله بعد از «کات» جمع را ترک می‌کند و داخل ساختمان می‌رود. ساعت نزدیک به 40:11 شب است. گروه برای شام آماده شده اند. شام گروه ساندویچ کالباس است اما پور سرخ به یک رستوران زنگ می‌زند و برای خودش ساندویچ استیک سفارش می‌دهد. بعد از شام، گروه فیلم برداری بدون معطلی کار خود را ادامه می‌دهد تا گروه بتواند فردا استراحت کند.

این 53 قسمت پر التهاب

سیروس مقدم کارگردان شناخته شده ای است که در ساخت سریال‌های مناسبتی تبحر دارد؛ «این کار برخلاف کارهای قبلی‌ام عجله ای نیست. 4 _ 3  ماه قبل از عید شروع به کار کردیم و همه کار در فرصت مناسب انجام شده و الأن هم که با دقت و آرامش کافی مشغول فیلم برداری هستیم. البته من از قبل با فضای داستان آشنا بودم. حدود یک سال و نیم پیش، زمانی که آقای نعمت الله شروع به نوشتن متن کرده بود، در جریان متن قرار گرفتم و آن را خواندم و اعلام آمادگی کردم که این سریال را بسازم. در این یک سال و نیم، ما در مورد متن با هم مشورت می‌کردیم؛ طوری که با متن عجین شدم و این عجین شدن آن قدر ادامه پیدا کرد که بعد از پایان سریال «روز حسرت» بلافاصله تصمیم به ساخت آن گرفتم».
 
مقدم معتقد است چند نکته در داستان سریال وجود دارد که این باعث جذابیت و تفاوت آن با باقی کارهایش می‌شود: «قهرمان قصه یک زن است به نام خجسته که مدتی از شوهرش بی‌خبر بوده و حالا تلاش می‌کند تا شوهر خود را پیدا کند و البته موانع زیادی سر راهش سبز می‌شود و این اولین دلیل جذابیت قصه است؛ دوم هم این که به بهانه یک قصه جذاب ملودرام، به زندگی‌های دیگر هم سرک می‌کشیم و بر خلاف سریال نرگس، داستان از یک ملودرام خانوادگی خارج می‌شود و موضوعات اجتماعی‌تری را هم مطرح می‌کنیم.
برای بازیگرها هم تمام سعی مان را کردیم که بهترین گزینه را انتخاب کنیم. قصه شخصیت مهمی ‌دارد به نام پرویز شایسته که آتیلا پسیانی آن را بازی می‌کند و ما هر چه جلوتر می‌رویم به یقین می‌رسیم که آقای پسیانی بهترین گزینه بوده‌اند. از روز حسرت هم پوریا پورسرخ و لیندا کیانی حضور دارند که زوج عشقی قصه ما را تشکیل می‌دهند و الأن که جلو رفته‌ایم می‌بینیم حضور این دو خوب جواب داده. نقش خجسته را هم که خانم روناک یونسی بازی می‌کند؛ نقش چند وجهی است؛ یک زن که هم استحکام و قدرت دارد و هم احساساتی و اجتماعی است».
سیروس مقدم بعد از سال‌ها سریال سازی، این سریال را پخته‌ترین کارش می‌داند چون تمام تجربیاتش را به کار گرفته و معتقد است مهم‌ترین شاخصه سریال جدیدش ریتم سریع آن است؛ «تمام قصه 53 قسمت سریال در 15 روز اتفاق می‌افتد پس باید آن قدر قصه‌ها با التهاب جلو بروند که مخاطب را پای تلویزیون بنشانند».

