وقتی از دنیا رفت صورتش خندان بود و از صبح تا غروب باران بارید. او باران را خیلی دوست داشت و وصیت کرده بود...

 

وقتی از دنیا رفت صورتش خندان بود و از صبح تا غروب باران بارید. او باران را خیلی دوست داشت و وصیت کرده بود که پس از مرگش هیچ کس لباس سیاه نپوشد و سر مزارش گریه نکند، روی سنگ قبرش هم نوشته شده بود، دلقک ها به مرگ هم می خندند.

 
 
گردآوری: گروه سرگرمی سیمرغ
www.seemorgh.com/entertainment
منبع:آینه ها هم دروغ می‌گویند/ محمد احتشام

بازنشر اختصاصی سیمرغ

 
 
مطالب جالب دیگر:
روزنامه نگار
گزارشی جالب در مورد حجاب خواننده برتر رپ روس!
شغل!
جدایی یک عضو گروه آریان!
فرزند
روبان‌های رنگی و معانی رایج آنها