سید علی اکبر صنعتی خصال معاصری دارد که باید به آن توجه جدی‌تر شود. در این خصال سه مسأله اهمیت دارد. اول، شخصیت هنری یا فردی...
 
نکوداشت یاد سیدعلی اکبر صنعتی در چهارمین نشست پژوهش هنر
نگارخانه برگ سازمان زیباسازی شهر تهران و دوهفته نامه تندیس با همکاری جمعیت هلال احمر، چهارمین نشست پژوهش هنر را در 9 تیر سال جاری برگزار کردند.
 
این نشست، که به نکوداشت یاد و خاطره استاد سید علی اکبر صنعتی اختصاص داشت، با سخنرانی‌هادی سیف، حمید شانس و عباس مشهدی زاده همراه بود. در کنار این نشست پژوهشی، نمایشگاهی از عکس‌ها، نقاشی‌ها، طراحی‌ها و مجسمه‌های استاد سید علی اکبر صنعتی برپا شد.
در آغاز این نشست، سید مجتبی موسوی- مدیر نگارخانه برگ- ضمن تشکر از خانواده استاد صنعتی و موزه و مرکز جمعیت هلال  احمر به خاطر در اختیار نهادن آثار استاد برای برپایی نمایشگاه، گفت: تعطیلی موزه 13 آبان، به دلیل فرسودگی ساختمان، مایة تأسف است. امیدواریم که بزودی این موزه بازگشایی شود.
وی گفت: ما به غیر از مروری بر احوال و خاطرات بزرگان و معرفی آثار و زندگی ایشان پیگیر اتفاقات دیگری نیز هستیم. از جمله این پیگیری‌ها می‌توان به کتاب ژازه تباتبایی اشاره کرد، که به وسیله آقای محمدحسن حامدی، مدیر نشریه تندیس، گردآوری شده و بزودی توسط سازمان زیباسازی شهر تهران چاپ خواهد شد. همچنین قرار است منزل ژازه تباتبایی نیز با پیگیری‌های انجام شده بزودی خریداری شده و تبدیل به موزه شود. همچنین بعد از برگزاری نکوداشت استاد ابوالحسن خان صدیقی، با پیگیری‌های که توسط آقای حامدی انجام شد، توانستیم مجسمة امیرکبیر، متعلق به استاد، را در ایتالیا پیدا کنیم، که قرار است بزودی به ایران منتقل شود.
او گفت: در مورد استاد بهزاد نیز باید بگویم، بعد از برگزاری نکوداشت استاد بهزاد، با پیگیری‌هایی که انجام شده قرار است نام خیابانی که به نام استاد بهزاد بوده و تغییر یافته، مجدداً به نام خیابان استاد بهزاد نامگذاری شود.
 
پس از سخنان مدیر گالری برگ، نوبت به سخنرانی‌هادی سیف رسید. وی در آغاز گفت: من آن  قدر با سید علی اکبر صنعتی زندگی کرده ام و به ایشان ارادت دارم که ترجیح می‌دهم از روی دست نوشته ای که اخیراً نوشته ام، این سخنرانی را ایراد کنم تا مگر احساسات سبب نشود که کارم به اطالة کلام ختم شود.
سیف، با اشاره به نقاشی‌های سید علی اکبر صنعتی، گفت: پیرامون نقاشی معاصر، سخت دلواپس بود و نگران از آینده میراثی که به قول خودش چندوچندین بار عالم گیر شده بود و سبب ساز حیرت جهانیان. می‌گفت، من نمی‌دانم نسل نقاشی معاصر ایران چه قدر از پیشینة نقاشی خاک و دیارشان آگاه هستند. آیا از مکتب شیراز اطلاعی دارند؟ یا از مکتب قزوین و تبریز و اصفهان؟ اگر مطلع هستند و چنین شیفته مکاتب غریبه فرنگی ذوق و استعدادشان را نثار می‌کنند، جای تأسف بسیار دارد.
وی، با اشاره به نقاشی‌های آبرنگ استاد سید علی اکبر صنعتی، گفت: میان نقاشی رنگ و روغن و آبرنگ، در نیمه دوم عمر، به اعتبار بخشیدن به نقاشی آبرنگ افتاد. گونه ای که آرام آرام آبرنگ‌هایش منزلت مکتب شدن را یافت. مکتب نوین آبرنگ استاد سید علی اکبر صنعتی، تحولی بود بنیادین و شگفتی انگیز، که بی گزافه نسلی را در عرصة نقاشی رهرو خویش ساخت.
 
