عکس های قرنطینه مریم سعیدپور برنده جایزه جهانی شد
جایزه نفر اول سومین دوره فستیوال بینالمللی رسانههای تصویری جوانان «میهودو» ژاپن به مریم سعیدپور عکاس ایرانی برای مجموعه عکس «قرنطینه» اهدا شد.
این فستیوال که سومین دوره خود را با همراهی آکادمی چینی «بیجینگ» و با مضمون «ما با هم همراه هستیم و لحظات ۲۰۲۰ را فراموش نمیکنیم» برگزار شد.
مریم سعیدپور مجموعه عکس های «قرنطینه» را از ابتدای شیوع پاندمی ویروس کرونا شروع کرده بود تا خاطرات دوران قرنطینه را به شکلی متفاوت ثبت کند.
سعیدپور خود درباره تجربه ثبت این مجموعه عکس گفته است: خانهها در روزهای قرنطینه هم به زندان آدمها تبدیل شده و هم مامن آنها بود. مردم در این دوران احساسهای مختلفی را تجربه کردند. اخبار هولناک تعداد مبتلایان و شمار مردگان بود که به گوش میرسید. اما خانه یکبار دیگر پناه و مامنی برای در امان ماندن از مرگ شد.
«میخواهم شهرم را با آدمهایش پس بگیرم»؛ نگاهی به مجموعه عکس «در قرنطینه»
آخرین مجموعه عکس مریم سعیدپور «در قرنطینه» نام دارد. این عکاس جوان ایرانی کوشیده تا در دل بحران بیسابقهٔ ویروس کرونا، که بسیاری را در سراسر جهان به خانهنشینی واداشته، از دریچهٔ دوربین به ساکنان کلانشهر نگاهی بیندازد.
مجموعه «قرنطینه» عکاس ایرانی مریم سعیدپور
حالا هفته هاست که چهرههای ماسکزده، خیابانهای خلوت، کافه و رستورانهای تعطیل و تصاویری از بیمارستانها و اتاق مراقبتهای ویژه در سراسر دنیا، چشم بینندگان شبکههای اجتماعی را پُر کرده است. اما گویی جای تصاویر دیگری سخت خالی است و آن شاید روایتی بصری باشد از آنچه ما آن را زیست میکنیم و کمتر جای دیگری میبینیم، یعنی روایتی از خلوتِ خود.
پی بردن به حدّ تحمل تنهایی در دیگران؛ انگیزههای عکاسی از قرنطینه
در سرای خانهنشینان چه میگذرد؟ اگر هراسِ بیماریِ همهگیر «تن» زندگی را فلج کرده، بر سر «دل» آن چه آورده؟ و دلِ زندگی چیست جز رابطهٔ آدمی با خود و دیگران؟
سعیدپور که دانشآموختهٔ عکاسی خبری است و سالها با مطبوعات همکاری کرده، با چنین پرسشهایی در سر، و جویای پاسخ و خبر، راهی خانهٔ دوستان و آشنایانی شده که حاضر بودهاند لحظههایی از این «با خود بهسر بردن» را با عکّاس قسمت کنند.
مریم سعیدپور برنده جایزه طلایی مسابقه عکس میهودو
او، در گفتگو با یورونیوز، با اشاره به دلتنگیاش برای بازیافتن روابط و دوستیها، دربارهٔ درک خودش از بحران بیماری همهگیر میگوید: «احساس میکنم که کرونا بیشتر از جسم ما، روح و قلب ما را نشانه گرفته است.» و میافزاید: «میخواسته بدانم حدّ هرکس در تحمّل تنهایی یا تحمّل یکی دو نفر دیگر چقدر است؟»
او سوژهها را، بهضرورت، از پشت قاب پنجرهها عکاسی کرده، و آدمی حین تماشای این عکسها، حس رهگذری را پیدا میکند که آزادانه و کنجکاوانه به پنجرهٔ خانهای سرک میکشد، حسّی از آنچه در آن میگذرد را میگیرد، نفسی تازه میکند، و به راه خود میرود.
