وقتی بچه بود هروقتکار اشتباهی میکرد بلافاصله میگفت ببخشید اما در جوانی...
همیشه فکر میکردم کلمات قصار را باید از بزرگان و فرهیختگان شنید اما امروز وقتی کیف پولم روی زمین افتاد...
به نظر انسان ها، سگ ها حیواناتی باوفا و بسیار مفید هستند ولی از نظر گرگ ها...
ساعت دیواری دو روزی میشد که خوابیده بود. وقتی صاحبش باتری ساعت را عوض کرد، ساعت دیواری فکر کرد چون...
وقتی از دنیا رفت صورتش خندان بود و از صبح تا غروب باران بارید. او باران را خیلی دوست داشت و وصیت کرده بود...
فکر میکردم چون از گوشت و خون من است مثل من است، ولی وقتی بزرگ شد دیدم...
نفس میکشید، چشمهایش هم باز بود ولی دکترها قطع امید کرده بودند. همه میگفتند...
وقتی ازش پرسیدند چرا روزنامه نگار شدی؟ گفت: من از بچگی روزنامه را دوست داشتم، چون کفش نویی که پدرم میخرید همیشه یک شماره بزرگتر بود...
نزدیک عید که میشد تنگهای ماهی قرمز را روی گاری دستیاش میچید و تا شب عید، ماهی میفروخت...
سنگ ریزه داخل آش نذری باعث شد یکی از دندانهایش بشکند. فردا به دندانپزشکی مراجعه کرد و وقتی میخواست...