سفره افطارش در بین آشنایان و اقوام معروف بود. روزهای تاسوعا و عاشورا، دو نوع غذا نذری می‌پخت و شب عید به همه معلمان فرزندش سکه طلا هدیه می‌داد. زمانی که همسایه‌اش فوت کرده بود...

سفره افطارش در بین آشنایان و اقوام معروف بود. روزهای تاسوعا و عاشورا، دو نوع غذا نذری می‌پخت و شب عید به همه معلمان فرزندش سکه طلا هدیه می‌داد.

زمانی که همسایه‌اش فوت کرده بود دسته گل سفارشی‌اش آنقدر بزرگ بود که از درب منزل کوچک متوفی، رد نشد و مجبور شدند آن را دم در بگذارند.

وقتی مردی که در مراسم ختم کنار او نشسته بود و از بدبختی و بیچارگی مرد فوت شده و آینده نامعلوم دو بچه یتیم باقی مانده صحبت می‌کرد، او در فکر این بود که کارت ویزیتش را فراموش کرده روی دسته گل بگذارد؛ و باید حتما موقع خروج این کار را انجام دهد.
 
 

گردآوری: گروه سرگرمی سیمرغ

www.seemorgh.com/entertainment

منبع: آینه‌ها هم دروغ می‌گویند/محمد احتشام

اختصاصی سیمرغ



مطالب اختصاصی:

مهر مادری!

حالا که آمده‌ای (1)

زندگی!
 
 
 
 
مطالب جالب دیگر:

تصاویری جالب از دنبال کردن یک عکاس توسط خرس!!

خواستگاری این آدم مشهور از همسرش در دستشویی!

نيكول كيدمن می‌ترسد شوهرش مسخره‌اش كند!

Nokia N97 زمانی برای بیداری اژدها (+عکس)

بازگشت از کما پس از 19سال!!

زنی با پاهای ۷۰ کیلویی!!! (+عکس)