من چسب زدم به تار و پودم یک عمر . خون‌مرده و زخمی و کبودم یک عمر . حالا که نگاه می‌کنم،‌ می‌بینم . من عاشق کاکتوس بودم یک عمر
من چسب زدم به تار و پودم یک عمر
خون‌مرده و زخمی و کبودم یک عمر
حالا که نگاه می‌کنم،‌ می‌بینم:
من عاشق کاکتوس بودم یک عمر

*****

پیراهن خالی تو بر جارختی
عطری که پریده از تن روتختی
سالی که بد است از زمستان پیداست
آغاز هزار و سیصد و بدبختی

*****

یک عمر دویده‌ام؛ چه می‌فهمی تو؟
هرگز نرسیده‌ام؛ چه می‌فهمی تو؟
تو خواه سیاه باش، تو خواه سفید
من مارگزیده‌ام؛‌ چه می‌فهمی تو؟

*****

از من رگ و از تو تیغ؛ یادت باشد
زخمی که زدی، رفیق، یادت باشد
حالا که خودت خواسته‌ای حرفی نیست
این ثانیه را دقیق یادت باشد

گردآوری: گروه سرگرمی سیمرغ
www.seemorgh.com/entertainment
منبع: نوشته های رضا کیاسالار

مطالب جالب دیگر:
نظرتان راجع به این مدل جذاب چیست!!؟ + عکس
عکس: تا حالا فکر کردید که یک زرافه چگونه می خوابد و استراحت می کند؟
چرا بچه ها در هرکشوری روی کره زمین می گویند «ماما»؟!
آموزش نوشتن یک وصیت نامه مناسب