پسری یه دختری رو خیلی دوست داشت که توی یه سی دی فروشی کار میکرد. اما به دخترک در مورد عشقش هیچی نگفت.
با قلبی ملایم وحساس وارد میشوید وبا یک قلب سخت وبی احساس خارج میشوید...
درويشی به اشتباه فرشتگان به جهنم فرستاده ميشود...
آنها آموختند که با زخم های کوچکی که همزیستی با کسی بسیار نزدیک بوجود می آورد زندگی کنند...
همین چند هفته پیش بود که یک ایرانی داخل بانک در منهتن نیویورک شد و یک بلیط از دستگاه گرفت...
پیش از پاسخ دادن مطمئن شوید سئوال را به خوبی متوجه شده اید و جواب آن را میدانید...
روزی حضرت سلیمان (ع ) در کنار دریا نشسته بود ، نگاهش به مورچه ای افتاد که دانه گندمی را باخود به طرف دریا حمل می کرد ....
عکاس سر کلاس درس آمده بود تا از بچههاى کلاس عکس يادگارى بگيرد...
اومیگفت که پس از سالها زندگی مشترک، همسرم از من خواست که با زن دیگری برای شام بیرون بروم...
میگویند در كشور ژاپن مرد میلیونری زندگی میكرد كه از درد چشم خواب بچشم نداشت و برای مداوای ...