رقص تانگو میزان یکنواختی را دنبال می کند و اجرای آن شامل حرکات زیبا و فانتزی ، حالات و اداهای شیطنت آمیز و پیچ و تاب های ماهرانه بدن است .
 

ریتم تانگو تاکیدی است و جذابیت و سهولت درك آن باعث می شود تا هنرمند اجازه بداهه پردازی و اِعمال سلیقه شخصی داشته باشد . میزان تانگو در رقص چهار ضربی است و به راحتی قابل تشخیص می باشد .

 

ضرب اول معمولا بسیار ضعیف یا به صورت سکوت اجرا می شود و ضرب 2 و 3 و 4 از تاکیدات قوی برخوردارند :

اين انسانها بيش از همه مهاجرانى بودند كه براى يافتن زندگى اى بهتر راهى قاره آمريكا شده بودند و هنگام رسيدن به مقصد، نه دنيايى شيرين كه بيكارى و بزهكارى انتظارشان را ميكشيد. به هر حال موسيقى و رقص مرهمى بود بر دردهايشان و دلتنگيهاى آنها براى زادگاهشان. اين جو و فضا زمينه اى فراهم آورد براى پيدايش تانگو.

شكلها و سبكهاى گوناگون موسيقى و رقص فرهنگهاى مختلف، مثل Candombe از آفريقا، Havanera از كوبا، Flamenco از اندلس اسپانيا، Canzzone ازجنوب ايتاليا و به ويژه ترانه و آواز مخصوص كوليهاى آرژاتنين، موسوم به Milogna در اين دنياى كوچك درهم ادغام شدند.

يكى از آلات موسيقى مهم در شكل گيرى تانگو آكوردونى موسوم به نام باندونئون محسوب ميشد كه ساخته يكى از سازندگان آلات موسيقى در آلمان به نام Band بود. با يارى اين ساز بود كه شكل اوليه تانگو به وجود آمد و در آستانه قرن بيستم ميلادى به شهرت رسيد.

يكى از مطرح ترين نوازندگان اين ساز در دهه سى ميلادى، Astor Piazzola بود كه با توانايى و خلاقيت خود، در تكوين تانگو نقش مهمى ايفا كرده است.

در آن زمان، طبقات بالاى جامعه به تانگو با ديده حقارت نگاه ميكردند، چون اين موسيقى از مناطق فقيرنشين برخاسته بود و از جمله در روسپى خانه ها تانگو ميرقصيدند. اما در حول و حوش سال ۱۹۱۰ بود كه تب تانگو اروپا و شهرهاى بزرگى چون پاريس را فرا گرفت و رقص تانگو به رقص مد روز بدل شد.

از اين تاريخ به بعد، جايگاه تانگو در خود آرژانتين هم تغيير كرد. ستارگانى چون كارلوس گاردل كه در سال ۱۹۱۸، آواز تانگو را پديد آوردند، با ترانه هايشان صحنه موسيقى بوئنوس آيرس را متحول كردند. ناگفته نماند كه آواز گاردل نماد آواز تانگو محسوب ميشد.

موفقيت تانگوى آرژانتين همواره رابطه اى تنگاتنگ داشته با سير سياسى و اقتصادى اين كشور. در دهه سى ميلادى كه ارتش و نظاميان، زمام امور در آرژانتين را در دست گرفتند، تانگو هم كم و بيش از صحنه محو شد.

در مقابل دهه چهل ميلادى را كه در طى آن صنايع آرژانتين سالهاى پررونقى را ميگذراندند، ميتوان دوران اوج و شكوفايى تانگو دانست. در اين دوران بود كه بسيارى از كشاورزها به شهرهاى بزرگ مهاجرت كردند و در عرض مدتى كوتاه، تعداد زيادى كافه هاى رقص باز شدند كه محفلى بودند براى علاقمندان به موسيقى و رقص تانگو.

در سال ۱۹۵۵، ارتش آرژانتين دست به كودتا زد و خوان پرون، رهبر اين كشور را سرنگون كرد. در پى اين رويداد تاريخى مهم از محبوبيت تانگو هم بتدريج كاسته شد. جوانهاى آرژانتين بيشتر جذب موسيقى راك ميشدند و اركسترهاى رقص هم روز به روز طرفدارهاشون را از دست ميدادند.

در اين دوران تلخ ركود تنها يك آهنگساز بزرگ موفق شد اركسترش را حفظ كند: Osvaldo Pugliese كه يكى از بزرگترين چهره اى تانگوى آرژانتين به شمار مياد.

بايد گفت كه در واقع از اواسط دهه هشتاد ميلادى تانگوى آرژانتين به انديشه اى غمگين بدل شده كه ميتوان آنرا در قالب رقص ارائه كرد، رقصى كه امروزه در سراسر جهان شناخته شده و محبوب است.

منبع: هم آواز