از شخصیت‌ها سطحی نگذشته ام

سعید نعمت الله نویسنده سریال رستگاران است. شاید بشود گفت او مؤثرترین فرد در موفقیت و پربیننده‌تر شدن رستگاران است چون تقریبا ً هر کسی فیلمنامه را خوانده از آن تعریف می‌کند. او فیلمنامه را بر اساس طرحی از محمدرضا شفیعی نوشته و طرح 12 _ 10 قسمتی تهیه کننده را به یک سریال 53 قسمتی رسانده. نعمت الله آن قدر دلش برای داستانش می‌تپد که تقریبا ً در تمام سکانس‌ها حضور دارد و سعی می‌کند به بازیگرها در درک شخصیت‌ها و اتفاقات داستان کمک کند و به عقیده عوامل به طور غیر مستقیم بازیگردان سریال هم هست؛ «با این که تعداد شخصیت‌ها زیاد است ولی از هیچ کدام سطحی نگذشته ام.
 
هر کدام ویژگی‌های خاص خودشان را دارند و خیلی کامل شخصیت پردازی شده اند. 99 درصد روزها در کنار گروه هستم و یک جاهایی که فکر می‌کنم متن ایرادی دارد یا باید کم و زیاد شود این تغییرات را انجام می‌دهم. ارتباطم با بازیگران خیلی خوب است؛ حتی قبل از هر سکانسی یک دور متن را با آنها می‌خوانیم. از ابتدا هم قرار گذاشتیم که نظر از آنها باشد و تصمیم گیری هم از من. او از همکاری‌اش با مقدم خیلی راضی است؛ «زمانی که متن می‌نوشتم، مطمئن بودم که آقای مقدم آن را می‌سازد. سیروس مقدم یک آدم حرفه ای و بسیار امانت دار است. حتی یک ویرگول در متن را هم تغییر نداده چون به این فیلمنامه و کار خودش اعتقاد دارد. نه من در کار ایشان دخالت می‌کنم و نه ایشان در کار من. البته زمانی هم پیشنهاد می‌دهند که اگر این کار را انجام دهی بهتر است».
نعمت الله که بعد از نوشتن فیلمنامه تله فیلم‌های زیادی حالا به یک اسم آشنا در تلویزیون تبدیل شده، از سوژه رستگاران تعریف می‌کند؛ «به نظر من مهم این نیست که سوژه، کلیشه‌ای باشد، مهم این است که به این کلیشه چطور پرداخته شده و چگونه نشان داده شود و مردم آن را دوست داشته باشند.
 
به نظر من، آن چیزی که مردم تا الأن ندیده باشند خوب نیست چون باور آن موضوع برایشان سخت می‌شود. البته نمی‌توانم پش بینی کنم که کار چقدر با استقبال مردم مواجه می‌شود چون این مسأله به عوامل زیادی بستگی دارد؛ مثل زمان پخش ولی از لحاظ فنی می‌توانم بگویم که سیروس مقدم کار خوبی ساخته». این طور که از حرف‌های نعمت الله معلوم است او در رستگاران خیلی بیشتر از یک نویسنده یا حتی بازیگردان موثر است؛ «در انتخاب تک تک بازیگران حتی بازیگران نقش‌های فرعی هم دخالت داشته ام، با حضور تعدادی از بازیگران من موافق بودم و آقای مقدم نه، که من را مجاب کردند یا برعکس این هم اتفاق افتاده. هیچ کدام از بازیگران حتی بازیگران نقش‌های فرعی بدون دورخوانی جلوی دوربین نرفته‌اند. از آن چیزی که الأن از بازیگران می‌بینم، خیلی راضی هستم چون تک تک لحظه‌ها کنارشان هستم و اعتماد متقابلی بین‌مان وجود دارد».
 
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: هفته نامه همشهری جوان/ شماره 212
بازنشر اختصاصی سیمرغ
 
مطالب پیشنهادی:
نيم‌روزی در پشت صحنه سريال رستگاران
يك روز در پشت صحنه اولين سريال سيروس الوند
گزارش تصویری از پشت صحنه سریال طنز «شمس‌العماره»
ناگفته‌های «فاكتور 8» از زبان کارگردان سریال
گفت و گوی خواندنی با طراح صحنه سریال یوسف پیامبر