کشف نامه یک عاشق قجری به معشوقهاش! ...حاجی تو را دوست دارد، تو حاجی را دوست میداری؟ اگر به حاجی مایلی آن وقت مادر منوچهر را طلاق میدهم...
كلید قلب.. هرگز نگو كه دوست داری اگر حقیقتا بدان اهمیت نمیدهی.... درباره احساست سخن نگو اگر واقعاً وجود ندارد.... هرگز دستی را نگیر وقتی...
آن زمان که... آن زمان که خورشيد قلب من برای هميشه غروب کرد.. آن زمان که خونی که در رگهايم جاری بود برای هميشه خشکيد.. آن زمان که لبهايم برای هميشه...
از خدا خواستم.. از خدا خواستم عادت بد مرا از من بگيرد.. فرمود: گرفتن عادتها کار من نيست تو خود بايد آنها را از خود دور کنی...
صدای پای عشق.. اون شب وقتی به خونه رسیدم دیدم همسرم مشغول آماده کردن شام است، دستشو گرفتم و گفتم: باید راجع به یک موضوعی باهات صحبت کنم...
یادم باشد.. یادم باشد حرفی نزنم كه به كسی بربخورد.. نگاهی نكنم كه دل كسی بلرزد.. خطی ننویسم كه آزار دهد كسی را.. یادم باشد كه روز و روزگار...
نخستین نگاه.. نخستین نگاهی که ما را به هم دوخت... نخستین سلامی که در جان ما شعله افروخت... نخستین کلامی که دلهای ما را به بوی خوش...
نامه بیجواب سلام بهونه قشنگ من برای زندگی... آره بازم منم همون بهونه همیشگی... فدایه مهربونیات چه میکنی با سرنوشت دلم برات تنگ شده...
وای، باران؛ باران... شیشه پنجره را باران شست. از دل من اما، چه کسی نقش تو را خواهد شست؟ من شکو فائی گلهای امیدم را در رویاها میبینم،...
خواهم رفت به دورها آرام و آهسته خواهم رفت به دورها جایی كه اثری ازمن نباشد جایی كه نفس كشیدن را از یاد خواهم برد در كویری سوزان در انتهای یك قرن...
عشق از زبان بچه های 4 تا 8 ساله گروه متخصص و محققی در یک تحقیق سوالی را از گروهی کودک خردسال پرسیده بودند که پاسخهایی که بچه ها دادند عمیق ترو متفکرانه تر از تصورات بود...
کلاغ پر؟ پیراهن کبود پر از عطر خوش را، برداشتم که باز بپوشم پی بهار..........کلاغ پر؟.... نه کلاغ را بگذاریم برای آخر....
سلام خدا جون.. نامههای بچههای کوچولوی دنیا به خدای خودشون... عجب دنیای کوچیک و قشنگی دارن بچهها....
دنیا دنیا امید... زمانی که بچه بودیم دنيا چقدر زيبا بود. چقدر همه چی رنگ و بوی اميد داشت و همه چی سرشار از اميد و عشق به آينده...
یكی با چشمای نازش دل كوچیكمو لرزوند دلم برات تنگ شده..... اما من... من میتونم این دوری رو تحمل كنم... به فاصلهها فكر نمیكنم...
بی تو از دست رفته ام بی تو از دست رفتهام..... بی تو.... بی تو ساز شکسته ام..... بی تو................
به تو نزدیک و به تو دور نازنینم نمی روم تا بودنم را باور کنی. می مانم تا بدانی نمی توانی... اینگونه آسان مرا از خود برانی..
.. و عا شقت خواهم ماند همچو نوای شیرین موسیقی........... که از دورها به گوش رسیده است....... هر چقدرکه نازنین من,مهر بان هستی..