پس گرفتن شهر و آدم هایش؛ تأثیر سوژه ها بر کار
او دربارهٔ کار با سوژههای مختلف میگوید که آنها «استقبال کردند که از قرنطینهشان عکاسی کنم و میخواستم در کوتاهترین زمان ممکن این کار را بکنم. یعنی زیر یک ساعت و گاهی کوتاهتر از این، تا سوژهها احساس امنیّت داشته باشند.» او میافزاید که برعکس همیشه «بدون داشتن میزانسن، و استوریبُرد»، بسیار بداهه عکاسی کرده است.
روزگار قرنطینه مریم سعیدپور عکس هایی که از پشت شیشه گرفته شد
عکاس میگوید که پیش از کار با سوژهها گفتگویی داشته و گاه آنچه آنها میگفتهاند بسیار بر او تأثیرگذاشته، و بهیادماندنیترین آنها را برای خود حرف یکی از سوژهها میداند که احساسش را دربارهٔ قرنطینه چنین بیان کرده: «میخواهم شهرم را با آدمهایش پس بگیرم.»
دغدغهٔ مریم سعیدپور، چنانکه در دو نمایشگاه انفرادی پیشینش نیز نشان داده، روابط انسانی و شیوهٔ بازنمودِ آن است، چه در بازسازی حسّوحالِ شخصیتهای داستانِ معاصر ایرانی از روی توصیفات نویسنده، در مجموعهٔ «از میان حروف سیاه» (۱۳۹۴) چه در جستجوی تأثیر روابط نسل گذشته بر ناخودآگاهِ نسل حاضر با مجموعهٔ «نیمفاصله» (۱۳۹۸).
داستان گویی با عکس برای روایت احساس ها
نکتهای که عکسهای خانم سعیدپور را از آثار مشابه متمایز میکند، تأکید وی بر خلق فضایی داستانگوست. او دورهٔ فیلمسازی را در انجمن سینمای جوان گذرانده، و میتوان روی قابهای پُروپیمان و خوشرنگولعاب او، ترکیببندیهای پروسواسش، و نیز این نکته که هیچکدام از سوژههایش به دوربین نگاه نمیکند، ردّ پای نگاه یک کارگردان را بهروشنی دید.
عکس های دیدنی مریم سعیدپور در قرنطینه
عکّاسِ «در قرنطینه»، نور، شخصیتهای تنها و لوازم و اشیاء هر خانه را، بهدقّت تمام بهکار گرفته تا نگاه مخاطب به هر پنجره، روایتگر داستانی باشد هرچند کوتاه، و زندهکنندهٔ حسّی هرچند کمرنگ، از آنچه در درون خانه میگذرد.
او دربارهٔ انگیزهاش برای آغاز این پروژه، به ترس خود در آغاز بحران اشاره میکند و میگوید: «فکر کردم دنیا دارد به آخر میرسد» و همین او را وا میدارد تا دوباره دوربین بهدست بگیرد و سراغ ثبت لحظهها برود.
سعیدپور میگوید میخواسته «ترسی را که از کرونا در ما خانه کرده»، عینی کند، و میافزاید: «ترس از تنهایی و تنها ماندن و تنها مُردن هم ما را آزار میدهد.» اما مطمئن نیست تا چه میزان در نمایش این ترسها کامیاب شده است.
در یک نگاه عکسهای این مجموعه بیانگر طیفی از احساسات مختلفاند از ملال و تنهایی گرفته تا بازیافتن یکدیگر، شکفتگی و آرامش، اما در نهایت قاببندیها و رنگ و نور، به سوژهها وقار بخشیده و گویی آنها را در حال یک نبرد حماسیِ خاموش با خصمِ تنهایی ثبت کرده است.
در انتها میتوان گفت شخصیتهایی با سنّوسال و پسزمینهٔ اجتماعی متفاوت، کمتر در مجموعه دیده میشوند، و گرچه نباید از چالشهای کار هنری در ایران غافل بود اما میتوان امید داشت این مجموعه، که عکّاسی آن همچنان ادامه دارد، رنگارنگتر نیز بشود.
بیشتر بدانید : مونالیزا هم به قرنطینه رفت! با زبان هنر در خانه بمانیم! + عکس
بیشتر بدانید : عکاسانی که سوژه عکاسی شدند
بیشتر بدانید : هنرمند ایرانی که 8 سال پیش کرونا را نقاشی کرد + عکس
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
منبع: khabaronline.ir/per.euronews.com