در ادامه مراسم، حمید شانس در سخنرانی خود به جنبه‌های فنی آثار صنعتی پرداخت و گفت: این دومین جلسه ای است که من به بررسی فنی پیشگامان مجسمه‌سازی معاصر می‌پردازم. در جلسه اول و در دومین نکوداشت درباره آثار استاد ابوالحسن خان صدیقی به شاخصه‌های معاصر بودن اشاراتی کردم. معاصر کسی است که حضور کردار و رفتار او در زندگی درک شود. اگر با این شیوه نگاه کنیم، باید بگوییم: سید علی اکبر صنعتی خصال معاصری دارد که باید به آن توجه جدی‌تر شود. در این خصال سه مسأله اهمیت دارد. اول، شخصیت هنری یا فردی سید علی اکبرخان صنعتی است. استاد صنعتی به گونه هنرمندانه ای، بیان خویشتن می‌کند. هنوز هم بیان خویشتن یا شخصیت فردی از قابلیت هنر معاصر است، هرچند امروزه کسی به روایت شخصی می‌پردازد و روایت شخصی تبلور شاخصه هنرمند می‌شود و هرچند روایت شخصی او فرا روایت عظیم انسان‌های خودش است. با وجود این، منش او قابلیت بیان امروزی دارد. دوم، تعهد را، که هنر معاصر با آن درگیر است، ذکر کرد و گفت: تعهدی که از هنر معاصر سرچشمه می‌گیرد و مسیر گوناگونی را طی می‌کند؛ در لند آرت و اینستالیشن به جایگاه امروزی و متعهد هنرمند تأکید می‌شود. رابطه تعهد و هنر در کار او هنوز نه تنها در شکل کلی، بلکه در شکل ویژه آن هم امروزی است. سوم، بدعت و سنت را خاطرنشان کرد: بدعت و سنت رفتاری است که در آثار سید علی اکبر صنعتی متدولوژی دارد، که هنوز هم قابل استفاده است.
 
پس از سخنان حمید شانس، مریم صنعتی- دختر استاد- به ایراد سخنرانی پرداخت. او گفت: فرزند یک هنرمند پدرش را پدر می‌شناسند، نه هنرمند. اما من استاد را از آثارش جدا نمی‌دیدم. پدرم شبیه آثارش بود. ما فرزندان او با چرک‌نویس وی سروکار داشتیم و دیگران با پاک نویس. تمام کار بود و کار. در کارگاه مختصری که در منزل بود، با گچ و خاک و سنگ سروکار داشت. حالا می‌فهمم این همه کار از بیداری بود.
وی خاطرنشان کرد: با همه مردم دمخور می‌شد و یادداشت و طرح برمی‌داشت. او با پای اراده می‌رفت تا پای جسم. از زندگی مرفه و راحت می‌هراسید، مبادا این چنین زندگانی، بی مصرفش کند. هرچند زندگی ما از این به دور بود.

عباس مشهدی زاده
- آخرین سخنران مراسم- در آغاز سخنانش گفت: دلم نمی‌آید به آنچه مریم صنعتی گفت، اکتفا کنم. همه فرزندان استاد از این کمال و هنر بهره بردند؛ چون باغبان این خانه، پدر بود. احمد- پسر او- جوهر غریبی بود. ذهن بسیار دوست داشتنی داشت. باهوش بود. همین حساسیت‌ها او را از ما گرفت، فرط این همه دانستن و هوشمندی‌ها.
مشهدی زاده، با اشاره به جمله ای از برتولت برشت، که گفته بود، ببینیم ما در ترک جهان چه تغییراتی در پیرامون و جهان مان انجام داده‌ایم، گفت: سید علی اکبر صنعتی این کار را کرد. او پیرامون و جهان اطرافش را تغییر داد. بزرگ ترین و قدیمی‌ترین تماشاگه را در میدان توپخانه ارائه کرد. گمان می‌کنم که اگر آماری گرفته شود، بیشترین آمار بازدیدکنندگان از هنر، آنها هستند که به این موزه آمدوشد کرده اند.
 
وی گفت: دریغا که شاگردش نبودم. اما بسیار چیزها از او آموختم. مشهدی زاده، با ذکر خاطره مهاجرت سید علی اکبر نوجوان به تهران، گفت: زمانی که او به تهران می‌آمد، پدرش حاج علی اکبر به او گفت: سید علی اکبر، تو باید با هنرت به افشای درد مردم جامعه ات بپردازی. نباید دنبال ذوق و سرگرمی‌خودت باشی. او این امانت را از آن پیرمرد به گوش خود قفل می‌کند و تا آخر عمر به آن عمل می‌کند. تا آنجا که وقتی به تهران می‌آید، نزد استاد طاهرزاده بهزاد، که اولین هنرستان را در هنرهای زیبا، در 1315، در اصفهان پایه گذاری کرده بود، مینیاتور را فرا می‌گیرد. با این  که سید علی اکبر نوجوان در مینیاتور بسیار از خود استعداد نشان می‌دهد، اما، از ادامه این کار سرباز می‌زند. او دلیل این کار را عمل به گفته حاج علی اکبر عنوان می‌کند، و به این ترتیب برای بیان دردهای مردم، مجسمه را انتخاب می‌کند. استاد طاهرزاده بهزاد، سید علی اکبر صنعتی را به ابوالحسن خان صدیقی می‌سپرد و او مجسمه سازی را نزد ابوالحسن خان آغاز می‌کند.
در آخر، به ابتدای صحبتم برمی‌گردم و جمله برشت را یک بار دیگر تکرار می‌کنم: ببینیم ما در ترک جهان چه تغییراتی در پیرامون و جهان مان انجام داده ایم.
 
 تهیه شده توسط: مجله تندیس
www.seemorgh.com/culture
اختصاصی سیمرغ
 
مطالب پیشنهادی:
نكوداشت هنرمندی فرهیخته
رفیق ممیز هم رفت
گفت‌وگو با آیدین آغداشلو به بهانه درگذشت بیوك احمری
به بهانه دومین سال خاموشی هنرمند معاصر، عمران صلاحی
پنجم آذر؛ سومین سال درگذشت استاد مرتضی ‌‌ممیز